Skip to main content

من سالهاست سایت های فارسی

من سالهاست سایت های فارسی
Anonymous

من سالهاست سایت های فارسی زبان خارج ایران می خوان. به لطف آزادی بیان و تسهل برخی وب سایتف مردم ناشناس - مثل خود من- میایند نظرشان می گیوند، برخی مثل سایت ایران گلوبال تسهیل گراتر است که حتی تندترین سخنان منتش رمیکند! هم امتیاز هست و هم ریسک بالا و احتمال رنجش دیگران بخاطر سوتفاهم و احساس اهانت شدن از سوی دیگران! ولی کامنت هیچگاه نظر سایت نیست اگر اصل انصاف و بی طرفی رعایت شود.
در مرود سخنان جناب ائیلیار، اصل سخن درست است
نکته ایجاست، از منظر درونی، استبداد مذهبی نمی شود با التماس یا حرکات کم اثر چند اعتراض یا تیردرکردن و فلنگ بستن چند گوره ملیشیا از بین برد.
کاربران نام بشریت، راه حل ها و نظراتی دادند، حتی اعلام کردند فارسی زبانند، هر چند هیچ اثبات هویت یک ناشناس نیست مگر از روی متن دیگران حس کنند.
نگاه از منظر کسی متهم است قوم/گروهز بانی اش در یک کشور حاکمیت استبدادی دارد و متهم

به فاشیسم و تبعیض قومی است. خیلی سخت است چنین اعمال حکومت به قوم و همزبانش نسبت دهند در حالی خودش و اکثریت هم هویتهایش میبیند و میداند که کمابیش همان رنجهای غیرفارسی زابن می بیند/ تنها فرق مهمش این است در کشورش زبان فارسی رسمی است و در سیستم ادرای و اموزشی زبان فارسی نوشتاری منتسب به گروه هم هویت او است. همین کافیست هر نوع توهین و تهمت از دیگران تحمل کند!
من سعی کرد از منظر دیگران هم موضع درک کنم. این توانم در در دیگران کم شاید باشد ولی سعی ام کرده ام. ایا طرف مقبال چنین کاری می کند.
فروکاستن دمکراسی به مسائل قومی، تک روی، خودخواهی، برتری جویی ووامتیازخواهی مشکل حل نمی کند مثل شرایط حاضر. این شرایط فعلی تفرقه و تنفر از یکدیگر، شرایط ایده ال تدوام استبداد است. استبداد همین را می خواهد.
تفرقه بهترین ابزار تدوام استبداد است. تفرقه نیوری دمکراسی خواه، یعنی به دست خودشان برای تدوام استبداد عمل کردند.
هی نظریات التقاطی دادن.
نظام حکومتی دو نوع نیست در دنیا/ یا دیکتاتوری (خودکامه/استبدای) است یا دمکراسی (مردم سالاری). این پیشوند و پسوندها، جزئیات است. اگر صفات وندی به دمکراسی یا استبداد، در راستای ماهیت انها باشد مشکلی ینست ولی اگر برخلاف باشد مشکل ساز می شود مانند اصطلاح پاردوکسی "جمهوری اسلامی" مثل ایران، افغانستان، پاکستان، مورینتانی..! مثل "جمهوری عربی" که در نام ر سمی چند کشور منطقه است. مثلا جمهوری عربی سوریه/مصر..! اینها از همان ابتدا مفهوم جمهوریت که صورتی دیگر نظام دمکراسی است مخدوش و بی معنی کرده اند.
هر محدوده جغارفیای که تحت صفت و وندی از این قبیل باشد از زبان، مذهب و دین، قومیت، نژاد، جنسیت، که برخلاف تامین جلب مه مردم باشد، یک نوع رفتن به سمت استبداد است.
صد سال دیگر این وضع ادامه یابد، ایران در استبداد می ماند، حتی به احتمال کم تجزیه شود، باز تقسیم و تکثیر استبداد است.
باز امثال استبداد با بهانه مذهب یا قومیت و ناسوینالیزم بوجود خواد امد. مگر تجزیه شوروی برای ان 15 جمهوری دمکراسی و ازدی و رفاه عمومی آورد؟
اصرار بر کلمه کلیدی ملیت ها/ملل ایرانی، از همان ابتدا تمام تعامل می یگرد. اشتباه فعالاتورک و کورد همین است که گمان می کنند در این فارس ها حاکمیت دارند و دیگر مردم غیر فارس همه مشابه انها فکر می کنند. نه، شما شاتباه می کنید د راین استبداد است. استبداد همیشه حکومت اقلیت ها است. حتی از نژاد خالص تخیلی اریایی و پارسی در ایران باشد باز حکئمت اقلیت است و اتفاق خود همین نژاد تخلیلی و فرضی اریایی و پارسی نیز در رنج استبداد حاکمیت خواهد بود.
این نظر من است. استبداد حکومت اقلیت است و بفپقیه بهانه باری فریب عوام است.
ولی در دمکراسی می توان به حامکیت مردمی و رضایت عمومی رسید ولی ممکن است دمکراسی هم به خطا برود مثل جریان نازیسم که از دمکراسی سواستفاده کرد!
پس دمکراسی نباید ره به خطا برود. من قبول ندارم مرد حق خطا دارند. ما نسل امروز در مقابل نسل فردا مسئول هستیم. خودخواهی مورد قبول نیست. نسل پیش از ما خودخواهان یک تصمی اشتابه رگفتند اکنون ما و چند نسل باید بخاطر ان اشتباه بسوزند.
به نظرم دمکراسی باید با بهره گیری از تاریخ و تجربه موفق دیگران جلوی انتخاب اشتباه بیگرد. حداقل اصل دمکراسی حق تغییر است که حق تعیین سرنوشت جزئی از ان است. اگر مردم بریتانیا رای بر جدایی از اتحادیه اروپا دادند دمکراسی است ولی بعدا مردم پی به اشتباهشان بردند حق باید داشته باشند برگدند به اتحادیه اروپا! این همان شاه کلید دمکراسی است. حق تغییر در بازه زمانی مناسب مثل بین نسلی.
حق تغییر- دست کم بین نسلی- بنیاد دمکراسی است و این باعث می شود دمکراسی کالای یک باز مصرف نباشد. دمکراسی جریان دائمی است.