Skip to main content

ادامه

ادامه
آ. ائلیار

ادامه
«جامعه ی بشری» در روی زمین مثل هر پدیده ی دیگری ایستا نبوده است و نیست. از زاویه «مادی،روحی،ارتباطی» در حرکت زگزاکی دائمی خود سیرکرده و میکند. این حرکت تازه نیست، از قدیم بوده و خواهد بود. تا زمانی که بشراجتماعی و جود دارد. هرکس از دیدگاه نظری خود به این « حرکت دائمی زیگزاکی» نامی داده و برای تحقق ایده آل هایش چشمداشتهایی دارد، نام « جهانی شدن» برای« حرکت همه جانبه ی جامعه ی بشری» از اینجا توسط برخی نظریه پردازان به میان آمده است.

که هیج اجماع قابل توجهی در مورد مفهوم آن ندارند. ولی همه میکوشند این « تز» را در خدمت دیدگاه های خود به کار گیرند. استناد به این نام و تز و نظریه ی غیر قابل اجماع در مفهوم، برای « زدودن حق انتخاب آزاد انسان» یکی از سوء استفاده هایی ست که از این مقوله میکنند. به بهانه ی گسترش تمدن بشری نمی توان « استقلال و آزادی» بشر را نقض کرد یا رد نمود.

اگر در همه ی نقاط جهان اتحادیه ها و حتی حکومت جهانی هم تشکیل شود باز « مانع این نیست که انسان آزادی و استقلال و حق انتخاب سرنوشت خود را نداشته باشد». اتحادیه های منطقه ای، حکومت جهانی از راه وجود و به رسمیت شناخته شدن« دولت-ملتهای مستقل» میتواند به وجود آید. و نه از راه « نقض وجود این دولت- ملتها». همانطور که در اتحادیه ی اروپا « هستی دولت-ملتها» مورد قبول است، به رسمیت شناخته شده اند، و آزادی و استقلال هر دولت-ملتی تأمین است. بدون پذیرش « آزادی و استقلال» دولت-ملتها، نه اتحادیه های منطقه ای به وجود میاید و نه حکومت مثلا جهانی. اگر حکومت جهانی روزی و روزگاری تحقق یابد، میتواند « دموکراتیک» باشد.

حکومت جهانی یا منطقه ای دموکراتیک، بدون قبول وجود« آزادی و استقلال و انتخاب داوطلبانه ی » دولت-ملتها، اگر ممکن باشد تنها یک پدیده « زورکی و دیکتاتورانه» میشود که ناقض غرض ما در اینجاست. اصل ما بر اساس « دموکراتیسم» است. بدون دموکراتیسم ، بدون پذیرش دولت-ملتهای مستفل و آزاد، نه اتحاد داوطلبانه ی خلقها تحقق مییابد و نه اتحادیه های منطقه ای و حکومت جهانی.
نفی دولت-ملتهای خلقها بر اساس اعمال تبعیض ناسیونالیسم حاکم است که شکلی از نژاد پرستی ست.