Skip to main content

بقیه کامنت قبل:

بقیه کامنت قبل:
Anonymous

بقیه کامنت قبل:
شما در مقاله ای که نوشتید خواستار دولت ملت به شکل فدرالی شدید ایا شما خود پذیرای این خواسته برای تات ها تالشی ها گالشی ها کوردها ارمنی ها درون جغرافیایی با نام اذربایجان فدرال هستید
ایا این خواسته را میپذیرید یا این بار مرگ خوب بود برای همسایه و خود شما یک ناسیونالیست شونیست تمام عیار خواهید شد برای سرکوب این مردمانی که شاید نخواهند با شما تورکان سرنوشت مشترکی داشته باشند
تجربه همه کشورها در صد سال گذشته بلا استثنا نمونه دوم را تایید کرده که با هم مرور میکنیم

- اتحاد شوروي، کشوري فدرال بود که امروزه به چهارده جمهوري مستقل تقسيم شده است. گذشته جمهوريهاي فدرال و وضع امروزه آنان به ويژه در چچن ناکارآيي فدراليسم را نشان مي دهد.
- فدراتیو روسیه که از بیست و یک جمهوری و هشتاد و نه واحد فدرال تشکیل شده دومینوی گریز جمهوریها در تارتارستان با باشقیرستان، اینگوش ها موضوع نخست دولتمردان روسیه است.
- يوگوسلاوي فدرال، امروزه به صورت صربستان، مونتگرو، اسلووني، بوسني، کروات، مقدونيه و کوزوو در آمده است و کشتارهاي آن هنوز در خاطره ها است.
در کاناداي فدرال، مردم کبک فرانسه زبان و مردم استانهاي غربي به دنبال استقلال خود هستند.
- مبارزان آسامي، پنجابي . کشميري در هند فدرال براي استقلال مبارزه مي کنند.
- در مکزيک، فدراليسم قادر به جلوگيري از ورشکستگي اقتصادي و حل جنبش چپاپاس نيست که اين خود نشان دهنده حل نشدن مسئله همزيستي است.
-در نيجريه و کامرون نيز جنبشهاي جدايي خواهانه همچنان ادامه دارد.
- در استراليا، کهن بوميان (Aborignes) تقاضاي حفظ حقوق و ويژگيهاي خود را دارندو تا آنجا که سازمان ملل حقوق آنها را به رسميت شناخته است. فرماندار (نخست وزیر) استرالیا کوین رود مجبور به عذرخواهی از آنان به خاطر رفتار غیر انسانی انگلوساکسون نژادها با آنها شد.
- در ايالات متحده آمريکا، فدراليسم با همه قانونگذاريهاي نوين هنوز مشکل فقر روزافزون اقليتهاي نژادي را حل نکرده است. بوميان مجمع الجزاير هاوايي 20 درصد جمعيت آن منطقه را تشکيل مي دهند و تقاضاي جدايي و تأسيس دولت مستقلي را مطرح مي کنند.
کلينتون رئيس جمهور پيشين آمريکا در سال 1993 از نقش ايالات متحده در براندازي رژيم سلطنتي آن کشور در سال 1893 ميلادي پوزش خواست و پيشنهاد تأسيس بنيادي را براي آشتي دادن مردم بومي با ايلات متحده را مطرح ساخت.
- جمهوري فدرال چک و اسلواکي، تنها سه سال پايداري کرد ( از آوريل 90 تا ژانويه 1993) و سپس منحل شد. در حالي که اين کشور از ميان کشورهاي کمونيست تنها کشور چندقومي بود که به دموکراسي توسل جسته بود.
- در بلژيک فدرال، رقابت ميان حکومتها و احزاب ملي چنان است که در سال 1991 موضوع فروش اسلحه به سعودي سبب سقوط دولت گرديد. نه به لحاظ احساس بشر دوستانه، بلکه، به خاطر اختلاف ميان فرانسوي زبانها که با فروش آن مخا لفت مي کردند. امروزه نيز براي فروش اسلحه به نپال ميان همان دو گروه اختلاف است و اين بار کارخانه در دو منطقه والون فرانسوي قرار دارد.
- درشیخک نشین امارات عربي متحده فدرال نه از انتخابات اثري هست و نه احزاب سياسي و اين کاريکاتور حکومت و کشور خود نمونه جالبي براي ملت سازي و تقليد از بيگانگان است.
- در آلمان فدرال، دولت هنوز نتوانسته است حقوق فرهنگي اسلاوهاي ساکن آلمان (سورابها) را به گونه اي کامل تأمين نمايد.
- در مالزي با تغييرات فراواني که اين فدراسيون به خود ديده است و با جدا شدن سنگاپور از آن هنوز فدراليسم قادر به حل مشکل همزيستي ميان مالزيها، ماله ها و چينيها نشده است. برنامه هاي اقتصادي تبعيض هاي فراوان ميان مناطق و مردم ساکن اين کشور پديد آورده است. و هم اکنون نيز جنبشهاي جدايي خواهان در آن فعال هستند.
از اين مثالها و مانندها تا به آنجا ادامه دارد که تنها اگر بخواهيم به صورت فهرست وار آن را بيان کنيم، خود کتابخانه اي مجزا خواهد شد.