Skip to main content

پارسیان گرامی،

پارسیان گرامی،
آ. ائلیار

پارسیان گرامی،
1- نوشته اید « ترک هستید»، آیا در برنامه ی سازمان مجاهدین قید شده که « زبان ترکی آذربایجان در خطه آذربایجان زبان رسمی یا یکی از زبانهای رسمی» ست؟ یا اینکه این رسمیت را قبول دارد؟
اگر قبول ندارد شما چطور اجازه داده اید که زبان شما را « به عنوان زبان رسمی» قبول نکند؟ در حالی که خودتان نیز بنا به نوشته یتان ترک هستید.

2- آیا سازمان مجاهدین، که شما به آن معتقد هستید ، در سندی قبول دارد که اگر خلق آذربایجان در یک همه پرسی در خطه ی خود، انتخاب کرد از ایران جدا شود و مستقل گردد، کسی حق ندارد دست به خشونت بزند و با توپ و تانک برای خلقی « هولاکوست» درست کند؟

3- شما از « دموکراسی» نام برده اید اگر بدان معتقد هستید، چرا در کامنتهای خود « مخالف نظری» -تان را به « رژیمی» بودن متهم میکنید؟ مکر در دموکراتیسم مخالف نظری دشمن است. مگر دشمن حق بیان نظر ندارد؟

چه تضمینی دارد که فردا قدرت داشته باشید « مخالف نظری» خودتان را با همین اتهامات سرکوب نکنید؟

4- شما رییس جمهور دارید، آیا میتوانید بگویید « خلق آذربایجان کی این رییس جمهور را انتخاب کرد؟ اگر انتخاب نکرده پس رییس
جمهور انتخاب نشده برای شما و مردم آذربایجان در دموکراسی چه معنی دارد؟

5- آیا سازمان مجاهدین ساختار داخلی « دموکراتیک» دارد؟ اگر دارد، طبق اسنادش، رهبریت چند سال به چند سال، عوض میشود؟

6- سازمان مجاهدین یک سازمان مذهبی بود. آیا در سندی اعلام کرده که دیگر سازمان مذهبی نیست؟ اگر اعلام نکرده ، چگونه میتوان اعتماد کرد که « جدایی دین و دولت» را رعایت کند؟ و وقتی قدرت دستش آمد «وعده هایش» را به عنوان
« تقیه» کنارنگذارد؟

7- سازمان مجاهدین با صدام همکاری کرد، و حالا با عربستان سعودی همکاری میکند، برای چه؟
آیا فکر میکنید سازمان با عربستان میتواند در ایران « انقلاب» کند؟ اگر جواب مثبت است، پس این مردمان 80 م. آنجا چه کاره اند؟

8- در اسناد سازمان آیا « تعیین سرنوشت ملیتها حتی برای جدایی» قید شده است؟ اگر نشده ، چرا حق « انتخاب راه زندگی جمعی»
را از مردم سلب کرده است؟ آیا « سلب حق انتخاب» از مردم عملی خلاف دموکراسی نیست؟اگر نه ، پس دموکراسی از نظر شما به چه معنی ست؟

9- در مصاحبه ی بالا سازمان از خودمختاری صحبت میکند و نه از « واحد فدرال» یا نظام فدرالیسم؛ آیا سازمان با فدرالیسم مخالف است؟ چرا؟

10- با تجربه ی تلخی که مردم ایران در مورد حکومتها در رابطه با « عمل نکردن به وعده های خود دارند» چه تضمینی هست که سازمان به « وعده های خویش»عمل کند؟

11- از وقتی که سازمان با صدام همکاری کرده تا کنون افراد زیادی از سازمان کناره گیری کرده اند؛ از خانمها و آقایان. اینان
«مشکلات زیادی» در مورد سازمان مطرح کرده اند، اینکه سازمان «دموکراتیک»نیست، به خاطر« کسب قدرت» بدنبال « خارجیها» میدود، « خود را ابزار خارجیها» میکند، به « مردم و دموکراسی اعتقاد ندارد»، « تشنه ی کسب قدرت برای خود است»؛ با « انقلاب ایده لوژیک تیشه به ریشه ی نهاد خانواده زده»؛ « زنان مورد آزار قرار گرفته اند» و...
پاسخ شما یا سازمان برای این « مشکلات مطرح شده» از سوی جدا شدگان چیست؟