Skip to main content

حب میخواهم اهم مشکلات بگویم،

حب میخواهم اهم مشکلات بگویم،
Anonymous

حب میخواهم اهم مشکلات بگویم، برای چندین بار، امثال جناب "ائلیار" مطلبش را منتشر میکند، طرع دعاوی میکن، ولی به پرسش ها و انتقاد چواب نمی دهد! البته ایشان حق دانرد جواب بدهند و یا ندهند، اما عدم پاسخگویی از منظر دمکراسی، نقطه ضعف است.
مثلا به من نوعی اعتراض شده از حرفی زشتی فلان جا، زدم، خب دیدم، انتاقد وارد، غذرخواهی کردم و سعی میکنم اشتباه نکنم، اگر جایی حرفم ردست می دانم و دلیلی کافی ه برای ردش از طرفی کسی ندیدم، سر رحفم می مانم، چرا من دمکراسی خواه انتخاب کردم، درفضای دمکراتیک، همه میتوانند به حداقل حقوق یکسانی برسند و نیز شانس دارند با جلب رضایت دیگران، حقوق توسعه و پیشرفت بدهند و نواقص برطرف کنندف در حالیکه فضای استبدادی چنین چیزی تقریبا غیرممکن و یا بسیار سخت و زمان برو پر هزینه است.
از مشکلات فعالان حقوق مدنی و حقوق بشر مثل ما دگراندیشان دمکراسی خواه، از جمله ابنهاست:

1- قواعد بدهی و شناخته شده مثل اخلاقی و عقلانی و دمکراتیک رعایت نمیکنیم، حتی اگر آن را امضا کرده باشیم یا وارد فضایی گفتمانی مثل این سایت بشویم، قواعد این همین سایت رعایت نیمکنم، از شخص خودم گرفته تا بسیاری.
2- بسیاری از ما، به طور پیش فرض، فضای گفتمانی را، میدان جنگ نرم تصور کرده، گمان میکنیم، به هر قیمیت حریف از میدان به در ببریم، من نوعی ساده، فکر میکنم با چند فحاشی یا لجاجت طرف مقابل را از میدان به در کردم (در حالی دیگران میبنند من به درد گفتگو نمیخورم، رهایم میکنند!)، در حالی اشتباه میکنم، بی اخلاقی و عدم رعایت قواعد فضای گفتمانی، همان نکات مثبت نظرم را هم تحت تاثر منفی قرار میدهد و کم اثر یا بی اثر میکند.
یک متکلم بخصوص دمکراسی خواه، هدفش توضیح و فهماندن نظرش باشد و اینکه با دلیل طرف را قانع کند، ولی دید دلیل طرف مقابل قوی تر و به حقیقت نزدیک تر، بپذیرد و دست کم بگوید فعلا فکر میکنم. لجاجت و تندروی سودی ندارد.
3- از مشکلات دیگر، ایدئولوژیکی شدن برخی فرضیات و نظریات است، به نظرم این اتهام های شبه ایدئلوژیک،= غیر عقلانی و غیر اخلاقی- مانند پان ، نژادپرست ، فاشیست ، مستبد بودن، در بسیاری کمابیش وجود دارد، من شخصا سعی میکنم ایها از بین ببرم در وجود خودم ولی گاهی هم اشتباه میکنم. اما برخی به کل می آیند، میگویند مثلا در جناح طرفدار نظراتم، چیین چیزی نیست! فوقش من نوعی از نیات خود و تعداد افراد محدودی خبر دارم، ار نیت همه خبر ندارم که علم غیب داشته باشم، بعد هم مصادیق و رفتارها، خود گواهی میدهد.
دیگر فحاشی کردن یا نزادپرستی یا استبداد را تا حدی معیارها و مصادیقش برای عموم مشخص است.
4- در ارائه نظر شخصی در حد کامنت، سخت گیری نیست، هر چند موثر و ره گشا میتواند باشد کامنت، ولی نمیتواند ارزشی در حد یک مقاله علمی باشد، چون مقاله علمی استاندادردهایی بایست داشته باشد، کسی مقاله می نویسد آن هم در مورد یک موضوع علمی، استانداردهای حداقلی رعایت بایست بکند، از جمله ذکر مواخذ و منابع تحقیق. البته مدرک گرایی صرف ملاک بودن کار درستی نیست، همین که ارائه دهنده احاطه بر موضوع داشته و استاندارد ارائه مقاله رعایت کند کفایت میکند. اما به طور معمول افراد در معدود و محدود حوزه تخصصی کار میکنند.
از طرفی، این نقطه ضعف و یا نقطه اشکال همیشه برای کسی که مقالات علمی میدهد، درحالیکه بعنوان فرد سیاسی یا ایدئولوژیک شناخته شده است، در نتیجه همیشه در مظان اتهام و سوتفاهم است، مثلا می گویند: فلانی دارد در راستای پان آریایی یا پان تورکی مقاله اش ارائه میدهد! چون قبلا یک سری مواضع داشته که مصادیقی در آن طرف مقابل مشاهده نموده، در نتیجه کار وی سخت میشود، پس لااقل، استاندارد ارائه مقاله اش بالا ببرد. این قبیل افراد مثل جناب ائلیار، باید بیشتر استانداردهای شناخته شده را رعایت کنند، ممکن است به فهرست به مطالبش نظری بیفکند و خود در جناح مقابل شما ببند در آن سوظن و صوتفاهم ایجاد خواهد شد، بخصوص اگر شما میخواهید نظر غیر جناح خود جلب کنید و آنها از اشتباه یا سوتفاهم درآورده، وگرنه بین جناح خودتان طرح خواهید کرد.
بهترین کار پاسخگویی است، اگر اتهام میزنند در حد توان یک بار هم شده جایی انها با دلیل رد کنید و لینکش بگذارید، اگر اشتباهی جایی شده، انصافا برگردی ، لجاجت و عدم انتقاد پذیری انسان به گمراهی و ظلالت خواهد برد.

------
امروزه، امکانات فضای مجازی اینترنت، برای هرکسی سواد حداقلی ای.تی داشته باشد، فراهم است عقاید و نظرات خودش منتشر کند، با کمترین وقت و هزینه. مثلا در یک قرن پیش باید ساعت ها وقت میگذاشتند یا هزینه سنگین و چه بسا موفق به نشر اهم نظراتشان نمی شدند، ولی حتی از طریق کامنت گذاشتن بطور ناشناس هم میتواند عقاید و نظرتمان نشر دهیم. ایکاش عموم استفاده درست بکنند.