Skip to main content

جناب روزبه یک سری مفروضات

جناب روزبه یک سری مفروضات
peerooz

جناب روزبه یک سری مفروضات درست را با یک سری مفروضات شبهه برانگیز آمیخته و اگر درست فهمیده باشم نتیجه گرفته اند که پارادایم دولت - ملت ها, بطوراجتناب ناپذیری از درون تهی و پژمرده شده و در حال زوال میباشند. حقیقت اینست که این " غول " سرمایه داری هیچ آداب و ترتیبی نمی جوید جز ارضاء حرص سیری ناپذیر خود بهر وسیله ای. و این وسیله در نقاط مختلف دنیا متفاوت و اصل کلی سیاست آن, حذف هرچه بیشتر مقاومت در برابر این توسعه میباشد. ساده ترین و قدیمی ترین نحوه اجرای این سیاست, قانون تفرقه انداز و حکومت کن است که در جهان دوم و سوم با تخریب و بمباران و در جهان اول با " دمکراسی " و حق تعیین سرنوشت ملت هاست. در حالت اول کره و ویتنام و یوگسلاوی و سودان و افغانستان و عراق و لیبی و سوریه و فلسطین و یمن و غیره تا حد ممکن تخریب و تجزیه و یا درعالم برزخ - برای فروش هرچه بشتر اسلحه - نگاه داشته میشوند و در

حالت دوم از تجزیه " دمکراتیک " چک اسلواکی و انگلیس و اکراین راضی و خرسند است. اتحاد آلمان تا زمانی سودمند است که دهن کجی به شوروی باشد و اتحادیه اروپا تا زمانی قابل پشتیبانی ست که در قید و بند و مهار ناتو و سازمان تجارت جهانی و صندوق بین‌المللی پول باشد. هرجا هم که این سیاست ها عملی نشد, " تغییر رژیم " بکار میرود. حربه نهائی هم خلع حاکمیت دولت ها توسط پیمان نامه های اقتصادی -سیاسی نظیر پیمان تجاری و سرمایه‌ گذاری ترنس-آتلانتیک و شراکت ترنس-پسیفیک میباشد. نجات جهان هم تنها با سقوط این غول در گوری ست که برای خود میکند بشرطی که دنیا زودتر از او منهدم نشود.