Skip to main content

ایرادهای اساسی به مقاله فوق:

ایرادهای اساسی به مقاله فوق:
دیرنج مین ائللی

ایرادهای اساسی به مقاله فوق:
1- ملت های ترک کرد, عرب, ترکمن و بلوچ در ایران جزو ملتهای بدون دولت سازمان ملل محسوب می شوند و همه ساله از نمایندگان این ملتها در اجلاس سالانه " ملتهای بدون دولت سازمان ملل" Nations without State دعوت بعمل می آید. قوم خواندن ماها از جانب انهائی که تظاهر به پایبندی به قوانین بین المللی دارند تخلف محسوب میشود.
2- اکثر منابع استفاده شده به فارسیست که زبان رسمی راسیسم نهادینه در ایران است و بشدت آلوده و سانسور شده میباشد.
3- فدرالیسم در ایران نمی تواند پا بگیرد چرا که سیاسیون ایران فارس-محور اعم از پوزیسیون و اپوزیسیون, فاقد تجربه دیالوگ و فرهنگ گفتگو هستند. ایران بدنبال قیام خونین از هم خواهد پاشید. تا زمانی که کهریزکیان و داریوش همایونها میخواهند در کنار هم بر ما بتازند مطمئنا ایران فرو خواهد پاشید و کینه بین ملتها دست کم یک نسل دوام خواهد داشت که

به نفع اقتصاد منطقه و همزیستی مسالمت آمیز نخواهد بود.
4- رفراندوم حق تعیین سرنوشت تنها در محدوده سرزمین ملت اتنیکی-سرزمینی برگزار میشود و نه در کل یک کشور درست مثل تمامی رفراندوم های حق تعیین سرنوشت که در نروژ, کورسیکای فرانسه و یا اسکاتلند, اسلواکیا, کبک, بوسنیا, سودان جنوبی, اریتره, کرواسی, تیمور شرقی, پاکستان شرقی (بنگلادش) و ... تاکنون اعمال شده است. اقای چار روستائی از لوله تفنگ با مردم ازربایجان سخن می گوید و تازه حق رای در رفراندم برای خود قائل است!!!! .
5- تجربه توافق بین قوام السطنه و پیشه وری هنوز حتی در حافظه شفاهی ما آزربایجانیها زنده است. درست یکسال بعد از این توافق, ارتش جنایتکار ایران, آنرا پاره کرده, آزربایجان را اشقال کرد و هنوز این اشغال ادامه دارد. بر اساس قوانین بین المللی که در خصوص سرزمینهای اشغالی جاریست, نه تنها مردمان منطقه اشغال شده قانونا میتوانند خواهان اعمال " حق تعیین سرنوشت" خود از طرف مجامع بین المملی گردند, حتی مجازند با مقاومت مسلحانه از منابع رو زمینی, معادن , مردم, فرهنگ , آثار تاریخی و حقوق دموکراتیک خود در برابر اشغالگران محافظت کنند.
6- مقاله تنها به یک تعریف از سه تعریف ملت از دید سازمان ملل پرداخته است. دولت ملت Nation State تنها یکی از تعاریف قانونی سازمان ملل متحد است. آنچه که عامدانه و یا ناآگاهانه به آن پرداخته نشده است, ملت اتنیکی با زبان مشترک, تاریخ مشترک و سرزمین مشترک می باشد که حتی ااگر دولتی از خود نداشته باشند و تحت سلطه دولتی دیگر ببست برند, باز ملت بدون دولت خوانده میشوند.

ایرانیانی که خواهان صلح و رفتار متمدنانه قرن بیست ویکمی در منطقه هستند , بهتر است سرنوشت خود را با جمهوری اسلامی گره نزنند وراه را برای برقراری صلح آمیز فدرالیسم و یا استقلال ملل دربند از طریق رفراندوم هموار سازند. تنها در این صورت است که احتمال فروپاشی ایران کمتر خواهد شد. البته من چشمم آب نمی خورد و ما ترکها اگر قرار است باخون خود, مجبور به خاموش کردن تفنگهای سیاه کهریزکیان و همایونیستها شویم, به کمتر از استقلال کامل رضایت نخواهیم داد.