Skip to main content

یاد همه شان گرامی باد و یک

یاد همه شان گرامی باد و یک
Anonymous

یاد همه شان گرامی باد و یک خاطره از مناف فلکی و مادر ش فاطمه سلطان « فاتماستان خانم » .همسایه دیوار به دیوار در کوچه خیر خیر لار « خردمند نامگذاری شده توسط رژیم شاه » بودیم و آخرین روزهای مناف و مادرش را که در یک خانه کاه گلی تک اطاقه زندگی میکردندند را خوب بیاد دارم ولی بعد از اعدام مناف این پیر زن معصوم آنقدر از همگان کناره گیری کرد که زبان زد تمامی همسایه ها شد مادرم چند بار دیده بود که اشغال خانه اش را در تاریکی به محل اشغالی محله میبرد تا کسی با او صحبت نکند یعنی از دنیا قهر کرده بود تا اینکه یک روز مادرم گفت با فاتماستان خانم صحبت کردم و قرار شده تو که هر روز میروی و نان سنگگ میگیری یک روز در میان یک نان هم به ایشان بگیر و من اینکار را حدود یک و نیم سال کردم تا اینکه از محله ما کوچ کرد منتها این قهر کردن فاتماستان خانم آنچنان درد آور بود که هیچ وقت آنصورت معصوم و ملایم را از

از یاد نمیبرم