Skip to main content

دوستان..... اگر به خاطر داشته

دوستان..... اگر به خاطر داشته
lachin

دوستان..... اگر به خاطر داشته باشیم در زمان پهلوی دوم , اختلاف عمیق بین نخست وزیر ( هویدا) و وزیر دربار ( اسدالله اعلم ) فقط بر سر این بود که کدام یکی به شاه خیلی ( نوکرتر و چاکرتر) بودند. اختلاف بین اسلامیون افراطی و شونیست های افراطی باستانگرایان و پان فارسیسم در حال حاضر بر سر این است که کدام گروه بتواند این کورش خونحوار را به جهان یک بعد اسطوره ای داده و ناجی بشریت و پایه گذار حقوق بشر نشان بدهد. باز هم تاریخ را باهم ورق بزنیم....
1- همانطور که میدانیم امروزه

امروزه، جریان باستانگرای افراطی، از آستین استعمارگران سر بیرون آورده و به نشر اکاذیب، خیال‌بافی و توهم‌پراکنی می‌پردازد. هدف این جریان که در شبکه‌های اجتماعی فعال اند، سلب هویت راستین ملت، و القاء هویتی کاذب است.
در این مسیر، کورش هخامنشی را بزرگ کردند (در حالیکه در منابع ایرانی، کورش که بابل را فتح کرد، تنها یک سردار نظامی و یک حاکم دست‌نشانده از سوی بهمن اردشیر بود).[1] از سویی دیگر، سخنان امامان شیعه و فیلسوفان بزرگ معاصر را به نام کورش و زرتشت و داریوش جعل می‌کنند. گاهی گزاره‌های تاریخی را در هم می‌آمیزند و با ناشی‌گری هرچه تمام‌تر شخصیت‌هایی با کارنامه‌های جعلی می‌آفرینند! که از جمله این‌ها، بانو یوتاب است! اینان مدعی هستند که آریوبرزن (سردار هخامنشی)، خواهری داشت به نام یوتاب (یوتاپ) که زنی شجاع بود و در کنار برادر خود در مقابل اسکندر مقدونی مقاومت کرد! در حقیقت، ادعا می‌کنند که بانو یوتاب یک سردار ایرانی و نمادی از یک زن دلیر ایرانی است! اما حقیقت این است که باستانگرایان افراطی طبق معمول، به دروغ و خیال‌پردازی دچار شدند. به چند دلیل!
- اسکندر مقدونی بین سال‌های 334 تا 324 پیش از میلاد توانست از شرق تا غرب امپراتوری هخامنشی را فتح کند.[2] در حالیکه بانو یوتاب حدوداً 300 سال پس از اسکندر زندگی می‌کرد (یعنی رد پای یوتاب در تاریخ بین سال‌های 20 پیش از میلاد تا چند سال پس از میلاد موجود است).[3]
- نکته دیگر این که بانو یوتاب ابداً سردار نظامی ایران یا مدافع ایران نبود! او خواهر آریوبرزن سردار هخامنشی هم نبود! یعنی باستانگرایان افراطی باز هم دروغ گفتند. توضیح اینکه در زمان اشکانیان (نه هخامنشیان)، و تقریباً در زمان میلاد مسیح، منطقه آذربایجان و ارمنستان متحد دولت روم شمرده می‌شد. این منطقه (آذربایجان و ارمنستان را می‌گویم) حاکمی داشت به نام «آریوبرزن دوم». وی خواهری داشت به نام یوتاب که آنتونیوس سردار رومی او را برای پسرش (که الکساندر نام داشت) خواستگاری کرد. پس یوتاب و الکساندر رومی با یکدیگر ازدواج کردند.[4]
پس خلاصه اینکه یوتاب ابداً در زمان حمله اسکندر مقدونی، هیچ دفاعی از ایران نکرد. چون وی حدوداً 300 سال پس از حمله اسکندر متولد شد! از سویی وی همسر یک سردار رومی و متحد رومیان بود. هیچ نسبتی هم با آریوبرزن (سردار هخامنشی) نداشت، بلکه خواهرِ آریوبرزن دوم (حاکم آذربایجان و ارمنستان در زمان اشکانیان) بود. لذا هیچ افتخاری برای ایران شمرده نمی‌شود.
2- دغل کاری در ترجمه ی منشور کورش!!!

در ابتدا سه ترجمه ی معتبر منشور کورش را معرفی می کنم و در ادامه قسمتی از ترجمه ی جعلی را نشان می دهم که در ترجمه های معتبر وجود ندارد و پس از آن، به ذکر ترجمه ی دو بند از این منشور بسنده می کنم.

ترجمه ی عبدالمجید ارفعی:
دکتر عبدالمجید ارفعی تنها متخصص زبان های اکدی و ایلامی در ایران است و نخستین شخصی است که استوانه گلی منتسب به کوروش را از زبان بابلی به فارسی ترجمه نموده است.
در ترجمه دکتر ارفعی بسیاری از جعلیات و موارد نادرستی که برخی باستان گرایان تحت عنوان منشور کوروش منتشر می کنند، وجود ندارد و ثابت می کند مفاهیمی «نظیر آزادی ادیان»، «نسخ برده داری»، «آزادی بیان و انتقاد از حاکم» و ده ها مورد دیگر در منشور کوروش اشاره نشده و حتی نام اهورامزدا هم در آن وجود ندارد بلکه در آن کوروش از بت هایی به نام «مردوک» و «بعل» و «نبو» ستایش کرده و حتی اعتراف به پرستش آنها کرده است! همچنین کوروش اشاره کرده است که مردم در هنگام آوردن باج و خراج، پای او را می بوسیدند!
مشاهده ترجمه دکتر عبدالمجید ارفعی از منشور کوروش:
منشور کوروش بزرگ - عبدالمجید ارفعی
ادامه.....