Skip to main content

فرضیه‌ها

فرضیه‌ها
Anonymous

فرضیه‌ها
۱- بنابر مشاهدات مردمی و عکس‌های هوایی و زمینی تا پیش از ۱۳۴۰ خورشیدی هیچ خبری از کاخ‌های کوروش در پاسارگاد نبوده است. بلکه آن‌جا مزرعه چغندر بوده است. از این زمان تا سال ۱۳۴۳ استروناخ و تیم او مخفیانه سنگ‌های معبد یونانی تخت جمشید را از ۷۰ کیلومتری به آنجا آورده و تراش داده و به عنوان کاخ‌های کوروش (کاخ اختصاصی یا P و کاخ بارعام یا S) جا زده‌اند.
۲- عکس‌هایی از کار تیم استروناخ وجود دارد که آنان در حال جاگذاری ستون‌های کاخ‌های پاسارگاد هستند.
۳- سکه‌هایی در پاسارگاد کشف شده‌اند که کاملا یونانی‌اند.
۴- در سنگ‌نوشته کوروش در کاخش، بیننده غلط املایی هستیم که نشان می‌دهد این سنگ‌نوشته جعلی بوده و به شکلی شتاب‌زده برای کوروش ساخته شده است.
۵- نماد انسان بالدار در پاسارگاد به دروغ به عنوان کوروش شناسانده شده‌است. حال آن‌که نمادهای همچون آن در خاورمیانه فراوان است

پاسخ‌هایی کوتاه
۱- این سخن، بسیار جدی و مهم است و اگر اثبات شود، احتمالا شهرتی فراوان برای اثبات‌کننده در جهان به پا خواهد کرد. و تردید نفرمایید که آنان نه تنها در خارج از کشور که در درون کشور هم با جوایز پرشمار روبرو خواهند شد. ولی برای اثبات این سخن تنها یکی دو عکس کافی نیست. بلکه نیاز است تا از نماهای گوناگون عکس‌هایی هوایی و زمینی از پاسارگاد نشان داده شود. لازم به ذکر است که ارنست هرتسفلد که به نظر نویسنده مقاله، دشمن استروناخ و دار و دسته‌اش قلمداد شده اصلا تز دکترایش را به نام پاسارگاد در ۱۹۰۷ یعنی ۵۴ سال پیش از جعل وحشتناک استروناخ، ۲۴ سال پیش از آغاز همکاری‌اش با دانشگاه شیکاگو در پروژه تخت جمشید و ۱۴ سال پیش از کودتای رضاخان و سیدضیا که محور فرضیه‌های عبدالله شهبازی و دیگر یارانش است، ارائه داده که همان زمان به صورت نخستین کتاب هرتسفلد چاپ شده است. پس این کاشفان بزرگ قرن بهتر است نگاهی به پایان‌نامه این شخص که آن زمان یک دانشجوی ساده آلمانی بوده بیاندازند تا درباره پاسارگاد پیش از هرگونه کاوش، آگاهی کسب کنند. توجه این عالی‌جنابان را به مجموعه نقاشی‌ها و عکس‌های پاسارگاد که از سده شانزدهم تا سده بیستم میلادی و پیش از حضور استروناخ از پاسارگاد کار شده جلب می‌کنم. من نه بودجه‌ای برای تهیه کتاب‌های حاوی این نقاشی‌ها و عکس‌ها دارم و نه پیوندی برای دسترسی به آنان ولی بی‌گمان دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران که خرج این پروژه را تا این‌جا تامین کرده است، می‌تواند این آثار را گردآوری کند و در نمایشگاهی رونمایی کند. فهرست بلندبالای این آثار را هم می‌توانید در جلد ۷ از کتاب تاریخ هخامنشیان دانشگاه خرونینگن تهیه کنید.
لینک عکس:
http://tarikhema.net/images/2011/11/prada2.jpg

در این پلان که توسط هرتسفلد و کرفتر طراحی شده و در کتاب هرتسفلد (ایران در شرق باستان: چاپ آکسفورد ۱۹۴۱م) دو دهه پیش از استروناخ چاپ شده است، کاخ‌های مورد بحث S و P را می‌بینیم.
۲- شگفتا که این عکس‌ها را قطعا عکاس تیم خودشان گرفته و شگفتا که این عکس‌ها را در کتاب خود منتشر کرده‌اند تا به همین سادگی آقای موحد آن‌ها را اسکن فرماید و گمان برند که به کشفی بزرگ نائل آمده‌اند!
۳- معبد یونانیان در مقاله پیشین جناب موحد در تخت جمشید بود و سنگ‌های آن معبد ویران‌شده را مثلا به پاسارگاد آورده بودند تا برای کوروش کاخ بسازند. روشن نیست که سکه‌های یونانی چطور همراه با سنگ‌ها به پاسارگاد آمده؟ اگر سکه‌های یونانی در پاسارگاد یافت شده، پس حتما یونانیان در آن‌جا دارای ابنیه بوده و فرضیه آوردن سنگ معبد یونانی از ۷۰ کیلومتر آن سوتر بی‌معناست.
لینک عکس:
http://tarikhema.net/images/2011/11/1226215.jpg

طرح کرپورتر از پاسارگاد (چاپ لندن ۱۸۱۸م) در پس‌زمینه آرامگاه کوروش، کاخ S (بارعام) که برای عالی‌جنابان شبهه ایجاد کرده دیده می‌شود
http://tarikhema.net/images/2011/11/pasar899.jpg
آرامگاه کوروش را در این نقاشی خیلی قدیمی ( آلبرشت فون ماندلسلو، لندن ۱۶۳۸م) می‌بینیم که ستون‌هایی که امروز در کاخ S وجود دارد، در آن‌جا قرار گرفته‌اند. با این اوصاف روشن می‌شود که این ستون‌ها نه به قول عالی‌جنابان از معبد کذایی یونانی در ۷۰ کیلومتری که از چندصد متر آن‌سوتر در همین پاسارگاد، به محل کاخ S برده شده‌اند. چراکه در اصل متعلق به آن‌جا بوده‌اند.