Skip to main content

جناب سعید گرامی؛

جناب سعید گرامی؛
اقبال اقبالی

جناب سعید گرامی؛
چند نکته خدمت شما عرض می کنم:
سکولاریسم روند سیاسی و فرهنگی تقدس زدائی دین و کوتاه کردن دست آن از حکومت، آموزش و پرورش، ثبت احوال و . است.
لائیسیته تبیین حقوقی - اجرائی (مانند قانون لائیسیته 1905) روند جدائی دین از حکومت می باشد که بر دو پرنسیب قطع دست نهادهای دینی از حکومت و تامین آزادی ادیان، عقاید و بیان استوار است. اصطلاح سکولار دمکراسی و به بیان دقیق تر لائیک دمکراتیک، بیانگر جدائی ناپذیری دو عنصر اصلی می باشد.
نظامی های سیاسی لائیک (سکولار) که از دمکراسی تهی هستند، سکولار بوروکرات ویا لائیک بوروکرات هستند. نمونه صدام حسین در عراق ، رضا خان در ایران و .. مصداق های سکولاریسم بی دمکراسی بودند.
در اپوزیسیون ایرانی هم بسیاری داعیه سکولار دمکراسی (لائیک دمکراتیک) دارند. اما در کردار سکولار بوروکرات (لائیک بوروکرات) اند.
با همه این اوصاف در تحلیل مشخص؛

ما ایرانیان تاریخ طولانی حکومت آشکار یا نامرئی اسلام و اسلامگرایان را تجربه کرده ایم و پیش شرط هر تحول ازادیخواهانه و دمکراتیک، پس راندن این مهمان ناخوانده به عرصه زندگی شخصی و وجدانی شهروندان کشور است تا راه تنفس جامعه برای اندیشه، انتخاب آزادانه و اقدام خردمندانه مهیا گردد.
شما نوشتید که: "اما سکولار شدن ساختار قدرت وسیاست یک پروسه تاریخی است". حق با شماست. سلطه حکومت اسلامی در 38 سال گذشته، پروسه تاریخی بود که ایرانیان را متوجه ضرورت گذر از حکومت دینی و برپائی سکولار دمکراسی (نظام لائیک دمکراتیک) کرد. همایش 7 آبان در آرامگاه کوروش بزرگ، گواه بلوغ شرایط برای چرخش تاریخی و وداع با حکومت اسلامی بود.
ممنون از توجه شما
با مهر و احترام
اقبال اقبالی