Skip to main content

جناب پیروز توهینهای این

جناب پیروز توهینهای این
Anonymous

جناب پیروز توهینهای این قزلباشان برای ما تحملش راحت تر از این حرفهای شماست آخه التماس چی رو می کنی بردار من. دعوای ترک و فارس نه محصول صد ساله اخیر بلکه از همان 800 سال پیش با اولین ورود مهاجران ترکمان شروع شد. هزار سال یک عده ایلات و عشایر بی تمدن و بی فرهنگ و بیگانه ی فراری از مغولستان و سیبری این مملکت را بشکل نوبتی به غارت و تاراج داده اند عین خیالت نیست و با افتخار می گویی " این مملکت 14-15 قرن ترکها به آن حکومت کردند " گویا حکومت صد سال آخر ساسانیان را هم به ترکها بخشیده ای! در حالیکه اولین ورود ترکها یا درست تر ترکمانان از قرن 4 هجری بوده است که با التماس و درخواست گفتند حاکم ما در ترکستان به ما ظلم می کند اجازه بدهید از ر.ود جیحون ( که آن زمان شاخه ای از آن به خزر می ریخت و سدی طبیعی بین خوارزم و خراسان) بگذریم. ما مردمی بیابانی هستیم و به شهرها کاری نداریم . ورودشان همان و

گرفتاری ما تا به امروز همان. اتفاقا از همان زمان بحث ترک و فارس مطرح بود شما اهل ادبیات هستی و خوب می دانی از فردوسی و کسایی مروزی ( که شهرش را همین ترکمانان تصاحب کردند) تا سنایی و مولوی و نظامی و خاقانی و قطران تبریزی و حتی شهریار در زمان معاصر همه ترکان را لعن و نفرین کرده اند.
مولانا :
آن غزان ترک خونریز آمدند / بهر یغما بر دهی ناگه زدند
خواست از پیمبر معجزی / آن کینه ور ترک غزی
فردوسی :
از ایران وز ترک وز تازیان / نزادی پدید آید اندر میان
نه دهقان نه ترک و نه تازی بود / سخنها به کردار بازی بود
صفویه یا حکومت قزلباشان بدترین ضربه ها را به ایران و ایرانی زد اینها تمام مردم غرب ایران را بجرم سنی بودن کشتار کردند. تاریخ قزلباشان را بخوان ببین چه کردند با همان مردم آذربایجان که بنا به تمام متون موثق زبانشان فارسی بوده. در سفرنامه اولیا چلبی به صراحت می گویند مردم تبریز فارسی زبان هستند و مردم نخجوان به زبان دهقانی ( فارسی قدیم ) سخن می گویند. همین الان سمرقند و بخارا و مرو مهد شکوفایی ادبیات فارسی در اشغال ترکان ازبک و ترکمن است بلخ در اشغال افغانهای ازبک مغول است که اجداد همین آذری ها هستند و شباهتشان با برخی نویسندگان سایت آشکار است.
این آذریها ترکمنهای قزلباش هستند در زمان شاه اسماعیل دسته دسته از آناتولی به ایران و آذربایجان آمدند تا پیش از آن مردم ایران ترکها را تنها هنگام غارت شهرها و روستاها می دیدند . ترکها تا زمان قاجار حتی در آذربایجان بشکل عشایری زندگی می کردند. مردم ایران اگر جوکی هم ساخته اند بنا به حالات و رفتاری بوده که از آنها می دیدند. البته ابتدا لعن و نفریت بود بعدها هر چقدر این ترکها بیشتر شرهی شدند و از آن درجه خشونت و غاتر گریشان کم شد و در شهرا در کنار بقیه مردم به تجارت و کاسبی مشغول شدند اما همچنان درجاتی از ساده لوحی و عصبیت و کینه ورزی ترکی را داشتند جای لعن و نفرین را جوکها گرفتند. البته امروز با این عملکرد ضد ایرانی ترکها جوکها دوباره در حال تبدیل شدن به لعن و نفرین خشونتهای کلامی عاری از طنز می باشد.
به قیمت محرومیت بسیاری مناطق ایران تبریز و توسعه یافته ترین شهر ایران است ورود و اقامت مهاجرر خارجی را سالهاست ممنوع کرده اند هنوز هم بیشترین دشمنیها را با ایران و ایرانی می کنند البته هستند مزدورانی که در لباس ترک یا فارس یا دیگر قونیتها دنبال تفرقه هستند اما این ترکها خودشان ساز نزده می رقصند. ولو عده ای بیگانه تحریک هم بکند.
اینهمه محروم در کشور داریم در بشاگرد و جنوب کرمان یا سیستان یا ایلام و لرستان و اطراف بوشهر و روستاهای مرزی خراسان اما هیچ کدام اینگونه جار و جنجال و فحاشی به ایران راه نمی اندازند.
منطق حقیرانه شما این است که ما دوباره بشویم رعیت این ترکها تا مثل دوره قجر یک شازده مغول بر شهرها و روستاهای ما حاکم شود و اختباردار جان و مال و ناموس ما ار داشته باشد کلامی هم از فرهنگ و هویت و روم به دویار از کوروش و داریوش و نگوییم آنوقت فکر می کنی این دعواها از بین می رود ه عزیز من. حکات امروز حکایت ضحاک مار دوش است تا مغز سر دوو جوان ایرانی را به آن مارها نمی دادند آرام نمی گرفتند الان هم باید شیره جان این ملت را بدهیم تا شاید دست از فحاشی و توهین بردارند.