Skip to main content

مقولات سیاسی در کامنت نخستین

مقولات سیاسی در کامنت نخستین
آ. ائلیار

مقولات سیاسی در کامنت نخستین من برای رساندن مفهوم روشن هستند، بخصوص که آنها را بارها در نوشته هایم توضیح داده ام اما برای خوانندگانی که نوشته های مرا نخوانده اند اندکی اشاره به آنها خالی از فایده نیست.
نخست اینجا به تفاوت « شیفتگی=عشق» و دوست داشتن توجه کنیم:
در تیتر مطلب سخن از شیفتگی یا عشق به یک « رهبر خارجی» به میان آمده است. دوست داشتن یا نداشتن یک رهبر خارجی یا داخلی امری « نرمال» و معمولی و طبیعی ست. اما « عشق » به یک « رهبر» نرمال نیست. و بدتر اینکه خارجی هم باشد.
چرا؟ هر فرد یا رهبری دارای نکات منفی و مثبت است و ضروریست واقع بینانه او را ارزیابی کنیم، شیفتگی خصلتی ست که سنجش عینی را میزداید و معیارهای ارزیابی را در عمل حذف میکند. و موجب « شخصیت پرستی» و « اتوریته پذیری» میشود.
در این حالت ذهن برای سنجش فلج میشود. و...

راه حل اینه که « هیچ شخصیتی قابل شیفتگی نیست و هر فردی قابل اعتراض و نقد و بررسی ست».
اما « علاقه داشتن یا دوست داشتن » و نداشتن با حفظ « نقد و اعتراض و سنجش مثبت منفیها» و عدم « بت ساختن» و « بت پرستی» برخورد و حرکت درستی ست.

متأسفانه آوردن « شیفتگی» در تیتر اقدام به بت سازی و بت پرستی ست. و متضاذ با دید عینی.
از سوی دیگر اصطلاح« جوانان آذربایجان» مفهوم فله ای دارد و سخن گفتن از سوی همه درست نیست و ضایع کردن حقوق دیگران و نظریات آنهاست.

ناسیونالیسم و ترکیسم ایده لوژی هستند. تجارب دهه های اخیر نشان داده ایده لوژی گرایی به « خودی و غیر خودی» منجر میشود و موجب کشتارهاست. از سوی دیگر ایده لوژی ایجاد دگماتیسم و آگاهی کاذب میکند و مانع است که « راه حل نسبی مسایل را جمعی با دیدگاههای مختلف» پیدا کنیم. کسی که به ایده لوژی ناسیونالیسم میگراید به تدریج در سراشیبی « افراط» قرار گرفته « هویت خود را در نفی هویت مخالفان خود» میجوید و در روندی ستیزانه به نوعی از فاشیسم می غلتد...

دوست داشتن وطن و مردم و فرهنگ و حق و حقوق خود نیاز به « ایده لوژی ناسیونالیستی، ترکیسم، ترکیه پرستی » ندارد.
دوستی همگان و احترام به آنها فارغ از « ایده لوژی و پرستش و شیفتگی و بت سازی» ست.
نیاز هست بدون تعصب، با نقد خود، واقع بینانه، بدون شیفتگی، به سیاست و شخصیتها و مسایل بپردازیم تا شاید بتوانیم به دشواریهای خود راه حلی بیابیم. بجای «شیفتگی» نیاز به « دید انتقادی-علمی» داریم.
من از دوستان آذربایجانی انتظار طرح شیفتگی ندارم -که کور ذهنی ست-بل انتظار طرح چگونگی « دید انتقادی-علمی» دارم.
و بر اساس این متد هم به محیط برخورد میکنم.
بزرگداشت یک شخصیت به معنای « تعریف و تمجید و توجه به نکات مثبت او» نیست، این برخورد به معنای کوچک کردن اوست.
بزرگداشت حقیقی بر خورد« نقادانه و تحلیلی و علمی» شخصیت و زندگی و کارهای اوست.
آنچه در ویدئوها انجام گرفته متضاد با برخورد عینی و نقادانه است و متأسفانه ربطی به بزرگداشت حقیقی ندارد.