Skip to main content

جناب آقای جداری من هوس چندان

جناب آقای جداری من هوس چندان
Anonymous

جناب آقای جداری من هوس چندان برای جواب به شما را نداشتم ، اما اینکه شما ملییون تورک آزربایجان را در نوشته خود مهدور الدم اعلام کرده اید با نظر به این که در مکتب توتالیتاریستی کمونیزم تا کنون تجربه شده و هم چنین در مکتب جمهوری ضد امپریالیستی اسلامی ایران منصوب کردن مخالفان به امپریالیزم همانا حکم اعدام را دارد ، درجه آزاد اندیشی و خطوط فکری خود را هم در معرض قضاوت عموم قرار داده اید. آقا جان بیش از هشتاد سال است که میگوید " نظام پوسیده سرمایه داری" ؛ در این همه سال سوسیالییزم نوع لنینی _استالینی پوسید یا نظام " آمریکای جهانخوار". بله شما درست گفته اید جنبش انقلابی خلق های ایران با خون کمونیست های آذربایجان عجین شده است " ای کاش که اینگونه نمی شد ، در این میان چه چیزی نصیب آزربایجان شد؟ مگر زبان یکی از ابزارهای اعمال ستم ملی و یکسان سازی نیست ؟

کدام یک از جریانات کومونیستی به زنده نگاه داشتن این زبان با ارائه نشریات و تشویق به تورکی نویسی در مقابل دستگاه استعمار ساخته شوونیزم فارسی همت گماشتند؟ جنبش ملی آزربایجان همان گونه که از اسمش پیداست یک جنبش ایدیولوژیک نیست ، سوسیالیست هم می تواند داشته باشد ، طرفدار سرمایه داری هم می تواند داشته باشد به شرط آنکه چراغ خانه خود را در درجه اول روشن کند. در این میان لوایی ساختارشکن هم یکی از عضو این جریان ملی است چه بسا که فارسی هم می نویسد اما ساده نمی نویسد چرا که ساده نویسی مثل همان "ماتریالیزم به زبان ساده " نه تنها علم را به ابتذال میکشد ، بلکه انسانهای مذهبی باور و ایدلوژیک مثل حزب توده و خیل عظیم مارکس نخوانده های مارکسیت شده را تحویل جامعه میدهد و ناگهان خمینی "ضد امپریالیست" هم میشود امام کومونیستهای ضد آمریک. باز شما درست گفته اید که تاریخ ایستا نیست "حکومت شورا ها" به تاریخ پیوست ولی تاریخ جنایت های لنین و استالین که همسنگ جنایت های فاشیزم هیتلری بودند به درس و آموزش از برای تکرار نشدن این جنایتها تبدیل شدند. اما تمامی اینهابه معنای برائت برای سیاست های امپریالیستی از نوع روسی و آمریک آنان نیست. چه بسا که آمریکا آشکارا تروریستهای ی پ گ در سوریه را که اتفاقا خود را کمونیست میدانند به عنوان نیروی زمینی خود می خواند و آن دیگری به رژیم اسد یاری می رساند.