Skip to main content

جوابی به آقای زنوزلی با

جوابی به آقای زنوزلی با
Anonymous

جوابی به آقای زنوزلی با سلام مساله اساسی در ایرا ن چند ملیتی در حال حاضر، نحوه غلبه بر ستم ملی در کنار دیگر ستم های موجود در این کشور پهناور میباشد. کمونیست های واقعی ایران همواره از حق تعیین سرنوشت ملل که به مفهوم حق جدا شدن و تشکیل دولت خودی می باشد ، دفاع کرده اند . در مقالاتی که اینجانب در باره مسائل ملی و ستم ملی در ایران تحت سلطه رژیم شوونیست و ارتجاعی جمهوری اسلامی نوشته ام، از " چپ" های شوونیست ایرانی که مخالف اصل حق تعیین سرنوشت ملل می باشند همواره به شدیدترین وجه انتقاد کرده ام . من این قبیل عناصر را کمونیست و چپ در حرف و شوونیست و برتری طلب قومی و نژادی در عمل دانسته ام. ایران یک کشور چند ملیتی است و در چنین کشور هائی کمونیست ها باید با ستم ملی در تمام جوانب آن، قاطعانه مبارزه کنند . " چپ " هائی که فرصت طلبانه

مطرح میسازند که در اوضاع و احوال کنونی تز حق تعیین سرنوشت ملل در کشورهای چند ملیتی نظیر ایران منتفی است ، اپورتونیست هائی بیش نیستند. چنانکه میدانیم در ایران ، 38 سال تمام است رژیمی ارتجاعی و آزادیکش سر کار است که در کنار ستم طبقاتی و دیگر ستم ها ، ستم ملی نیز در حق ملت های غیر فارس ایران که بیش از نصف اهالی کشور را تشکیل میدهند، روا میدارد. این رژیم استبدادی در سال های گذشته بارها با توسل به زور و قهر ضد انقلابی، مبارزات کارگران، زحمتکشان، زنان و ملت های تحت ستم را به خون کشیده است . از دید من، تا این رژیم ضد مردمی توسط قدرت دسته جمعی توده های زحمتکش کل ایران سرنگون نشده است ، استقرار آزادی های دموکراتیک در این کشور، امری ناممکن می باشد. تنها زمانی که با قدرت توده های زحمتکش و بپاخاسته ایران، این رژیم جنایتکار، محو و نابود گردید زمینه برای رفع ستم ملی در این کشور فراهم خواهد گردید. واقعیت این است که این رژیم ارتجاعی تا دندان مسلح را نمی توان با انتخابات و رفراندوم کذائی و مبارزه مدنی صرف، از سریر قدرت به زیر کشید. تنها زمانی که در نتیجه سرنگونی سلطه ننگین رژیم جمهوری اسلامی، آزادی های دموکراتیک در کشور استقرار یافت، هر یک از ملت های ساکن ایران این حق را خواهد داشت که از ایران جدا شده و سرنوشت خود را به دست خود، نعیین کند. اگر اکثریت افراد یک ملت در شرایط دموکراتیک رای به جدائی دادند ، جدائی آن ملت، عملی خواهد شد . ملت هائی که خواهان زندگی در کنار یک دیگر در یک کشور مشترک باشند، وضع دیگری خواهند داشت .در کشور نوینی که این یا آن ملت جدا شده تشکیل میدهد، احزاب و سازمانهای سیاسی متعلق به طبقات مختلف آن کشور بوجود خواهند آمد و در کشوری که چند ملت با طیب خاطر در آن در کنار هم زندگی میکنند ، سازمان ها و احزاب مختلف سرتاسری از آن جمله احزاب چپ و کمونیست وجود خواهند داشت که نماینده منافع طبقاتی طبقات و اقشار مختلف، هستند/