شب گذشته، مهاجمان ناشناس به ایرانیان معترضی که در برابر دفتر مرکزی حزب سبز آلمان تحصن کرده بودند، حمله کردند. گزارش شده است که دو تن از آنها بازداشت شدند.
از زایشهای جنبش انقلابی جاری، یکی هم پدیدهی "عمامه پرانی" است. دختران و پسرانی جوان با رویت آخوند در خیابان و مناسب دیدن وضعیت عمل، خود را به جناب ملا میرسانند و با برداشتن دستار از سر وی، تیزدستانه دست به خلع عمامه میزنند تا با یورش به این نماد، جمهوری اسلامی از آنان "نه" بشنود! "عمامه پرانی" حرکتی است نمادین علیه نظامی عمامه سالار و از همین زاویه نیز دارای حقانیت سکولاریستی. اب
اکنون که در ماه آبان و سالگرد قتل عام جوانان ایرانی و کشتار وحشیانه رژیم بچه کش هستیم باردیگر به خیابان می آئیم و یاد شهیدان سرافراز سال ۹۸ را زنده نگه میداریم. در آن سال، بیش از ۱۵۰۰ نفر در خون خود غلتیدند تا راه آزادی را به ما نشان دهند بی شک مبارزه دو ماهه و ادامه دار مردم ایران، رد خون آن جاويد يادان است.
روز سه شنبه ۲۴ آبان در کنار هم در هر ساعتی و در هر محله ای که توانستیم خیابان را برای غاصبان به جهنم تبدیل می کنیم و خشممان را فریاد می زنیم
هریکندی گفته بسیجی کشتهشده، به نام روح الله عجمیان، «بدون سلاح در حال کمک جهت رفع انسداد بزرگراه و عبور و مرور خودروها بوده» است و مهاجمان با «پاره کردن پیراهن و لخت کردن وی، جراحات و ضربات متعددی با چاقو، پنجه بوکس، سنگ، مشت و لگد» به او حمله کردند و «پیکر برهنه و نیمه جان وی را روی آسفالت خیابان و میان خودروها به وضع فجیعی میکشیدند.»
خیابان قرق شده گشت ارشاد را به محلی برای رقص ،شادی این زیبا ترین هدیه حیات به انسان بدل کرده است .ناز ،تنعم ، تبخترمشتی آخوند که مانند طاووس می خرامیدند ! رجز می خواندند!فتوا صادرکرده وخواب آرام از چشم مردم ربوده بودند را به همان سر جای خود "آخوند دوزاری" برگردانده . عمامه این نماد برتری بر مردم را به بازی عمامه پرانی بدل ساخته اند.چیزی که در خواب هم هم نمی دیدیم.
با وجود آنکه شماری در مقابل بیمارستان دی در تهران تجمع کردهاند، حسن رونقی که پیشتر گفته بود برادرش را به بیمارستان دی بردهاند، در تازهترین توییتش درباره مکان او ابراز تردید کرده و نوشته که نمیداند او کجاست.
-پس چطور با حکومت مخالفت می کنید؟ -خیلی از مردم با حکومت مخالفند و لی عضو حزب یا گروه خاصی نیستند. ولی منظور من این است که من عضو نیستم ولی از یک سازمان سیاسی هواداری میکنم، آنچیزی که ما در ایران به آن هوادار میگوییم ،هوادار یک سازمان سیاسی. الکساندر شاید متوجه نشد و مشکل کلمه هوادار به نظر می رسید ،قلمش روی کاغذ مکث کرد و به من نگاه کرد
انقلاب رخ دادن دگرشی بنیادین و زیر و رو کننده در یک سرزمین برای پیشرفت آن سرزمین است، از این روی در سال ۱۳۵۷ هیچ انقلابی در ایران رخ نداد چون انقلاب در سایه بی خردی و از کار افتادن مغزهای مردم با پندارهای خرافی آن هم به رهبری آخوندهای مفت خور ناشدنی است و جایگزین شدن دوزخ آخوندی به جای زندان آریامهری و بازگشت ایران و ایرانی به هزار و چهارصد سال پیش را نمی توان انقلاب نامید و دشمنان رژیم ولایت فقیه به جای انقلاب باید از انتحار سخن بگویند، انتحار اسلامی! .....
در پی انتشار مکالمات خصوصی رعنا رحیمپور، از کارکنان بیبیسی، این رسانه با صدور بیانیهای، ضمن حمایت از «همه خبرنگاران بیبیسی فارسی» اعلام کرد که آزار کارکنانش را «از هرجایی که باشد» تحمل نخواهد کرد.
لادن برومند، فرزند عبدالرحمان برومند که در پاریس ترور شد، پس از این دیدار نوشت: «زمانی وزیر خارجه فرانسه حاضر نشد در برنامه تلویزیونی در کنار دکتر بختیار حضور یابد مبادا قاتلانی چون ولایتی و رفسنجانی برنجند. امروز رئیس جمهور فرانسه دختر بهترین دوست و پیرو بختیار را پذیرفت و حقانیت بختیار و برومند را یادآوری کرد. این پیروزی را مدیون مهسا و مینو و نیکا هستیم»