رفتن به محتوای اصلی

افزودن دیدگاه جدید

فرامرز حیدریان

عنوان مقاله
زرّادخانه های ایدئولوژی و مذهب

دروود بر آقای طاهری گرامی!
اندکی بحث برای فراتر اندیشیدن و ژرفکاوی

ابزار جنگی شدن مفاهیم از پیامدهای رفتاری مومنان و مدّعیان حقیقتهای انحصاری ریشه میگیرد. از لحظه ای که انسانهایی به عقیده ای/مذهبی/دینی/ایدئولوژیی/نظریّه ای و امثالهم ایمان کور و مشکلگشایی و حبل المتینی آوردند به هر چیزی که در سمت و سو و دایره حقیقتهای نصّی و انحصاری آنها تعلّق نداشته باشد، مُهر باطل و بی اعتبار میزنند و میکوشند برای سر به نیست کردن آن به هر ابزاری چنگ اندازند و از هر چیزی نیز ابزار جنگی بسازند. به همین سبب نیز تمام مالکین حقیقتهای خودپنداری از مفاهیم، زاغه مهمات و زرّادخانه های تبلیغی/دماگوژیکی و اتّهامی و زشتگویی ترتیب میدهند و خودشان را به آنها مسلّح میکنند تا سنجشگران حقیقتهای نصّی را لت و کوب و نابود کنند. آنها تمام سوراخ و سنبه های زرّادخانه عقیدتی/مذهبی/ایدئولوژیکی خود را با بدنام و شانتاژ کردن دیگران و کینه توزی و خصومت هیستریک و نفرت قیرگونه و جنگ و جدالهای لفظی و تبلیغاتی به نام «آزادی، عدالت، دوستی، حقوق بشر، مدرنیته، مدرن، سکولاریته، لائیسیته، اخلاق، پیشرفت، ترقی، روشنگری، دانش، سعادت، شادمانی، و غیره و ذالک» برچسب برّاق میزنند. در دید و نظر آنها مهم نیست که مفاهیم به ذات خودشان چه معنایی میدهند؛ بلکه اصل برای آنها این است که بتوان از هر مفهومی، ابزار جنگی ساخت و به اهداف خود چنگ یافت.

در تاریخ معاصر ایران با شکلگیری حزب توده و دیگر سازمانها و گروهها و تشکیلات سیاسی از مذهبی اش گرفته تا ضدّ مذهبی و غیره و ذالکش که مصایب وطنی را ایجاد و متداوم کردند، هر کدامشان از لحاظ نظری و پراکتیکی به مالک حقیقت بودن و حقانیّت انحصاری داشتن به تملّک حقیقت و سپس توجیه و تفسیر رفتارهای خود به آن آویزان بوده اند و همچنان در ایران و گوشه و کنار جهان، کما فی السّابق، آویزان هستند و به استفاد کردن از مهمّات زرّادخانه عقیدتی/ایدئولوژیکی/مذهبی خودشان با توفیقات الهی- ماتریالیستی مشغولند که ریشه تمام کنشها و واکنشهای آنها فقط و فقط در اراده معطوف به قدرت و کسب امتیازهای حیف و میلی آنهم به نام مردم است؛ زیرا کسانی که ادّعای مالکیّت حقیقت را سر میدهند، خود را محقّ و مجاز میدانند که به هر عملی اقدام کنند و برای دیگران تعیین تکلیف کنند که چه چیزی خلاف حقیقت/ضدّ حقیقت است.
نکته ای که اینهمه جنگاوران هل من یزیدی و مالک حقیقت کذّایی تا امروز نیاموخته اند و اراده مستبد خود را بر این پاشنه گذاشته اند که تا قیام قیامت نیز نیاموزند، این است که ایرانیان هیچگاه از سپیده دم فرهنگ و تاریخ خودشان، به چیزی به نام «حقیقت» اصلا و ابدا اعتقادی نداشتند و هنوزم ندارند و هرگز نیز نخواهند داشت. ایرانی از آغاز سپیده دم تاریخ و فرهنگش فقط در «جستجوی راستی و بلندی جویی» بود و اینکه چگونه میتوان از ژرفای تخمه گوهری خود در آزمونهای زندگی و رفتن به هفتخوانهای خودآزمایی به آفرینش درخت هستی خودش در مقام همیال خدایان شدن همّت کند و کامیاب شود.
حقیقت از مسائل نصوصی ادیان نوری [=میترائیسم، زرتشتیگری] و ادیان ابراهیمی [= یهودیّت، مسیحیّت، اسلامیّت] و ایدئولوژیهای بر آمده از ادیان ابراهیمی مثل مارکسیسم است که در رقابت با همدیگر برای سیطره یافتن بر مغز و روح و روان انسانها؛ جهان را به کشتارگاه تبدیل کرده اند. حقیقت هیچگاه از معضلات و پُرسشهای «ساینس» نیز نیست؛ زیرا ساینس بر شالوده آزمایش و خطا و بازاندیشی و ابطال و گمانه زنی و حدس و تصوّرات فرضیه ای استوار است و در آخرین تلاشهایش به جستجوی «شناخت» است، نه کشف و تملّک حقیقت کذّایی.
امّا ایدئولوژیگران و مذهبیون و پدافندگران مذاهب/ادیان حقیقت پنداری با مستمسک قرار دادن محصولات دانشهای بشری بر آن هستند که مبانی عقیدتی/مذهبی/ایدئولوژیکی خود را همچون جواهر آلات و ابزار سربازان جنگجو به خود بیاویزند تا مثلا حقّانیت و مطلقیّت صحت عقیده/ایدئولوژی/مذهب/دین و همچنین تمام رفتارهای شفاهی و تحریری خود را توجیه بی چون و چرا کنند. مذهبیون گوناگون در تاریخ معاصر ایران و همچنین کنشگران حزب توده در خدمت به روسهای خفّتخواه ایران و ایرانیان و در تبعیّت کردن از ماشین تبلیغاتی آنها باعث شدند که مناسبات انسانی در جامعه ایرانی به جای شکوفا شدن منطق و استدلال و هنر خویشاندیشی و جستجو و ابتکار و گشوده فکری و باهماندیشی و ژرفنگری و میهندوستی و مردمدوستی به باتلاقی مسموم از بدپوزیها و لیچاربافیهای تهاجمی و جنگی تبدیل شود و فاجعه به دنبال فاجعه برای میهن و مردمش به بار آورند. برای چیره شدن بر مصیبت و تبهکاری هولناکی که همچنان قربانی به دنبال قربانی میطلبد، راهی نیست سوای سنجشگری بی محابای رگ و ریشه های عقیدتی و ادّعاهای نصوصی آنها که در دیگ مذاب شرایع اسلامیّت و مزخرفات ایدئولوژی مارکسیسم با روکش متابعت از نظریّه های رایج و کف آلود بر فضای دانشگاههای باختر زمینیان، همچنان مصدر فعالیّت هستند، کوششها کرد.
شاد زی و دیر زی!
فرامرز حیدریان

ش., 01.06.2024 - 15:24 پیوند ثابت

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید