رفتن به محتوای اصلی

تفاوت «نشریات وزین» با وب سایت ها

تفاوت «نشریات وزین» با وب سایت ها

کیانوش توکلی

تغیر مسیر از چپ افراطی تا راست ورشکسته و سلطنت

پاسخ به چند کامنت (محسن کردی ، جوات ، زیبا اندیش )

محسن کردی ترمز ش بکلی بریده و با ادبیات چاله میدونی _ لمپنی هر چه دلش خواست علیه اینجا نوشت ؛ کامنتش را پاک نمی کنم ولی به آن پاسخ کوتاه و مختصری می دهم :

_کردی بخش اظهار نظرایران گلوبال رابازهم " مستراح" نامید. سئوالی که بلافاصله به ذهن آدم خطور می کند این است که پس به چه دلیلی،چرا اینقدر شما و دوستان تان به این "مستراح" علاقمندید ؟!!

_نظام پادشاهی ، اسلامی و کمونیستی ؛ نظامهای ایدئولوزیکی هستند که مخالفین و طرفداران خود را دارد از این رو آنان حق دارند که ازادنه نظرات انتقادی خود را بنویسند ؛به این می گویند ازادی بیان که با توهین و ناسزا مرز دارد .کامنت مورد اشاره کردی پاک شده بود و دلیلی نداشت که ایشان مجددا کامنت پاک شده را دستاویز توهین و حمله به اینجانب قرار دهد.

_کردی نوشت :"علی میرفطروس نخواسته کسی را سانسور کند تنها خواسته است که پاسخ او نیز همزمان درج گردد و این روش بسیاری از نشریات وزین است و اگر تو در این کار سابقه میداشتی و در یک روزنامه وزین حتا اگر آبدارچی بودی این مطلب را درک می کردی"

پاسخ :

اولا آب دارچی یک انسان با شرف است ... زحمت می کشد تا شکم زن و بچه اش را سیر کند و آبدار چی بودن ننگ نیست .

28 سال روزنامه خوانده ام و اکنون 12 سالی است از طریق اینترنت مطالب سیاسی را دنبال کرده و از تولید کنندگان فضای سایبر هستم .

جز اولین وبلاگ نویس های سیاسی ایرانی بودم ( وتا کنون 3 وبلاگ بنام های شکاک ؛ اینده، وبلاگ کیانوش را دارم )و همچنین 7 سال است که اتاق فرهنگ گفت و گو راه اندازی کرده ام و 5 سالی است که فعالیت وب ژورنالیستی ام را در ایران گلوبال متمرکز کرده ام .

وب زورنالیست رشته جدیدی است که با روزنامه نگار کاغذی فرق دارد ؛ وب سایت ها و روزنا مه های کاغذی چارچوب ها و مقرارت جداگانه ای دارند

_ اینجانب هیج ادعایی ندارم و خیلی ساده خود را وب زورنالیست خوانده ام .

اما محسن کردی از روش کار «نشریات وزین» می گوید.

پاسخ :

«نشریات وزین» بهانه علی میر فطروس برای اعمال سانسور می با شد.

_ در عصر ما قبل اینترنت؛ نشریات باصطلاح وزین که تعداد نویسندگانش از تعداد انگشتان یک دست هم کمتر بود؛ بهم نون قرض می دادند و اینگونه نشریات که بصورت هفتگی و یا ماهانه منتشر می شد و سر دبیران سنگین وزن اینگونه «نشریات وزین» وقتی نقدی فرد گمنامی به دستشان می رسید؛ سر دبیر تلفن را بر داشته واز «نویسنده وزین» مورد نقد ؛ کسب اجازه می گرفت و خودی پر آوزاه و کم مایه ، فرصت داشت تا جوابیه بنویسد که هر دو مقاله همزمان انتشار یابد .

این نشریات« وزین» جایی برای جوان تر ها و گمنام تر نداشت این آوازگر های کم مایه یا به حکومت هاوقت تکیه داشتند و یا به «احزاب وزین» اپوزیسیون بستگی پیدا می کردند ؛بی خود نبود، هر چه شاعر و نویسنده کم مایه در این سالها « وزین» و مشهور شدند .

سیاوش کسرایی فروغ فرخ زاد شاعر زیر لاف می خواند و کسی از سهراب سپهری احوالی نمی پرسید و بی جهت نیست وقتی دیوارهای فریب وچکمه فروریخت این مغضوب شدگان، بیش از آنچه بودند، محبوب شدند

بهر حال از 20 سال پیش که اینترنت متولد شد؛ کاسه کوسه این «نشریات وزین» بهم خورد و اکنون سایت هاو وبلاگ ها به مانند موتور کوچک ، موتور بزرگ؛ یعنی ‌تلويزيون‌ها ماهواره ای و رادیوهای را به حرکت در آورده است.

سایت های سیاسی بر اساس خط مشی خود روزانه مقالات رسیده را بچاپ می رسانند و مسئول چنین سایت هایی بیکار نیستند که از «نویسندگان وزین» کسب اجازه نمایند و علی میر فطروس یگانه نویسنده بجا مانده از عصر مطبوعات کاغذی است که چنین خواهش بیجایی را از مسئولین سایت ها می کند

پاسخ جوات :

راستش را بخواهی هیج تمایلی نداشتم موضوع میر فطروس مجددا در ایران لگوبال «علم» شود ولی بهر حال همه چیز را که من تصمیم نمی گیرم مدیرت ایران گلوبال شامل ده نفر با ده نظر اداره می شود و منهم در این مجموعه یک رای دارم .

_پاسخ های علی میر فطروس را تماما چاپ کردم و اکنون هم هر مقاله ای که در پاسخ بنویسد را شخصا آن راچاپ می کنم .

آی پی ها را می شود براحتی بلوک کرد اما ازادی بیان در ایران گلوبال محترم شناخته می شود و به این خاطر شما ازادید که بدون توهین ،هر مطلبی رادر اینجا بنویسید

پاسخ به زیبا اندیش: :

شما متاسفانه کامنت مرادرست نخوانده اید .برایتان نوشتم کمی به خود

زحمت داده و مقالات دکتر احمد پناهنده و مقاله هر کسی را که دوست دارید ؛ در بخش دیدگاهها ایران گلوبال بگذارید .

من و سایر اعضای مدیریت ایران گلوبال هم، حق انتخاب داریم در روز بیش از هزار مقاله در فضای اینترنت در سایت ها و وبلاگ ها درج می شودو هیج سایتی عملا قادر نیست که همه ان را چاپ کند ولی سیستم ایران گلوبال ساسنور ندارداگر مطلب ارسالی توسط ما چاپ نشد ؛نویسنده می تواند با صرف 5 دقیقه مقاله خود را در بخش دیدگاهها ی سایت بگذارد .

_من دلایلم عدم چاپ مقالات را بطور کتبی برای احمد پناهند ه نوشتم. شما می توانید دلایل را از ایشان بخواهید.

محسن کردی

تغیر مسیر از چپ افراطی تا راست ورشکسته و سلطنت

جناب توکلی

در کامنت خود نوشته ای محسن کردی گرامی _ با کلمه بازی نکینم در کامنت قبلی شما ، یک نوع تحقیر نسبت به روش کار ایران گلوبال در بخش اظهار نظر وجود داشت. کاملا درست درک کرده ای کیانوش عزیز، دفعه قبل هم اگر یادت باشه از این مکان با عنوان مستراح یاد کردم و تعجب میکنم که چرا این موضوع برای تو جای تعجب یا دلخوری دارد؟ مگر به چشم خود ندیدی یکی آمد به این مستراح و به سر من سلطنت طلب رید و نوشت که «حتا سگ هم حاضر نیست او را سلطنت طلب بنامد»؟ یعنی واقعا درک این موضوع اینقدر برای تو مشکل است که در اینجا براحتی اشخاص ناشناس به افراد حقیقی توهین می کنند؟ اگر حالش بود و یا اگر هردوی ما در ایران بودیم و نظام دمکراسی در ایران روی کار بود من میتوانستم از تو بخاطر آنکه امکان این تحقیر و توهین را در سطح وسیع فراهم می آوری شکایت کنم و در نشریه ات را بنام دمکراسی و حقوق بشر ببندم. کدام دمکراسی و آزادی بیان به تو اجازه چنین کاری را میدهد که وسایل توهین به دیگران را فراهم کنی؟ البته.. جای تعجب ندارد. قبلا هم گفته ام. تو درکی از این مسائل نداری. نه روزنامه نگار هستی و اهل مقاله نویسی و نه آداب روزنامه نگاری میدانی برای همین هم اهل دوز و کلک براحتی میتوانند مغز ساده ات را کار بگیرند. حد اکثر سابقه تو در این کار به بساط کتابفروشی کنار خیابان میرسد اگرنه درک می کردی که یک سایت سیاسی فرهنگی مثل یک روزنامه اداره میشود. تیم خودش را دارد و نظرگاه بخصوصی را پیش می برد و هرگز نمیتواند مدعی پاسخگویی به تمامی سلیقه ها باشد. هر نشریه ای گوشه ای از کار را می گیرد. جدایی طلب نشریه خودش، اهل جغرافیا نشریه خودش، ملی گرا نشریه خودش. قصد ما هم از آغاز بجز ایجاد مکانی برای برخورد اندیشه چپ و راست ایران در اینجا نبود. و البته بحثهای دیگری هم پیش آمد و استقبال کردیم. اما... ناآگاهی تو از کار نشر و روزنامه نگاری کار را به اینجا کشید.

اما در مورد آقای میرفطروس؛

ضمن تایید تمامی نکاتی که «جوات» در کامنتش آورده است، علی میرفطروس نخواسته کسی را سانسور کند تنها خواسته است که پاسخ او نیز همزمان درج گردد و این روش بسیاری از نشریات وزین است و اگر تو در این کار سابقه میداشتی و در یک روزنامه وزین حتا اگر آبدارچی بودی این مطلب را درک می کردی. لذا جای تعجب ندارد که نانمردانه می گویی که علی میرفطروس از تو خواست مطالب مخالفانش را سانسور کنی. اسم این کار تو «کولی گیری» است، «هوچی گری» است و این کار تو تنها از جانب آدمهای بی کلاس و بی فرهنگ تایید شده است. قلیچ خانی هم یک بی کلاس دیگر. او خواسته میرفطروس را بخاطر پشت کردن به آداب زشت چپ، با عدم نشر همزمان مطلب میرفطروس و مخالفانش او را «ادب» کند، یعنی خراب کند. انتشار کمی دیرتر و همزمان یک مطلب روش کار نشریات وزین است. میرفطروس هم نامه ای به او نوشته که این ناجوانمرد، که ناجوانمردانه خراب میکنی، من میتوانم تو را جوانمردانه افشا کنم «تو را که خانه نئین است، بازی نه این است».

یک نشریه وزین البته که روش کار دارد. یک نشریه وزین، با سردبیر باکلاس، البته که نمیگذارد هر بی سروپایی از راه برسد و خرابی کند به سر تیم هیات تحریریه اش. اما وقتی سردبیری به اندازه یک آبدارچی از روزنامه نگاری سر در نیاورد نتیجه اش این آش شله قلمکاری است که می بینی. علی میرفطروس آم زمان منت گذاشت برما که شخصااینجا مطلب گذاشت. خواست کلاس کار را بالا ببرد. اما تو درکت به این حرفها نمیرسه. متاسفم که ناچار شدم به این تحقیر بنویسم اما حق این بود. حال میتوانی به دلیل «توهین» این مطلب را پاک کنی. هدف من این بود که بدانی من چه نظری در مورد این نشریه، این روزنامه، این سایت دارم. خوشبختانه در وبلاگی که دارم بدور از جنجالهای بی کلاس اینجا مشغول تولید هستم. کار خوب ارائه میدهم. ظرف یکماه و اندی که از آغاز کار آمار گیر وبلاگم می گذرد نزدیک به هشت هزار بازدید داشته ام که برایم کافیست. و پوزش میخواهم که ترکش این نوشتار دامن نویسندگان فداکاری را نیز می گیرد که علیرغم محیط بی کلاس و نامناسب ایران گلوبال بازهم بخاطر برخورد اندیشه با دیگرانی که مسئولانه به سیاست می پردازند از خودگذشتگی میکنند و کلاس شان را پایین می آورند و در اینجا مطلب مینویسند.

این هم آدرس وبلاگ من برای آنها که عنایتی به بحثهای جدی دارند؛

http://mohsenkordi.blogspot.com/

Javat

تغیر مسیر از چپ افراطی تا راست ورشکسته و سلطنت

کیانوش گرامی

از این برای پاسخگویی وقت میگذارید سپاسگذارم.

کیانوش گرامی متاسفانه شما در مورد توهین من به اقای افرادی واقعیت را نمیگویید.بارها از شما خواستم مصداق انرا نشان دهید که نداشتید که نشان دهید,مگر اینکه مانند مورد میرفطروس برایم بسازید!.بنده اهل جدل وبحثم ونه توهین(مگر اینکه مورد توهین قرار بگیرم)وگرنه با همین ای پی که شما دیگر نمیتوانید بلوکش کنید ,میتوانستم توهین کنم.

من برای شما دلیل ومدرک می اورم وشما انرا دروغ میدانید.کدام قسمتش دروغ است؟ ان قسمت که میرفطروس را متهم به رشوه گیری از فرح پهلوی کردید؟یا ان قسمت که پاسخ های میرفطروس را یا چاپ نکردید ویا مخدوش چاپ کردید؟.

شما هزاران بار هم واقعیت را مخدوش جلوه دهید مدارک راکه نمیتوانید عوض کنید,ای میل ارسالی چند سال پیش را که نمیتوانید برگردانید؟چرا دیگران را انقدر نادان میپندارید؟

جناب کیانوش دوره 1984 اورول وشستشو مغزی توتالیتاری گذشت.دنیا دنیای اینترنت وارتباطات است وکمتر چیزی پنهان.کمتر میتوان با روشهای شما (خود گویی وخود خندی وتوتالیتری)افکار عمومی ساخت. شما یکطرفه به قاضی میروید ویکطرفه نظرات خود را منتشر میکنید ود زمان پاسخگویی حتی با مدرک مستدل(مانند ای میل شما به میرفطروس وعدم چاپ پاسخهای وی)متهم به دروغ گویی میکنید.ما مدرک نشان میدهیم شما افترا میزنیدوتخریب میکنیدتاکماکان سنت سنواتی چپ مدل ایرانی را پاس داشته باشید.

اینکه میفرمایید"گذارید؛ آن دسته از جمهوریخواهانی که زیر هزاران فشار حاضر به همکاری با طرفداران پادشاهی است ؛در فکر خود تجدید نظر نمایند.".کیانوش گرامی ,اندسته از جمهوری خواهانی که روند سایت شما را در تخریب سرمایه های فکری این مرم میپسندند همان بهتر که در همکاری با طرفداران پادشاهی پیشگیرانه تجدید نظر کنند.زیرا هیچ طرفدار واقعی مشروطه با تخریبچی وابتذال همکاری نخواهد کرد. خود جمهوری خواهان معقول نیز با شما همکاری نخواهند کرد وصفوف خود را جدا خواهند کرد.

در نهایت عملکرد سایت شما در تایید تخریب بجای نقد,پر وبال دادن به تجزیه طلبان,توهین وتحقیر وتهمت,...هیچ کمکی نه به فرهنگ ونه به گفتگو نخواهد کرد وسبب تفرقه خواهد شد که شده است.

روند غیرمعقول در عملکرد اینگونه چپ مدل ایرانی, بسیاری را به سمت پادشاهی هل خواهد داد, هم قدیمیها که وفور نعمت واسایش دوران پهلوی دوم را بیاد دارند وهم جوانتر ها که عملکرد چپ را در زمان انقلاب شکوهمند!اسلامی دیده اند وهنوز نیز عملکرد فعلی تان را میبینند.

اینها را به چشم دیده ام.بسیاری جوانان ایرانی ابتدا مذهبی اند بعد ملی مذهبی میشوند ودر حدودسی سالگی طرفدار پادشاهی ورضا پهلوی.من خود راطرفدار هیچکدام نمیدانم(اگر چه شما ترجیح میدهید سلطنت طلبم بدانید)ولی بدلایل زیر خود را به انها نزدیکتر میبینم :تعداد تحصیل کرده های اکادمیک انها بیشتر است ,مطالب وکتب منطقی وجاندار مینویسند,اول از همه خود را نقد کرده اند وایرادات خود را چاپ ودر بوق وکرنا کرده اند و متحدتر از باقی اپوزیسیون اند واز همه مهمتر با تجربه سیاسی ومدیریتی که داشته اند سرما یه بسیار خوبی در اداره ایران فردا خواهند بود(هیچ گروه سیاسی دیگری این قدرت به اندازه انها ندارد ).

حرفها گفته شد ومسایل مطرح شد وفکر میکنم دیگر نیازی به ادامه نیست.

درنهایت نقد جدید اقای هوشنگ کردستانی در ماهنامه میراث ایران در رابطه با کتاب میرفطروس را توصیه میکنم.ایشان خود عضو جبهه ملی است

زیبا اندیش

آقای توکلی نا صادق اگر شما مخالف سانسور هستید، چرا مطالب آقای احمد پناهنده را یکطرفه سانسور کردید؟ چه ترس و واهمه ای شما را و اطرافیان لوچتان را وا داشت که نوشته های افشاگر آقای احمد پناهنده را سانسور کنید؟ آقای غیر از این بود که آقای پناهنده، اسرار هویدا می کرد و

عملکرد ِ ضد ملی و ضد ایرانی طایفه ی چپ، در همه رنگش را جلوی چشمان مردم می گرفت تا شماها و عملکرد ضد ملی و ضد ایرانی را بهتر بشناسند؟

بشناسند؟

چرا دروغ می گویید؟

آیا می توانید برای خوانندگان سایت خودتان توضیح دهید که چرا نوشته های آقای احمد پناهنده را یکطرفه سانسور کردید؟

تا کی حرف مفت از بخار معده بیرون دادن؟

بروید تمرین فراگیری ظرفیت بکنید و تحمل شنیدن آرای دیگران را در خود نهادینه کنید!

کیانوش توکلی

تغیر مسیر از چپ افراطی تا راست ورشکسته و سلطنت

جناب جوات گرامی _ برای من اصلن مهم نیست در پشت این نام " جوات "که مرتب به دفاع از علی میر فطروس و علیه اینجانب مطلب می نویسد؛ کیست!

شما به احمد افرادی توهین کردید و من کامنت شما را حذف کردم همین دیشب شخصی تحت نام فضول علیه خانم افشاری مطلبی نوشت که پاک شد .

ده بار شما نوشتید و من پاسخ داده ام و اکنون پس از 10 ساعت کار به خانه برگشته به شما پاسخ می گویم ؛تا کید می کنم خسته نخواهم شد ؛ صد بار دیگر که در اینجا دروغ بنویسید باز هم حقیقت را خواهم نوشت؛ همه کسانی که ایران گلوبال را می شناسند بخوبی می دانند که ما به سانسور حساسیت داریم ودر واقع، اعتراض های تا کنونی علیه ایران گلوبال این بوده است که چرا این مطلب ویا آن مطلب چاپ شده است تاکنون کسی ادعا نکرده است بگوید که چرا نقد مقاله ام را در پاسخ به فلانی را چاپ نکرده اید و....

سه سال پیش بود ؛ وقتی پس از انتشار حداقل 50 مقاله جدید و قدیم میر فطروس ؛ مقاله ای از احمد افرادی در نقد ایشان، در ایران گلوبال چاپ شد؛ علی میر فطروس بر افروخته شد و گوشی تلفن را بر داشت و ابتدا آمرانه از من خواست که مطلب احمد افرادی را حذف کنم من زیر بار نرفتم و بایشان گفتم اینجا سایت فرهنگ گفت و گو است ؛ لطفا پاسخ بنویسید تا پاسخ شما را در سایت چاپ کنم. باز هم علی اعتراض کرد که پس مقاله ایشان را از سایت بردارید تا پاسخ من آماده شود ؛ به علی گفتم : اینجا اینترنت است و دوران کاغذ و مجله ماهانه ، هفتگی بسر آمده است و نمی شود مقاله را بر داشت تا شما پاسخ بنویسید من این پیشنهاد را در باره خود م انجام نداده ام ؛ بار ها شده است مطالبی در نقد کیانوش توکلی را شخصا چاپ کرده و جوابیه خود را پس از 2 روز نوشتم چه اشکالی دارد پاسخ شما 2 روز دیر تر چاپ شود خلاصه در مقابل اصرار علی میر فطروس از پرنسیب سایت کوتاه امدو مطلب احمد افرادی رااز صفحه اول بر داشتم تا مقاله علی آمدهچاپ شد و همزمان هر دو مقاله رادر سایت درج کردم اکنون سه سال از آن تاریخ می گذرد از ان زمان ایشان علیه صد تا فحش خواهر و مادر برایم در بخش ظهار نظر فرهنگ و هنر نوشت و در ایران گلوبال، علی مرا همکار وزرات اطلاعات خواند و با برخی از همکاران و نویسندگان سایت تماس گرفت تا انان را از همکاری با سایت منصرف کند و.... ولی با اینحال من هیج مشکلی در چاپ مقالات علی میر فطروس ندارم ؛ هر مقاله ای که در نقد من بنویسد با کمال میل آن در سایت ایران گلوبال چاپ می کنم

برای نمونه از خانم نادره افشاری بپرسید که کیانوش هیج مشکلی برای چاپ مقالات میر فطروس در ایران گلوبال ندارد و از جناب خشایار رخسارنی که در دو هفته گذشته چندین مقاله میر فطروس را در بخش دیدگاهها چاپ کرد و من کلیه این مقالات را به صفحه اول انتقال داده ام

ببنید جناب جوات و دوست گرامی حسن اعتمادی که از «اخلاق نقد» سخن می گویئد؛من مطمئن هستم اگر هر نقدی علیه محسن کردی و یا حسن اعتمادی ، در هر سایتی درج شود آنها بر افروخته نخواهند چه بسا؛ خوشحال هم خواهند و به منتقدین خود صبورانه پاسخ خواهند داد؛ اخر این چه دفاعی است ..... ! نگذارید؛ آن دسته از جمهوریخواهانی که زیر هزاران فشار حاضر به همکاری با طرفداران پادشاهی است ؛در فکر خود تجدید نظر نمایند.

چرا بخاطر منافع سلطنت طلبی حاضرید؛ حقیقت را قربانی کنید کاربرانی که از ایران گلوبال بازدید می کنند ؛ یک مشت آدم بی سواد و عامی نیستند وآنان حداقل ،بیش از 20 سال سابقه سیاسی دارند؛ نسل ما به شست و هفتاد سال رسیده از موی سر خود خجالت بکشیم شاید تصور کنید که قدرت سیاسی برای باز گشت سلطنت در دو قدمی شما ایستاده اید که دارید اینگونه به آب و اتش می زنید ؛ نگاه کنید التماس باراک اوباما از رهبران جمهوری اسلامی و پاسخ گستخانه علی خامنه ای تا موتوجه شوید اگر رزیم در دو قدمی سرنگونی بود این چنین جلوی بزرگترین قدرت نظامی ، سیاسی و اقتصادی جهان نمی ایستاد؛ از عالم خیالی خودبیرون بیائید ..

موضوع اصلی برای من دقیقا « اخلاق نقد » و پرنسیب های کار دمکراتیک است ... بطور مثال 2 ماه پیش یکی از اعضای مدیریت به دلیل درج مقالات آرش گرگین ( که طرفدار نظام پادشاهی است ) ؛ از مدیریت سایت استعفادادومتاسفانه سایت را ترک کرد و تاکید می کنم ؛ موضع مورد مناقشه افرادی با میر فطروس نیست و شخصا کششی به موضوع مصدق و 28 مرداد ندارم . هفته پیش در اتاق فرهنگ گفتگو این موضعی را مورد بحث قرار دادم و سئوالی را تحت عنوان "آیا گذشته احزاب ، چراغ راه آینده سیاسی ایران است ؟طرح کردم و متن زیر همراه با فایل صوتی را در سایت گذاشته ام:

بطور مثال 40 سال پیش گفتمان احزاب اپوزیسیون ایران چنین بود : مبارزه مسلحانه یا سیاسی با نظام پهلوی _اسلام (انقلابی یا امریکایی ) ایدوئولوزی م.ل _ چین یا شوروی - مبارزه با امپریالیسم بسرگردگی آمریکا_ نفی اسرائیل و حمایت از فلسطینی ها_ نابودی سیستم سرمایه داری وبر قراری سوسیالیسم_ گفتمان پس از انقلاب 57 : همراهی با رهبری انقلاب اسلامی یا مخالفت با آن _ نبرد مسلحانه یا همراهی با جمهوری اسلامی و سیاست اتحاد و انتقاد _ مقابله با تهاجم صدام و یا استفاده از تضاد دو کشور و همراهی با عراق _ شوروی ویا البانی و..._ گفتمان امروز جنبش سیاسی: جامعه فرا صنعتی و تاثیر روند های دیجتال _ گلوبال در ایران ؛ بحران اتمی ایران ؛جنبش مدنی ،سیاسی یا سناریو افغانی ؛ رابطه ایران و امریکا ، بنیادگرایی اسلامی ،سکولاریسم ، جدایی دین از دولت یا اسلام ستیزی_ سرنگونی طلبی ،اصلاح طلبی حکومتی ویا رفرمیسم سیاسی ؛ نسبیتهای فرهنگی ، جنبش دمکراسی خواهی _ فدارلیسم و تمامیت ارضی _ احزاب« مهاجر» ، سایت ها و ماهواره و شکل احزاب آینده ؛ یکسان شدن قیمت های جهانی ،حذف سوبسید ها و پیوستن به WTO از آنجا که گفتمان های دیروز و امروز بکلی تغییر یافته است ، از این رو می توان ادعا نمود که «گذشته چراغ راه اینده نیست» چرا که پارادایم ها بکلی عوض شده است و ما در عصر و دوران بکلی متفاوت با زمان انقلاب ایران ؛زندگی می کنیم و دیگر ان کشتار و درگیری سال 60 و انقلاب 57 تکرار شدنی نیست و همچنین ان اشتباهات احزاب انقلابی تکرار نخواهد شد. امروز موضوعات سیاسی بگونه دیگری است که بایستی متوجه باشیم که در عصر جدید «کمتر» اشتباه کنیم و مهم اینکه آن احزاب آرمانگرای توده ای و قدرت مندی مثل چریکهای فدایی و مجاهدین در جنبش سیاسی ایران نخواهد روئید و شخصیت های مثل خمینی ، رجوی ؛ نگهدار و کیانوری در جنبش سیاسی ایران ظهور نخواهند کرد و....

کیومرث نویدی

بختيار: اسطوره و واقعيت، هدف از کودتای نوژه (بخش دوم)

آقای دلخواسته! تاریخ را اینقدر هم نمی توان دلخواهانه و آبکی بازخوانی کرد. کمر آن ارتش بسیار پیش از کودتای نوژه شکسته بود. بختیار یک آدم بود نه خدا اما با شجاعتی بی نظیر همانگاه که همه قشر الیت جامعه ایران به دستبوسی امام شتاب گرفته بود، در برابر سیل لجن ایستاد. خدا به مقام و مرتبت دکترائیتان بیفزاید. امیدوارم فوق دکترا بگیرید و دکتر از دنیا نروید. آمین!

کامران

هواپيماى شناسايى رژیم تهران بر فراز شهر اشرف

شهر اشرف مانع نفوذ بیشتر عوامل ولایت فقیه در عراق شد و بعد از حمایت سه میلیون از شیعیان عراق از سازمان مجاهدین و بیرون آمدن از لیست سیاه اروپا خامنه ای مفلوک باید کاری میکرد که نشان بدهد اوضاع عراق را در کنترل دارد و از طریق دباغ و ربیعی شروع به دروغ پراکنی بی انتها نمود. خامنه ای میداند که مجاهدین خلق بودند که بنی صدر ریس جمهور نظام را از خمینی گرفتند. همین گروهک بود که ولیعهد خمینی منتظری را بخاطر قتل عام سال 67 از نظام جدا کرد.

خامنه ای می داند که عامل اصلی زهر خوردن خمینی در جنگ با عراق همین گروهک چند نفره مجاهدین بودند. این روضه خوان 5 تومانی سابق می داند که این افشاگریهای اتمی سازمان مجاهدین بود که پای نظام را به شورای امنیت کشاند. خامنه ای علت شکست مزدورانش را در انتخابات عراق به حضور و نفوذ مجاهدین خلق میداند و می خواهد از این بحران در عراق خارج شود. یادمان باشد که سازمان مجاهدین بود که اسامی 33 هزار نفر از حقوق بگیران عراقی وابسته به بیت ولایت را افشا نمود. این علی گدا که خود زمانی از هواداران سازمان مجاهدین بود قصد دارد کاری را که خمینی نتوانست انجام بدهد بپایان برساند و آنهم نابودی کامل سازمان مجاهدین خلق ایران است. این آخوند دون پایه و عقد ه ای کسی است که قاتل آیت الله آشوری از حامیان مجاهدین خلق و نویسنده کتاب توحید است. علی روضه خوان از زمان شاه عقده معروفیت داشت و به محبوبیت اشوری رشک و حسد می ورزید تا بلاخره خون او را بر زمین ریخت. خامنه ای با فرستادن رفسنجانی تروریست به عراق تلاش نمود که هر شکلی شده شهر اشرف را نابود نماید. جالب است که آمریکا این تروریست بین المللی را که تحت تعقب آلمان و ارزانتین می باشد دستگیر نکرد و گذاشت نقشه های تروریستی اش را با وقاحت در عراق ادامه بدهد. هر اتفاقی در اشرف بیفتد امریکا مسئول مستقیم ان است و روزی باید جوابگو باشد.

ناصر مستشار

مسعود بهنود و ترتيب اسامى در عيد نوروز

آقای مسعود خان بهنود بهتر است بدین اعتراض نماید که چرا پاسپورت ایرانی از آخر مقام دوم را کسب کرده است وایرانی در تمام جهان اینگونه خار وذلیل شده است واینک نمی تواند سرنوشت خود را خودش تعیین کند.آقای مسعود خان بهنود بهتر است به هزاران فجایعی که در 30 سال گذشته در این مملکت اتفاق افتاده است اعتراض نماید.احساسات ناسیونالیستی آقای مسعود خان بهنود در جائی جریحه دار شده است که اصلا لازم نبود.آقای مسعود خان بهنود برای آنکه نشان بدهد که اهل اعتراض هست ،گرد وخاکی براه می اندازد که مثلا بنده هم ایرانی هستم اما این در حالیست که در 30 ساله گذشته با رژیم ضد ایرانی آخوندها یا مماشات و تسامح کرده است ویا رسمالاس زده است واز رفسنجانی نکبت خواسته است امیر کبیر بسازد!

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید