رفتن به محتوای اصلی

دروغ بخشی از« سیاست» است

دروغ بخشی از« سیاست» است

به نظرم این را باید نشانه تحرکی جدید از آمریکا و همپیمانان خاورمیانه ای او یعنی اسرائیل و عربستان سعودی برای تنگ تر کردن حلقه محاصره جمهوری اسلامی دانست نه حرکتی از سوی جمهوری اسلامی. اگر به مصاحبه آلن ایر سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا با بی بی سی گوش دهیم نخستین چیزی که به ذهن من متبادر می شود صحنه ای است که کاولین پاول وزیر امور خارجه وقت دولت بوش به راحتی درباره صدام و داشتن بمب اتم او به جهان دروغ گفت. دروغ بخشی از سیاست است. اما باید دید این یک دروغ استراتژیک است یا یک دروغ تاکتیکی؟ مقایسه کردن این ترور با

واقعه می کونوس قیاس مع الفارق است. نه جهان و نه منطقه و نه جمهوری اسلامی در آن شرایط است. نقش شوروی سابق برای جمهوری اسلامی قائل شدن و یا این که سیاست ترسانیدن و حق حساب گرفتن و یا اخاذی و گروگانگیری نیز از نفس افتاده است. این که گفته می شود شاید چون جمهوری اسلامی امیدی به بهبود روابط و یا دوستی ندارد پس به دنبال دشمنی تمام عیار است نیز حرف سستی است. حکومت جمهوری اسلامی به عنوان یک دولت مستقل که به رسمیت شناخته شده است که جمهوری اسلامی بخواهد به صرافت آن بیفتد از طریق ترور سفیر عربستان در آمریکا به این مقصود خود برسد. اینکه نویسنده می گوید جمهوری اسلامی می خواهد جنگ سرد را بر جهان حکمفرما کند بیشتر شبیه به یک سناریوی فیلم ترسناک می ماند تا واقعیت سیال کنونی در منطقه و ایران. سوای این که، جمهوری اسلامی نه چنین توانی دارد و نه جهان مهیای تکرار تجربه شوروی است مگر به شکل تراژیک. واین شکل تراژیک "کشف این ترور» است که ممکن است پیشدرآمد رویدادهای ناسنجیده در منطقه باشد از سوی آمریکا و اسرائیل و عربستان سعودی. سعودی ها و جمهوری اسلامی به یک اندازه در بیم و امید تحولات منطقه هستند. نمونه بحرین خط مرز سیاست های دو کشور است. عربستان بود که در این تحولات به خلوتگاه دیکتاتوران فراری بدل گشت و جمهوری اسلامی بود که سعی کرد با باصطلاح سیاست های حمایتی از شیعیان بحرینی بر نقش دست نشانده بودن عربستان مهر تائید بزند و جایگاه خود را تا حد مدافع از حقوق شیعیان بحرینی به ابزار سیاست های نمادین در منطقه بدل کند. تحولات مصر نیز برای جمهوری اسلامی و عربستان هر دو آبستن بیم و امید است. ایران در زمین بحرین به مصاف عربستان می رود و عربستان در زمین سوریه مایل است جمهوری اسلامی را به زانو بنشاند. در عراق نقش ایران، با خروج نیروهای آمریکائی، بارزتر خواهد گشت. نقشی که عربستان تمایلی به آن ندارد. اسرائیل که از تحولات در منطقه کیش و مات شده بود اینک در درون کشور خود با پدیده بهار اسرائیلی روبه رو است اما در سوریه پاشنه آشیل مثلث جمهوری اسلامی-سوریه-حزب الله را به دقت زیر نظر دارد تا عرصه حملات سایبری و رسانه ای و دیپلماتیک خود را برای کوبیدن بر طبل تحریم جمهوری اسلامی و گام های فراتر از آن را به نمایش بگذارد. اما با ترکیه نیز در کشاکش است که هرچند با ایران بر سر سوریه در جدال است اما در ارکستر همپیمانی آمریکا-عربستان سعودی و اسرائیل ساز ناکوک خواهد بود. خاورمیانه آبستن تحولات نوین است و جغرافیای سیاسی کشور در تب و تاب تحول. در چنین شرایطی حتا دیگر سلاح قدیمی استفاده یا سوءاستفاده از جنگ یا خطر جنگ بیرونی برای سرکوب درونی نیز کارساز نیست چرا که جهان مجازی چنین امکانی را به هیچ رژیمی نمی دهد. صرف نظر از این که، ساختار جامعه ایران و بافتار تحول نسلی آن به رژیم چنین اجازه ای نمی دهد که فضای جنگ را بازسازی کند چه رسد به آن که آن را به جامعه تحمیل کند. جنگ افروزان در درون حاکمیت ایران، اگر هم باشند، از بعد از قتل های زنجیره ای در ایران و خارج، شواهد حاکی از آن است که عقل حکومتی جمهوری اسلامی به آن حد از واقعگرائی رسیده باشد که پوپولیسم سیاسی به مثابه اهرم انتخاباتی و یا در عرصه کاربردی آن در جنگ نمادین برای جذب و بسیج «خیابان های جهان اسلام» ناکارآمد گشته است. به ویژه اینک که «خیابان» در بهار عربی در تسخیر کسانی است که به دنبال بازتعریف جایگاه خود هستند و ناقوس مرگ حکومت های موروثی و پدرسالار به صدا درآمده است. به طوری که اسلامگرایانی نیز مانند اخوان المسلمین به صرافت عقلانیت سیاسی افتاده اند. امری که در مورد عربستان سعودی که تازه به زنان خود اجازه حق رای داده است به این سادگی صادق نیست. نقش جمهوری اسلامی در منطقه - چه بخواهیم چه نخواهیم- به آن حدّ هست که نادیده گرفته نشود اما به آن حدّ نیست که جنگ سرد را بر جهان و منطقه حقنه کند. اما در مورد مثلث آمریکا- عربستان سعودی و اسرائیل برعکس است و آنان بالقوه از این قدرت برخورداراند که جنگ گرم را بر منطقه تحمیل کنند. سیاست باجگیری جمهوری اسلامی چنان بی اعتبار شده است که بعید به نظر می رسد با ترور سفیر عربستان سعودی در آمریکا در صدد آن بوده باشد که از این حربه نخ نما استفاده کند. چون در هر حال خشونت مانند ترور به عنوان یک حربه برای رسیدن به یک قصد به کار برده می شود و نه فقط خشونت به خاطر خشونت. چه این ترور به توسط جمهوری اسلامی صورت گرفته باشد چه نباشد، باید شنید که زنگ ها به صدا درآمده اند و باید رصد کرد که این نمایش پیشدرآمد کدام بخش از نمایش جنگ قدرت است در خاورمیانه در آستانه تحولات بنیادین.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید