رفتن به محتوای اصلی

«لحاف چهل تکه» هادی صوفی زاده_ چپ ،باب و آئبن بهایی

«لحاف چهل تکه» هادی صوفی زاده_ چپ ،باب و آئبن بهایی

سوای نگاه ابزاری و گزینشی نژادمحور جناب صوفی زاده که برخاسته از یک تصمیم پیشاپیشی است تا تحلیل جامعه شناختی و تاریخی مبتنی بر منطق موقعیت، داده های تاریخی ایشان لحاف چهل تکه ای است که با نخ و سوزن تحویل فرهنگ به ژنروایی به هم دوخته شده است. از جمله خطاهای روش شناختی ایشان ایجاد تقابل است میان ادیان بابی و بهائی و اسلام، که دراصل واکنش عصیانی لمیده در درفش و تازیانه حکومت دینی کنونی است.باب و بهائیت با اسلام مخالف نیست بلکه نسخ شریعت اسلام است نه دین اسلام و پیامبر و کتاب آن. باب خود را قائم موعود نامید و بر بستر فرهنگ انتظار نشو و نمو یافت. آئین بهائی نیز با دین اسلام هیچ مخالفتی ندارد بلکه بحث آن بر سر نسخ و از اعتبار ساقط شدن شریعت و فقه است نه گوهر دین اسلام.

در مورد نیروهای چپ و روشنفکران چپ و در حوزه نظر شواهد دال بر آن است که این نیروها دچار شیفتگی نسبت به باب و نهضت بابیه بوده و هستند اما در مورد آئین بهائی دچار ایست ذهنی گشتند. این شیفتگی ذهنی و نظری از یک سوی ناشی از خوانش انقلابی و گوهر انقلابی نهضت بابی بود و آن ایست ذهنی و ماند فکری ناشی از گوهر اصلاحگری و پرهیز از خشونت و اطاعت تام از حکومت عادله در آثار بهائی. احسان طبری، مانند اکثر نیروها و روشنفکران چپ، در ستایش نهضت باب نوشته اند اما در مورد آئین بهائی به راه تهمت و افترا و تخطئه افتادند. به ذکر یک نقل قول از احسان طبری بسنده می کنم. طبری در کتاب خود «جامعه ایران در دوران رضاشاه»، ضمن ستایش از نهضت بابی، درباره آئین بهائی می نویسد:«درباره رابطه محافل بهائي با امپرياليسم انگلستان و امريکا مطالب زيادي گفته مي شود. جهان وطني بهائيان وعقايد ضد انقلابي آنها و دوري آنها از مذهب مسلط درکشورما و وجود مراکزي از آنها درامريکا و اروپا و کيفيت نيمه مخفي کارآنها وهمبستگي دروني آنها، همه و همه با اين شايعات مايه مي دهد. آنچه که مسلم است نمي توان هربهائي را يک عامل بيگانه دانست ولي دروجود رابطه مابين مراکزعمده بهائي، مانند مرکزداشناک و صيهونيست (صهيونيسم) با محافل امپرياليستي ترديدي نيست و مي توان حدس زد که سازمان هاي جاسوسي امپرياليستي از قبيل سيا و اينتلجنس سرويس از سازمان بهائي براي مقاصد خود استفاده مي کنند. برخورد يک مارکسيست به بهائي گري مانند هرکيش ديگرمبتني برقبول "آزادي وجدان"، آزادي هرکس براي داشتن عقايد مذهبي خود است. در ميان بهائيان کساني فراواني هستند که با اعتقاد کامل "امر" را پذيرفته اند و به تاريخ خاصي که بهائيان ازبابيگري ساخته اند، باوردارند. تا زماني که يک بهائي به اعتقاد خود عمل مي کند مانند هرمذهب ديگري و موافق حقوق دمکراتيک آزاد است، ولي نه بهائي و نه مسلمان ايراني حق ندارد بسود امپرياليسم به منافع ميهن خود خيانت کند و چنين خيانتي نبايد بي واکنش بماند.» (صفحات 117-118)

این فراز بلند را از این جهت انتخاب کردم که با شفافیت و وضوح دیدگاه طبری را در این باره برمی شمارد. و نیازی به تفصیل ندارد.تحویل یک صد و هفتاد سال به این یا آن نقل قول دسته چندم گرهی از کار فروبسته بازخوانی تاریخی ما نمی گشاید. این که در عمل نیروهای چپ چگونه عمل کردند در برخورد با بهائیان که ازحیث تعالیم اجتماعی قرابت نزدیکی با اندیشه های چپ دارند، بحث دیگری است که لابد متناظر با مبحث نظری نیست

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید