حسین ستوده، کارشنان رسانه، در این نوشته به بررسی برنامه پارازایت که به طور هفتگی از برنامه صدای آمریکا پخش میشود، میپردازد.
برنامه هفتگی پارازیت در تلویزیون صدای امریکا از نمونه برنامههائی است که در نگاه اولیه در تناقض با عادت مخاطبین صدا وسیمای جمهوری اسلامی است، اما همین تناقض آشکار باعث شده تا سری جدید این برنامه تلویزیونی در فرصت کوتاهی بخش عمدهای از مخاطبان جوان طبقه متوسط جامعه را جذب کند.
محتوای برنامه پارازیت مبتنی بر پرسشگری عریان به سبک برخی از برنامههای رایج در شبکههای اروپائی و امریکائی است که همانند سلف خود بعنوان برنامه طنز سیاسی در بین مخاطبین شناخته شده است.
پرسشگری عریان و بیواسطه تابعی از اخلاقیات نسل جوان جوامع غربی است و در تناقض با معیارهای اخلاقی فرهنگ شرق است که به واسطه تعابیری مانند «حجب و حیا» نسل جوان را به «تبعیت و اطاعت» فرامیخواند. به همین دلیل اقبال جوانان ایرانی به برنامه پارازیت را میتوان بعنوان شاخصی در تغییر مبانی فرهنگی و اخلاقی این نسل دانست.
گذر از حیا به عریانگری هر چند که در مباحث اخلاقی مورد نکوهش است، اما در فرایند پرسشگری از سیاستمدارن و حاکمان بعنوان یک ارزش تلقی میشود که خود تابعی از دموکراسی و آزادی بیان است. و به همین دلیل کارگزاران برنامه پارازیت عملکرد خود را در دفاع از ازادی بیان و دموکراسی ارزیابی میکنند و پرسشگری عریان را لازمه رویاروئی با حاکمان خودکامه میدانند.
آنچه ما امروز با نام پرسشگری عریان در برابر حکومت نام میبریم در سابقه تاریخی ما با عنوان طنز اجتماعی و یا طنز سیاسی شناخته شده است. طنزی که علاوه بر مطایبه بعنوان محرکی برای ایجاد سوال در ذهن خفته جامعه مطرح بوده است. طنز نهفته در سخنان بهلول در برابر خلیفه هارونالرشید عباسی از جمله سوابق تاریخی فرهنگی مرتبط با پرسشگری عریان در برابر حاکم وقت است.
تاثیر طنز سیاسی اگر به نقطه ایجاد سوال در ذهن مخاطب ختم نشود در دایره لودگی باقی خواهد ماند. شنوندگان سخنان بهلول در پس هر خنده و دلشادی، گفتههای او را دارای منطق و حقانیت میدانستند و لطایف بهلول را بازتابی از ناگفتههای ذهن خفته خویش میانگاشتند. حسین توفیق، کیومرث صابری و ابراهیم نبوی از نمونههای موفق و معاصر پرسشگری نیمه عریان و عریان در برابر حاکمان اند که همگی بعنوان طنز نویس در جامعه رسانهای ایران شناخته شده اند.
سیمای جمهوری اسلامی نیز در دورههائی خاص تلاش داشته تا پاسخگوی چنین نیازی در قشر جوان جامعه باشد و با تولید برنامههای طنز تلویزیونی قالب انتقادی خاصی را در آنها طرح کند غافل از این نکته که ذهنیت عریانگر نسل کنونی به نیازی فراتر از تولیدات سیمای جمهوری اسلامی میاندیشد و انتقادات پنهان برنامههای طنز نمیتواند پاسخگوی تغییرات فرهنگی و سیاسی اجتماعی انها باشد.
تغییر ذائقه جوان ایرانی از «تابعیت به پرسشگری» و از «حیا به عریانگری» باعث شده تا به چنین رفتاری در رسانههای برون مرزی گرایش پیدا کند و از همین گذر برنامه هفتگی پارازیت را بعنوان نمونه دلخواه پذیرا باشد هر چند که محتوای برنامه پارازیت در میانه پرسشگری عریان تا لودگی و طنز در نوسان است.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید