رفتن به محتوای اصلی

بنده در یک جلسه سخنرانی‌ چند

بنده در یک جلسه سخنرانی‌ چند
ناشناس

بنده در یک جلسه سخنرانی‌ چند صد نفره در شهر برلین از آقای گلشیری و دولت آبادی سوال کردم که، به عنوان ۲ نفر از پیشکسوتان زبان و ادبیات فارسی، نظرشان در باره ادبیات خلق‌های غیر فارس ساکن در ایران چیست؟،

بنده در یک جلسه سخنرانی‌ چند صد نفره در شهر برلین از آقای گلشیری و دولت آبادی سوال کردم که، به عنوان ۲ نفر از پیشکسوتان زبان و ادبیات فارسی، نظرشان در باره ادبیات خلق‌های غیر فارس ساکن در ایران چیست؟، جواب گلشیری این بود که، "از این سوال بوی توطئه و خیانت ...میاید! ترجمه این حرفها به آلمانی‌، هم مترجم را، یعنی‌ بهمن نیرومند را خجالت زده مینمود، و هم موجب حیرت و ناباوری در میان حاضرین آلمانی‌ میشد. جواب آقای دولت آبادی هم، پس یک مقدمه-ِ خیلی طولانی در مدح و حقانیت زبان فارسی، این بود که، "اگر روزی زبان اقوام غیر فارس در مدارس ایران تدریس بشود، ایشان مخالفتی نخوهند داشت "!!! اینها نظرات دو تن‌ از نویسندگان ملت فارس بود، حال نظر بقیه را براحتی میتوانید حدس بزنید. میتوانید نفرت جامعه روشنفکری فارس -ایرانی‌ را نسبت به زبان‌ها و فرهنگ‌ها تصور کنید. در نتیجه همین نفرت ورزی هاست که تعداد "تجزیه طلبان" در میان اقوام غیر‌فارس، به خصوص در میان آذربایجانیها به سرعت سرسام آوری هر روز زیاد و زیادتر میشود. که علت آن را نه در توطئه -ِ شرق و غرب یا عرب و ترک، بلکه در ویروس آریا گرایی و برتری طلبی و ظلم و ستم مضاعفی باید جست که، بنام ایران و در قالب زبان و هویت فارسی، بدست حکام وحشی و با رضایت و حمایت جامعه روشنفکری ایران در حقٔ اقوام غیر فارس اعمال میشود.

رضا براهنی ها، بنی طرف‌ها و ده‌ها و صد‌ها روشنفکر آذربایجانی و عرب و کورد ... به اندازه کافی‌ به زبان و ادبیات و ... فارسی خدمت کرده اند، وظیفه آنها و تک -تک روشنفکران این اقوام امروز چیز دیگری‌ست.