رفتن به محتوای اصلی

هومن: آقای ناصرکرمی باسلام

هومن: آقای ناصرکرمی باسلام
ناشناس

هومن: آقای ناصرکرمی باسلام وتبریکات بهاری خوشحالم در کامنت اخیرتان به بحث شهرشهریگری وفرهنگ شهری وروستایی پرداخته اید امیدوارم با تجربه زندگی درکشورهای صنعتی برایمان بیشتر از شهر وشهریگری بنویسید با تندی به لغت خلق تاخته اید و گذشته چپ گرایی اضافه کنم خلق معنای قومی نژادی ندارد معنای انسانی هم ندارد بسیار شمولش بیشتر از یک قوم یا نزاد است بیتشر با سزمین همراه است وبهتر است بانام سرزمین استفاده شود تا یک قوم یا چند قوم که در یک سرزمین میزیند مفهوم دینی هم ندارد اتفاقا خلق که شامل حیوانات گیاهان ومتابع طبیعی هم میشود یک مفهوم کاملا ناتورالیستی وغیر

دینی مخصوصا از نوع ابراهیمی است خلق بخش لاییک مردم است که دین ندارد وهم پیوند با طبیعت است چون حیوانات وگیاهان نیز دین ندارند از طرف دیگر خلق مفهوم مظلوم وغارت شده وزیر فشار را میرساند وان بخش از مردم که سرکو.بگر واشراف و غارتگر و انگل و قلدر هستندجزو ضد خلق قرار میگیرند در کنار میکروب ها وویروس ها و انگل هاکه نقش

تخریبی در حیات طبیعی دارند در ایران امروز خلق به وحدت رسیده با طبیعت خیلی کم داریم الان مردم ما در تعریف امت میگنجند که تعریف اسلامی شیعی است وهمان مال دوره قبل از شهرنشینی وشهریت است بخشی از مردم از حوزه امت دارند خارج میشوند به حوزه های بعدی وارد میشوند که میتواند خلق یا ملت یا قوم باشد الان تضاد بین مردم وامت وبین خلق و امت

وبین ملت و امت است هر تعبیری را هرکس بپذیرد همانطور که تضاد بین شهریت وشریعت وبین شهریگری وروستایگری است روح دوران کشاورزی و دامداری ودینداری خرده پا ودوران ارباب رعیتی با وجود انهدام ان نظام توسط شاه هنوز در ایران بر مردم حاکم و زنده است که همان فرهنگ روستایی شیعه و اداب ورسوم دوران ماقبل شهری این روح در شهرهای ما سرگردان

است مردم به ارامی دارند از حوزه رعیت به شهروند وارد میشوند از از حوزه توحش به تمدن بر خلاف اموزه های ابزارگرایی مارکسیستی باحضور ابزار مدرن وتکنولوزی صنعتی به شهرها فرهنگ شهری مردم پیدا نکردند ودر همان فرهنگ روستایی خویش درجا زدند این نشان داد مدرنیته ابزاری نمیتواند فرهنگ شهری وعقلانی را هم باخود بیاورد درحالی که مردم روستایفکر در ایران گوشی های موبایل 1 میلیونی اپل استفاده میکنند و مازارتی و پورشه میرانند هنوز هم همان فرهنگ و عقل کلاه نمدی دوران زندگی در روستاها را دارند فرهنگ شهری بسیار کند در مردم رسوب میکند ونمی شود مردم را با زور بدان اراست تنها با فشار شهری ومردمی وبرخورد های مردمی تحقیر امیز نسبت به این قشر واپس مانده میتوان امید داشت که انها هم شهری شوند .به هرحال مردمی داریم در شهرها حدود 60 درصد جمعیت که روستایی هستند ولی در شهر زندگی میکنند ونه کشاورزی میکنند نه دامداری ولی مغزشان همان مغز دست نخورده روستایی 100 سال پیش است.ولی شیک پوش شده اند.