رفتن به محتوای اصلی

به کاربر گرامی بنام آقای،

به کاربر گرامی بنام آقای،
ناصر کرمی

به کاربر گرامی بنام آقای،.... خسرو خضری،،،، در همان تاریخ 31 دسامبر 2012 که فردی و یا گروهی از آمریکا آقای کیانوش توکلی را تهدید به شکایت کردند، من هم درگیر یک مسئله با فردی از مسئولین تلویزیون اندیشه، و با موضع گیری مسئول و سخنگوی این رسانه نسبت به مردم و احزاب کُرد مشکل داشتم، کوتاه سخن، برنامه و گفتگویی که قرار بود این تلویزیون با من داشته باشد و تاریخ آن از چندی قبل معین شده بود، در همان زمان بهم خورد.● محتوای کامنتی که شما ( خسرو خضری) همان زمان در پانویس آن مقاله من گذاشتید، و مناسبت تهدیدهایی که به آقای کیانوش توکلی شد، شباهت های زیادی با موضع گیری افراد تلویزیون اندیشه داشت. ● شما در آن کامنت ها حتّی نوشتید که تمامی مقالات من در مورد انرژی اتمی و انرژی آلترناتیو و سایر مقالات دیگر همه از "ویکی پدیا "برداشته شده است و من جوابی به شما ندادم چون موضوع برخورد شخصی بود

امروز دوباره کامنت گذاشته اید، چون در ارتباط با مقاله هست جواب میدهم 1- من در مقاله جدایی آذربایجان به اندازهء کافی تحلیل آورده ام، و چرایی و مفید بودن جدایی مردم تُرک زبان آذربایجان از ایران را ذکر کرده ام. اکنون و فردا هم به این طرح جدایی یقین دارم که راه حلّی منطقی و پایدار میباشد،● این طرح من فروپاشی شیرازهءِ کشور و آنارشیسم نبود و نیست. مثلأ تحلیل من این هست که جدایی مردم کُرد از ایران به ضرر تاریخی آنهاست و هیچوقت آنرا پیشنهاد نخواهم کرد 2- طرح سامان یابی اقوام آقای شریعتمداری فروپاشی شیرازهء ساختار ایران هست، شما میتوانید این نوشتهء آقای شریعتمداری را با نقدی که بر آن نوشته ام را با طرح جدایی مردم تُرک زبان آذربایجان از ایران من را، نزد حقوق دانان و کارشناسان ساختاری شناسی حقوقی حکومت شناسی ببرید و از این گذشته آنها را با قوانین و قرارداده ای بین ملیّتها و حکومتها در حضور کارشناسان سیاسی با تخصص در رشته های مختلف مقایسه کنید، و از آنها بخواهید که نظر دهند کدامیک از آنها ساختار شکن و فروپاشی شیرازه کشور، و راسیسم، و نژاد پرست و خود ستایی با در نظر گرفتن منافع خودی میباشد، بطور یقین نوشتهءِ آقای شریعتمداری انتخاب خواهد شد. ● من هرگز مخالف طرح جدایی آذربایجان آقای شریعتمداری نبوده و نیستم و در این راه همکاری هم خواهم کرد، امّا این درست نیست اکنون که آقای شریعتمداری و هم تبارانش میخواهند جدا شوند، باید بقیّه را در آتش جنگ قومی بنشاند و آتش بر سرزمین ایران بگذارند، آقای شریعتمداری اصلأ از جو سیاسی استان فارس و خوزستان اطلاعی ندارند، ولی نقشهء جدایی استانی بنام قشقایی در فارس و استانی بنام عربستان را در استان خوزستان میدهند، چنین امری امکان پذیر نیست، و امنیّت و آسایش مردم قشقایی و عرب در فارس و خوزستان به خطر جدی خواهد افتاد ● مردمان کُرد به اندازهء کافی نخبه و کارشناس و سیاست مدار دارند، بگذار خود آنها بگویند چه میخواهند نه آقای شریعتمداری دیکته کنند و برایشان جغرافیا معین کنند● این آقای شریعتمداری اگر در بین جوامع تُرک آذری به مناسبت پدر شناخته هست، در عرصهء سیاسی جهان بینی و کارآمد و مهارت و طرح فراگیری نداشته که مردم و نسل جوان استان فارس و یا استانهای دیگر ایشان را بشناسند، از این گذشته دوران کاریسماتیک داشتن هم گذشته است، ● طبق کدام حقوق سیاسی، مدنی، قضایی آقای شریعتمداری ریسمان بر میدارد و سراسر ایران را بسود تُرک تباری تقسیم میکنند، آقای توکلی هم بگذارند که ما خودمان شخصیّت ها را بشناسیم( نه اینکه شخصیت های شناخته شده را به ما معرفی کنند، ممکن شخص مورد نظر ایشان برای من شخصیّن نباشد و من در حال شناختن ایشان باشم) 3- تمام نوشتاری های من با رشته های تخصصی و کسبی من سر وکار دارند و پاسخگوی سئوالات در این رابطه ها هستم و دانستنیهای من از "ویکی پدیا" نیست ● 4- در همان تاریخ 31 دسامبر 2012 که آقای کیانوش توکلی آن کامنت عجولانه را برای من فرستاد که یا چنین و چنان میکیند و گرنه سایت دیگری برای انتشار مطالب خود جستجو کنم، بسیار از افراد سیاسی ایران نا امید شدم، که چقدر سریع میدان را خالی میکنند، آنهم کسی مانند آقای توکلی که جوانی و زندگی را فدای جایگزینی دمکراسی و عدالت اجتماعی کرده است، و حتّی با چریک فدایی بودن خود از جان خود هم گذشته است، امّا اکنون با یک تذکر و تهدید تو خالی عقب نشینی میکنند، به نظر من این حرکت آقای توکلی بسیار عجولانه و احساسی یکطرفه بود ● برای کسی که میخواهد چنین سایتی را با اینهمه درگیری و مطالب هدایت کند، جسارت، شهامت، شجاعت، بیطرفی، قاطعیّت و پایداری همراه با شناخت عمیق و پای بندی به اصول دمکراسی و از همه مهمتر یک هدف و استراتژی همگرای آینده نگر را لازم هست.