ممنون از پاسخ تان!
نمی دانم منظورتان از "روشنفکرانی" که انتخابات 88 را تحریم کرده بودند، همان چماق به دستان کنفرانس برلین است یا نه. خود من درست عکس این قضیه را شاهد بودم و تقریبن تمام کسانی که می شناختم و گوشه چشمی به سیاست داشتند، از شرکت در انتخابات حمایت کردند. در انتخابات گذشته برای اولین بار طیف های مختلف یک صدا "تغییر" را مطالبه کردند و خود من مفتخرم از اینکه برای اولین بار در شناسنامه ام مهر انتخابات خورد. اشکال "روشنفکران" و مدعیان سیاست این است که افق دیدشان بر همان پاشنه ی ضدمدنیت سال 57 می چرخد. بر خلاف، مردم نگاه این چنینی ندارند که اگر داشتند جنبش سبز را به یک انقلاب بدل می کردند. امروزه دیگر اظهر من الشمس است که جامعه ی مدنی تنها با تغییر مهره های سیاسی تحقق پیدا نمی کند، واضح است که مدنیت می بایست از درون مردم و فعالین بچوشد، باور کاندیداها و مدعیان باشد.
http://memarinews.com/Pages/News-11476.aspx
بحران آب مشکلی خودساخته ست. استفاده ی غیرعقلانی از آب در کشاورزی، سدهایی که تنها دلیل بودن شان پر کردن جیب آقایان است از مهم ترین عوامل ایران بحران هستند. تا حال در هیچ کجای خاورمیانه اتفاقی نظیر ورزقان ایران نیفتاده است، با اینکه ایران کم آب ترین کشور خاورمیانه محسوب نمی شود. بحران دریاچه های ایران که دیگر تف سربالا ست و هیچ ربطی به میزان بارش نزولات آسمانی ندارد. حرف زیاد است و موضوع آنقدر پیچیده که در چند سطر هیچ طوری نمی شود آن را چارچوب بندی کرد. تنها اینکه نمی شود سیاسی بود، اما مدنی نبود. نمی شود ادعای روشنفکری کرد اما با مدنیت بیگانه بود.