آقای کرمی خوش به حالتان که زحمت تفکر و اندیشه به خود نمیدهید و فقط به تکرار کلیاتی از کتابهای امثال کسروی و زرین کوب و دشتی و ... میپردازید و مطالب آنها به صورت تسلسل در مقاله ها و کتابهای امثال شما تکرار میشود. اما نمک خوردن و نمکدان شکستن فقط کار امثال شما و هم تباران شماست. اینکه آذربایجان هفتصد سال پیش به زور ترک شده است فقط وجود کتاب سترگ "دده قورقود" به زبان ترکی که در همین منطقه نوشته شده تمام بافته های شما و همقطارانتان را پنبه میکند. اگر در این 1400 سال هم حکومت به دست شما بود که اینک اینجا هم مثل تاجیکستان یا افغانستان باید بود شکر خدا ترکان در این 1400 سال ادعایی شما بارها مرز ایران را تا هند و اروپا توسعه دادند به هر حال شکستهایی هم داشتند اما شما هیچگاه حضور چشم گیری در تاریخ این منطقه نداشتید غیر از آنکه افسانه های فردوسی را تاریخ واقعی پنداشتید. از آن گذشته اگر فرضیات شما را
در این بین برخی ترکان بیخبر یا همتباران ترک نمای شما که با اسامی ترکی کامنت میگذارند هم از اینکه زبانشان را (که سمبل هویتشان است) از دست میدهند و به زبان پارسی سخن میگویند و به فرزندان خود نیز زبان پارسی یاد میدهند خوشحال هستند. اینها هم همیشه در تاریخ فراوان بوده اند همانها که درب قلعه ها را از پشت باز کرده اند. اما جریان صاف و سیال ملت همه چیز را تمیز و پاکیزه خواهد کرد.