من در خانوادهاي چپ بدنيا
ناشناس
من در خانوادهاي چپ بدنيا آمدم، با ادبيات نفرت و تند و بيمحتوا و كليشهاي اينها آشنا هستم. دانستهام كه در حوادث ايران اگر هم نخواستهاند، اما نقششان منفي و مخرب بوده است. اينها را گفتم كه اين را بگويم؛ نوشتهاند: «.... اگر بپذیریم که ایران فقط منحصر به تهران و مناطق «سوگُلی» نیست و ایران همه این محدوده جغرافیایی است؛ اگر بپذیریم که چند ده میلیون غیرفارسی زبان کشور نیز ایرانیاند، ...» خب از يك سازمان سياسي با آن پيشينه آيا نبايد انتظار داشت كه حداقل به كمترين اصول پايبند باشد. لااقل آشكارا دروغ نگويد. اينكه تهران را به فارس زبانان منتسب كنند و بلافاصله نتيجه بگيرند كه چند ده میلیون غیرفارسی زبان کشور نیز ایرانیاند، جز تعريف غير واقعي از گزاره و نتيجهگيري غير منصفانه چيست؟ با تركهاي تجزيهطلب كه گفتگو ميكنيد تهران را
ترك ميدانند. كردها ميگويند در تهران يك ميليون كرد زندگي مي كنند، گيلانيها نيز ادعا دارند، مازندراني ها همچنين، ....! بنابراين انتساب تهران به فارسها آيا جز براي يك هدف خاص چيزي ديگري معنا ميدهد؟