رفتن به محتوای اصلی

در تمامی این سال ها چندین چهره است که هرگز از مقابل چشمانم کنار نرفته اند . نه تنها من، بل از مقابل چشمان هزاران پدر ،مادر،اعضای خانواده هائی که رئیسی در مقام یک جلاد حکم بر کشتار عزیزان آنها داده بود.
در تاریخ ۱۹ ماه مه، مصادف با ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ به علت سقوط هلیکوپتر دولتی، ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهور ایران، و همراهان او کشته شدند. این حادثه در حالی رخ داده که بسیاری از مردم ایران به دلیل نارضایتی عمیق از سیاست‌ها و عملکردهای حکومت، احساسات متفاوتی نسبت به این خبر از خود نشان داده‌اند.
خبر سقوط هلی‌کوپتر ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهور ایران و همراهانش، واکنش گسترده کاربران شبکه‌های اجتماعی را به همراه داشت.

ابتدا دامنه واکنش‌ها به سمت درست یا غلط بودن خبر سقوط رفت. چرا که بر اساس سابقه خبرگزاری‌های داخلی ایران، در پوشش اخبار اتفاقات با اهمیت بسیاری از مخاطبان بر این باورند که نحوه خبررسانی «مهندسی» می‌شود تا افکار عمومی جامعه به مسیر مورد نظر هدایت شود.
مرگ مشکوک ابراهیم رئیسی؛ سئوالات بی‌جواب و تناقض‌های تازه - پروژه تازه خامنه‌ای کیست؟
چه کسی رئیسی را کشته است؟
آخرین شاه ایران پدرزنش بود. آخرین شاه مصر برادر مادرزنش. پدر خودش هم ممکن بود در 28 مرداد 1332 به شاهی برسد اما در کنار شاه جوان ایستاد و با ساقط کردن محمد مصدق تاجبخش و نخست وزیر شد.
مصاحبه اختصاصی با ایرج مصداقی:با تمام سیاه کاری های جوانمردی در حق من؛اما او ربطی به ربایش زم ندارد
ویدیوی رسیده نشان می‌دهد یکی از شهروندان اسرائیل بنری در شهر تل‌‌آویو نصب کرده که روی آن به زبان عبری نوشته شده: «ما هم از مرگ جلاد تهران خوشحالیم.»
دخالت احتمالی اسرائیل در سقوط هلی‌کوپتر حامل ابراهیم رییسی و همراهان
مرگ رئیسی نه جای تاسف دارد و نه از نظر سیاسی مهم است. تنها دریغ این است که چرا زنده نماند تا از سوی دادگاه مردم محاکمه‌ شود و عمرش در پشت میله‌های‌ زندان به پایان رسد. از نظر سیاسی نیز مرگ این کارگزار مطیع ولی فقیه که نقشی جز اجرای دستورات و عمل به تمایلات او نداشته، اهمیت خاصی ندارد؛ به ویژه این که او در مقام ریاست جمهوری میان همانند‌هایش ناکار‌آمدترین آن‌هاست.