نحوه بررسی کسروی در منابعی که خود معرفی می¬کند بسیار جالب توجه است. او در بررسی زبان باستانی آذربایجان چهار منبع مختلف را در یک فاصله تقریباً سیصد ساله مورد بررسی قرار داده است
آمریکا و دیگر کشورهای عضو ناتو خواستار آنند که اقتصاد نفتی لیبی فعالانه بکار افتد، با این استدلال که ما با بحران اقتصادی روبرو هستیم و در لیبی پول خرج کرده ایم و حال خود به این پول نیاز داریم. طبق حساب سرانگشتی که آمریکائی ها کرده اند می گویند ما نزدیک به دو میلیار دلار برای این جنگ هزینه کرده ایم، می گویند ما آسمان لیبی را اشغال کردیم، هواپیماهای بی سرنشین فرستادیم، هواپیما های جنگی در اختیار گذاشتیم، محاصره دریائی کردیم و اگر ما این کارها را نمی کردیم این پیروزی حاصل نمی شد.
در سالهای اخیر در اسرائیل فقط از مقولههایی مانند اسلام افراطی ریشه گرفته در حکومت ایران، تلاش جمهوری اسلامی ایران برای «دستیابی به بمب هستهای»، و حمایت ایران از حزبالله و حماس و مسائلی در این حوزه صحبت شده است. اما اکنون انتشار کتابی درباره ریشههای باستانی ایرانزمین فرصتی است تا کتابخوانان در اسرائیل را با زبانهای امپراتوری باشکوه ایران باستان آشنا کند.
شرائط خطیری بر خاورمیانه و بر میهن عزیز و کهن ما حکمفرماست، مرز بین ازادگی با سرسپردگی، رها بودن تا وابستگی بسیار ظریف و نامرئی است. بارها دیگرانی قبل از ما به چُنین سرنوشتی دچار و در لحظه اخر به فریبی و خدعه ای از مسیر صحیح خارج و اعتلاء وطن را از یاد برده از کف داده اند. سالها پیش از این در فریب 57، ان اقا ما را با همین روش های ریاکارانه بفریفته، ملت را از انچه مستحق و شایسته اش بوده اند به ترفند دین دور ساخته است.
اخیـرأ در یک بازی مُضحک سیـاسـی، معامله ای بیـن دو دشمن دیرینـه، فلسطیـن و اسرائیـل صـورت گـرفت. صورت مسئله هم چنین است: یک طرف، یک سرباز جوان اسرائیلی 5 سال پیش توسط سازمان حمـاس،اسیر می شود! طرف دیگر، هزاران فلسطینی در طول سالها جنگ، اسیر ِ اسرائیلی ها می شوند! مسئله هم خیلی ساده این چنین حـل شـد !: یک انسـان در مقابـل هزار انسـان!
همه حساب کشی های خامنه ای برای جلوگیری از اضمحلال نظام روایت می کند ، نه از اقتدار حکومت اسلامی! انگار اینکه خامنه ای در تهران جرات حساب رسی دولتیان را نداشته بلکه در کرمانشاه بدور از هیاهوهای امنیتی تهران به سیاست خط ونشان کشیدن روی آورده است! کلیت نظام برای حفظ حکومت به سیاست تعرض برای پایداری روی آورده است! رژیم حاکم بخوبی می داند که هر گونه عقب نشینی وپذیرش خواسته های اصلاح طلبان به سرنگونی خاموش نظام منجر خواهد شد.
مسئله این نیست که با صدور دموکراسی نمیتوان به سیستم دموکراتیک در جامعه مورد نظر رسید؛ همچنان که در افغانستان و عراق نرسیده اند. باز مسئله نادرستی این سیاست هم نیست که هدف اساسی آن تأمین منافع گوناگون جهان رشد یافته در ارتباط با هم قدمان خود در مناطق رشد نیافته است ، بلکه موضوع اینست که این برنامه و سیاست عملاً پیاده میشود و «مخالفت» هم نمیتواند آنرا نفی کند. در این میان آزادیخواهانی که فکر میکنند بر پایی سیستم دموکراتیک کار خود مردمان جامعه بر پایه نهادهای دموکرایتک خود ساخته است، چه سیاست عملی
رسانهها جنجالهای زیادی دربارهی مسایل سیاسی میکنند اما آنچه مردم روزانه از جمهوری اسلامی میبینند این چیزهاست. اگر بچه حزباللهیها یکدرصد حساسیت دربارهی مسایلی مثل حجاب و سیاست و... را دربارهی فساد اداری هم داشتند، قطعا رضایت مردم از جمهوری اسلامی چندبرابر شده بود.
اصلاحطلبي، طيف و مجموعه وسيعي را در بر ميگيرد كه در برخي از اصول رفتاري مثل حاكميت قانون، مشاركت سياسي، بسط آزاديها، شفافيت و پاسخگويي و پرهيز از خشونت و... اشتراك نظر دارند واين مجموعه از جهاتي ديگر بصورت طيف هستند، كه هيچ اشكالي براي مرحله اصلاحطلبي آنان از حيث اين طيف بودن نيست. اشكالي هم بهكار اصولگراها در تقسيمبندي اين گروه وجود ندارد، آنان حق دارند براي پيشبرد برنامههاي خود چنين ارزيابيهايي را داشته باشند، ولي آگاهي اصلاحطلبان به خود بايد معطوف به چنين طيف وسيع و گستردهيي باشد.
تری ایگلتون، نظریهپرداز مشهور انگلیسی و نویسنده کتابهایی نظیر «نظریه ادبی»، «ایدئولوژی»، «مارکسیسم و نقد ادبی» و مولف بیش از چهل کتاب در زمینه نقد، زییاییشناسی، فرهنگ و فلسفه با رویکرد مارکسیستی، در تازهترین کتاب خود به نام «چرا مارکس حق داشت؟» چاپ انتشارات دانشگاه ییِل تلاش میکند به نقدهای وارده به مارکسیسم پاسخ دهد، و در نهایت بگوید چرا مارکس نه تنها در زمان خودش بلکه امروز نیز محق است.