بیگمان اینترنت یا رویهمرفته، انقلاب دیجیتالی، دنیا را در چندین لایه تغییر داد. اما بهواقع، در وفای به پیمانهایی که زمانی اجرایشان صددرصد مینمود، شکست خورد. اگر روزی انتظار میرفت که اینترنت بازار را رقابتی کند و کاسبها را پاسخگو، و دولتها را وادار کند که سیاستهاشان را آشکار سازند، به فسادهای مالی و سیاسی پایان بخشند و از نابرابریها بکاهند یا ساده بگویم، اگر روزی قرار بود که اینترنت به درجهی خشنودی انسان بیافزاید، امروز...
در خبرها آمده بود که «جبهه متحد کرد» در ايران درخواست مجوز برای فعاليت سياسی و مدنی در چهارچوب قوانين حکومت اسلامی ايران را نموده است. من بالشخصه آن را ـ صرف نظر از فرجام مثبت يا منفی آن ـ يک حرکت درست و قابل ستايش و پشتيبانی میدانم، آن هم به ويژه به دلايل ذيل:
آنچه که موضوع اصلی است، مخالفت با نسبت دادن جنایات محافل حاکم و قدرتمداران و یا تعدادی عناصر جانی و راهزن و قشری به یک ملت است. همان کاری که شما در پاسختان دوباره انجام دادهاید. شما حتا جنایات یک مشت دزد و جانی و آدمکش را که در هر جامعهای، حتی در دمکراتیکترین جوامع هم پیدا میشوند به پای ایرانیان مینویسید. مگر امثال کشتار خفاش شبهای تهران، قتلهای عنکبوتی، قتلهای سریالی، جنایات پاکدشت، و افغانی ستیزی و دهها مورد اینگونه ربطی به تمام ایرانیان دارد؟
داستان خود کشی نهال سحابی، این دختر ادیب و حساس و بهنام گنجی، این جوان نورسیده و مبارز بعداز آزادی ازچنگ گزمگان جهل، واقعا احساسم راجریحه دار نمود. من عمیقا متأثرشدم که بویژه گوینده این جمله پراحساس و بامعنی در زیر، دیگر در میان ما نباشد. و این صورتکان سرخ و بی جان که برزمین وطنم دم به دم نقش میبندد، حاصل ردپای ناجوانمردانه این مترسکان پلیدی است که آزادی را در زیر لگدهاشان معنا میکنند. پرمسلم است این مترسکان که آزادی را زیر پا می نهند، نمی خواهند سر به تن زنان روشنگر و باسوادی باشد.
● اگر قرار بر این هست که ساختار حکومت آیندهءِ ایران غیر متمرکز و تقسیم قدرتِ سیاسی و اقتصادی بصورتِ عمودی و افقی در آن بصورتِ فدرالیسم همگون و یا فدرالِ دوآلیسم رقابتی آنهم فقط بر مبنای جغرافیایی و ضرورت سیستم اقتصادی و نه بر پایهءِ اِتنیکی قومی عملی شود، تشکیل یک شورایِ ملّی بر اساس فدرالیسم از بالا با مشارکت نمایندگانِ حقیقی از کلِ استانهایِ جغرافیای کشور اوّلینِ قدمِ مثبت در این مسیر و نزدیکترین روشِ حقیقیِ به تئوریهایِ دمکراسیِ مدرن امروزی است
برای ارزیابی وضعیت اجتماعی از جهت میزان وقوع خشونت شاخصهای مختلفی را میتوان مورد ارزیابی قرار داد. یکی از این شاخصها مقایسهی وضعیت با میانگین جهانی شاخص است. به عنوان مثال میانگین تعداد وقوع قتل به ازای هر صدهزار نفر جمعیت در سطح جهانی حدود 5/6 گزارش شده است، در حالی که این شاخص برای ایران، دست کم 5/3 تا 5/4 قتل میباشد. یعنی در ایران به ازای هر صدهزار نفر جمعیت 5/3 تا 5/4 قتل رخ میدهد. همانطور که میبینید بر اساس این شاخص میزان وقوع قتل در ایران از میانگین جهانی پایینتر است، اما آیا میت
در صورتي كه اعتراضات و تظاهرات عليه والاستريت ادامه يابد، ظرف هفتههاي آينده برخي رسانهها و چهرهها، پايكوبي و دستافشاني فراواني به راه خواهند انداخت. آنها اين اعتراضات را ناقوس مرگ سرمايهداري و استكبار تلقي خواهند كرد و حجتي بر درستي ايدهاي كه اقتصاد آزاد، سرمايهداري، مناسبات تجاري بينالملل و نظام اقتصاد مبتني بر نظريات آدام اسميت به پايان خود خواهد رسيد. همانطور كه آنها سالها ميگفتهاند.
بی تردید، هورکهایمر و آدورنو از آن جمله نظریه پردازانی بودند که نظریه را مقاومت می دانستند در برابر وضعیت نظری موجود، و بر آن بودند پرچم «نظریه انتقادی» را بیافرازند که در عین وفاداری خلاق به نظریات و سنت مارکسی؛ جانمایه و عصاره سنت مارکسی را که مساله رهائی انسان است زنده نگاه دارند. نقد آنان بر مارکس و سنت مارکسیستی پاسداران سنت مارکسیسم دولتی را بر آن واداشت تا مکتب فرانکفورت را در زمره ایدئولوژی های بورژوائی بنامند
ظهور ناگهانی شماری از زنان چادرپوش یهودی در اسرائیل که «فرقه طالبانی» لقب گرفتهاند موجب شده است که دیوان عالی عدالت اسرائیل این هفته به بررسی این امر بپردازد که آیا در چارچوب دموکراسی اسرائیل، اقدام افراطی این زنان بنیادگرای یهودی، حق آنان است یا سوء استفاده از دموکراسی. موضوع این زنان چادرپوش هنگامی بیشتر جلب توجه کرد که به تازگی هواپیمایی آمده از کانادا در فرودگاه بن گوریون تلآویو به زمین نشست و دخترانی را از این کشور به اسرائیل بازگرداند که که خود را با این پوشش غیرعادی پوشانده بودند.
با فروپاشی کشوری که داس مرگ را بیش از ۶۰ سال بر فراز سرزمین فلسطین به چرخش درآورده، همه ی بدسگالی های «یهود برتری»، نژادپرستی و عرب ستیزی سیونیسم از منطقه رخت بر بسته و به همراه آن، فرآورده های دوزخیش در جامه های گوناگون «اسلام یهودستیز» شکست خورده و بنیادگرایی برای همیشه به گور سپرده خواهد شد. از آن شکست و چنین فرجامی گریز نیست و پیش درآمد آن هم اکنون با شکست رژیم مردم ستیز «جمهوری اسلامی» در چشم انداز است.