رفتن به محتوای اصلی

جان راولز صاحب نظريه عدالت انصافي تعريف جالبي از عدالت دارد؛ عدالت يعني ميزان مقاومت ضعيف‌ترين حلقه يك زنجير. تزريق و توزيع پول نقد به بهانه‌هاي مختلف چون وام خوداشتغالي و وام ده‌ميليوني مسكن و مهرالرضا و غيره... فقط باعث رشد نقدينگي در كشور شد. روند رشد نقدينگي از سال 84 يعني از ابتداي دولت نهم كه 68هزار ميليارد تومان بود، هم‌اكنون به 305 هزار ميليارد تومان رسيده است. علماي اقتصاد از رابطه نقدينگي و تورم اينگونه سخن مي‌گويند كه هر صد ميليارد تومان يك دهم تورم به همراه دارد.
اسلامی کردن فضاهای آموزشی واعمال تبعیض وآپارتایدجنسی را باید کانون اصلی تهاجم ضدفرهنگی وضداجتماعی رژیم دانست که مستقیما گستره وسیعی ازاقشاراجتماعی،بویژه نسل جوان را، مورد آسیب مستقیم قرارداده است. صدوربیانیه معلمان ازآنجاکه دست برروی نقطه اصلی ومهم این تهاجم یعنی تبعیض ونابرابری جنسیتی نهاده ومقاومت دربرابرآن را وظیفه معلمان دانسته است به عنوان گام نخست برای آگاهی وبسیج معلمان ودانش آموزان دارای اهمیت است،که به سهم خود می تواند بسترمناسبی باشد برای دامن زدن به جنبش های اجتماعی دانشجوئی...
جناب دوشوکی به تندی بیشتری از آنچه در مقالهء خود به سکولار دمکرات های شبکهء جهانی سکولارهای سبز ایران نسبت می دهد به آن حمله کرده است. ظاهراً سکولاریسم و یا سکولاریسم نو (که نام کتابی است که دکتر نوری علا آن را نوشنه) کانون مقالهء پرخاشگرانه ایشان به شبکه است. هر ناظر منصفی که تلاش سیاسی شبکهء سکولار دمکرات ها را دنبال می نماید می داند که در میان بنیادهای ساختاری آن مانند دموکراسی، اتکا به بیانیه حقوق بشر، یک پارچگی ایران و ساختن آلترناتیو حکومت جمهوری اسلامی و انحلال، سکولاریسم هم...
نزاع بین دو جناح قدرتمند سیاسی در تهران و بی بی سی در لندن آغاز شده است شاید هنوز برای این سئوال جوابی نباشد که آغاز گر این جنگ کیست . نخست باید مروری بر آنچه که در این روزها بر این دو جناح قدرتمند سیاسی رخ داده است و رخ خواهد داد انداخت و باید دید که سمبه کدام یک پرزورترخواهد بود و این تنش های به ظاهر نرم آیا وارد جنگ سیاه هم خواهد شد یا نه ؟
مهر ماه ، آغاز سال تحصیلی با خبر شوم نماز تحمیلی در مدارس آغاز شد و رژیم اسلامی چتر خرافه و جهل را بر فراز اذهان کودکان و نوجوانان ایرانی گشود تا کشور را از این هم «اسلامی تر» کند. نه ایران و ایرانیان به حکومت اسلامی بدون تردید به نقد اسلام و طرد نقش مخرب تاریخی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن در ایران ارتقاء خواهد یافت. آقای سیروس پارسا در سایت فضول محله (تلاش برای آزادی و دموکراسی سکولار در ایران) بدرستی نوشته است که: گیرم که نماز را اجباری می کنید، با رویش ناگزیر عقل و خرد جوانان چه خواهید کرد؟!
سد سازی همراه با احداث میان گذر از وسط دریاچه که راه تبریز را به اورمیه نزدیک تر کرده، بیشترین آسیب را به دریاچه زده است، این میان گذر مانع از گردش طبیعی آب شده، دریاچه را به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم کرده است . بخش جنوبی که بیشترین آبریز از آن منطقه است شیب کمتری نسبت به بخش شمالی دارد، پیشتر ها گردش آب رسوبات را به بخش شمالی می برد و با گردش خود آن را پخش می کرد ولی حالا همه رسوبات در همان بخش جنوبی جمع می شود.
دوست دیرینه ام آقای عبدالستار دوشوکی در مقاله ای تحت عنوان: «سکولاریسم نو! نواختن شیپور از سر گشاد آن»، مسائلی را بیان داشته اند که رونمایی از گفتمان سیاسی را با خود بهمراه دارد. برداشت من از نوشتهء ایشان نمی تواند درکی جز یک تقابل نامفهوم نظری، آرایش واژگانی بی ثمر در بیانی نامستدل و، از سویی ديگر، اعلام مواضع در یک تقابل شخصی باشد. متأسفم که ايشان این سطح از اندیشه پردازی را در راستای داوری خود قرار داده اند...
به نظر من اگر سياست حزب را نسبت به دوره اول دولت نخست دکتر مصدق نقد می کنيم اما نبايد از نظر دور بداريم که از ۳۰ تير سال ۱۳۳۱ حزب توده ايران وفادارترين طرفدار دکتر مصدق بود، حتی نسبت به گروه ملی هايی که در اطراف دکتر مصدق بودند. ...تاسيس حزب توده ايران، نياز اجتماعی و نياز آن زمان ايران بود. مردم ما نيازمند داشتن يک حزب بودند تا مسايل اساسی مملکت را مطرح کند، آگاهی طبقاتی را بالا ببرد، اساسنامه ای عرضه کند و پس از مدت های مديد فعاليت جمعی را به جوانان کشور آموزش دهد.
من فکر می‌کنم آقای صوفی‌زاده اطلاع دقیقی از مواضع چپ‌ها در قبال آزار و اذیت بهاییان در دوران بعد از انقلاب ندارند. من برای نمونه یک مورد را ذکر می‌کنم. اگر اشتباه نکنم زمستان سال 1358 بود که خانه‌های بهاییان را در شهر میاندواب به آتش کشیدند. به دنبال آن غلامرضا حسنی امام جمعه اورمیه خواست همین کار را با تحریک مردم ناآگاه در این شهر انجام دهد. سازمان فداییان خلق ایران در اورمیه (در آن زمان هنوز انشعاب اقلیت – اکثریت صورت نگرفته بود) اعلامیه‌ای بر علیه تحریکات ملا حسنی منتشر کرد و همزمان...
عصر حاضر، عصر فرد بازیگر است. این فرد هم مسئول است و هم آزادیخواه و دیگر اجازه نخواهد داد کسی برای او تعیین تکلیف کند. این پارادایم جدید هم آینده را نشان می‌دهد و هم انسان امروز را از سر درگمی‌ و آینده هراسی می‌رهاند. قدرت طلبان ماستها را کیسه کنند و ایدئولوگها مغازه دیگری باز کنند. کسی نیاز به رهبری آنها ندارد....