رفتن به محتوای اصلی

تاکتیک آذربایجان در نبرد، «مبارزه مسالمت آمیز» است: تغییر تاکتیک جنبش، کار یک گروه نیست. به ویژه که رژیم آرزویش را دارد، جنبش را زود هنگام درگیر برخورد نظامی کرده و در شرایط عدم تناسب قوا و برتری نظامی، کار را یکسره کند. همانطور که مسیر حرکت آذربایجان نشان داده تاکتیک درست جنبش «مبارزه مسالمت آمیز» است. از دیدگاه تئوریک مبارزه مسالمت آمیز هم استراتژی،هم تاکتیک جنبشهای ملی-دموکراتیک است. اگر دیکتاتوری حاکم در شرایط قیام عمومی و سراسری راه قذافی را پیش بگیرد...
سیاست یکدست سازی وتشکیل مدیریت واحداقتصادی مبین آن است که سرمایه داری درفازجهانی سازی وتضعیف مرزهای اقتصادی وسیاسی کشورها، گرایش به یکدست کردن کردن نسبی شرایط کاری(دستمزد وسایرامتیازات) درمقیاس نه فقط قاره ای بلکه هم چنین جهانی دارد.البته همانطورکه اشاره شد این گرایش هم نسبی است وهم اساسا درجهت کاستن ازامتیازات واستانداردهای کاری کارکنان کشورهای پیشرفته تر سرمایه داری.
من این پرسش را سامان دادم زیرا اصلاح طلبان ایرانی اند و در کارمبارزهء سیاسی. لذا دیگران دگر اندیش و یا غیر اندیش انتظار دارند تاآنان به روشنی مبانی فکری/سیاسی خود را در مقابل وضعیت سیاسی موجود ایران بیان و روشن سازند.که چنانکه گفتم در کانون آن مسئله ی ولایت فقیه را باید روشن کنند وبگویند که کار گذر به نظام دموکراسی را با وجود سد عظیم ولایت فقیه چگونه می خواهند به اجرا درآورند. البته و در صورتی که به استقرار دموکراسی می اندیشند و بدان معتقد اند.
در آخر اینکه به نظر من حق قبل از آنکه دادنی یا گرفتنی باشد یک نیاز است که در گذر زمان شکل میگیرد و در طی یک پروسه‌ زمانی '' به رخدادی تاریخی-اجتماعی'' (آرش داکلان) مبدل میگردد، در اینجا میتوان گفت که حق در وجود انسان یا انسانها خلق میشود، حال اجازه حضور و ظهور رسمی و عینی داشته باشد یا نه بحث دیگری است. به باور من حق فرمول ارائه‌ یا بعد بیرونی نیاز است. حال این نیاز فردی باشد یا جمعی، برخاسته از نیازهای تعریف شده‌ی جسمی، جنسی، روحی – روانی، آموزشی، فردی، اجتماعی و غیره هرچه که باشد در نهایت...
بعد سوم تاکتیک محوری این دوستان بر این محور استوار است که مردم را پشت سرجناحهای بد حکومتی در مقابه با جناحهای بدتر بسیج بکنند. آنهایی که نه تنها خود فلسفه سیاسی فکری آنها بر نا امیدی و شکست استوار است، به قابلیتهای تاریخسازانه حرکتهای مردمی باورمند نبوده و جنبشهای مردمی را به هر قیمت در حد سیاهی لشکر پشتیبان جناحهای حکومتی تنزل میدهند. از دیدگاه این دوستان اولا باید پلاتفورم مستقل و استراتژی مرحله ای گذر را از پنجره بیرون پرت کرد و به جای آن پرگماتیزم روزانه را جایگزین کرد.
احزاب و تشکیلات های ملی و محلی میتوانند با فراخوان به تظاهرات، تعطیلی یکروزه بازار و یا خاموشی برق در یک ساعت مشخص و یا هر ایده نو دیگر، پیام همبستگی خود را به مردم دلیر آذربایجان ارسال نموده، شرایط را برای همگرایی عملی در اردوی آزادیخواهان و دموکراسی طلبان هموار کنند. تشکیلاتها و فعالین جنبش سبز میتوانند با فراخوان به تظاهرات برای همبستگی با جنبش مردم آذربایجان برای نجات دریاچه ارومیه و ایران و یا اقدامات نمادین مانند شعاربر پشت بامها و یا سایر اقدامات مبتکرانه، دلیران سرزمین ستارخان را...
غذاهای هر منطقه معرف بسیاری ویژگی های آن دیار هستند. مسافرانی که برای نخستین بار به شهر یا دیاری سفر می کنند خوب می دانند که با تجربه صرف غذاهای محلی و بومی آن منطقه می توانند به بسیاری خصوصیات زندگی مردم آنجا پی ببرند. غذاهای بلوچی نیز حامل بسیاری از ویژگی های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی منطقه بلوچستان ایران هستند.
با نزدیک تر شدن انتصابات مجلس فرمایشی حکومت اسلامی در ایران، رژیم حاکم بر تهران در نظر دارد با شرکت حداقلی مردم و جنگ زرگری میان نهاد ولایت فقیه، انجمن حجتیه، سپاه پاسداران و تیم آقای رفسنجانی، چهار گروه متفاوت را به جهانیان به عنوان وارثان ایران بعد از جنگ معرفی کند. رژیم اشغالگر تهران خواسته یا ناخواسته میرود تا برای حفظ منافع اقتصادی گروهی کوچک تمامیت ارزی ایران را قربانی بوجود آمدن حکومت عثمانی در آسیای مرکزی نماید. در این میان البته جایی نیز برای آیت الله های فرقه شیعه در نظر گرفته شده است
دراین زندان بهداشت وجود واقعی ندارد . در عوض وجود سوسک، شپش ، موش و... کاملا عادی شده و به وفور یافت می شوند.وضعیت سرویس های بهداشتی افتضاح است که حال هرکسی را به محض ورود به هم می زند و برخی از زندانیان تازه وارد چند روز اول را با حالت شدید تهوع سر می کنند.جای شستن ظروف، لباس ، محل توالت و حمام همگی در یک فضای بشدت کثیف و بسیار کوچک و متروک می باشد.نمونه این وضعیت را فقط در زندانهای قرون وسطا که در فیلم های تاریخی دیده ایم می توان تجسم کرد.
هر چند که فراوان گفته اند و نوشته اند، اما اندک مردمانی در جهان بر عمق فاجعه پی برده اند. جای بسی شوربختی است که بسیاری از جوانان وطن نخوانده اند و نشنیده اند که در آن تابستان ۶۷ چه گذشت و چه تبهکاری گسترده ای در تاریخ رقم زده شد ...