رفتن به محتوای اصلی

حوادث یک قرن اخیر در ایران از انقلاب مشروطیت تا نهضت ملی کردن نفت و انقلاب 57 و بویژه تجربه بیش از سی سال حکومت اسلامی باید تجارب بسیاری را به ما آموخته باشد و پیش فرض ها و توهمات بسیاری را دگرگون کرده باشد اما با دریغ این اتفاق نیفتاده است. برای نمونه ما گویی هنوز از تجریبات دوران انقلاب مشروطیت محروم هستیم
خامنه ای اکنون بر سر یک دو راهی قرار دارد، یا از طریق همین سیستمهای حقوقی موجود به شکایت رسیدگی می کند و جلوی کودتاگران می ایستد، یا اجازه خواهد داد گردابی که نظامیان برای ایران تدارک دیده اند او و نظام ولایی اش را در خود غرق کند و استقلال کشور از دست برود. شکایتی که این هفت نفر به قوه قضائیه ارائه کرده اند سندی است تاریخی که بیانگر اتمام حجت با این حکومت است، حکومتی تغییر میکند و تن به خواست ملی میدهد، در مقابل نفوذ خارجی به خاک می افتد، و یا دود می شود و به آسمان می رود.
سیاست گاهی بازی کسبِ قدرت است و گاهی بازیِ مهار ِ قدرت. در این بازی، بازیکن متقلب کار را به کودتا می کشاند، اما؛ بازیکن شرور ممکن است این بازی را به جنگ تمام عیار تبدیل کند. بازیکن شرور همه ی سیاست های بازی را لوث می کند و همراهی و همگرایی را تمسخر می کند و حداکثر ها و حداقل ها را به سخره می گیرد تا به بازی جنگ برسد. اگر اندیشمندان سیاست هم گفته اند «جنگ ادامه ی سیاست است» اشاره به همین معنی است.
در شرایطی که طّی یکسال و نیم گذشته با اصرار تمام این جریان فکری مانع از اتحاّد عمل بخشهایی از نیروهای فعّال و دموکرات آذربایجان با جنبش سرتاسری شده و خود از هر گونه اتحّاد عملی با دیگر سازمانهای سیاسی سکولار، آزاده و دموکرات خود داری ورزیده است، ناگهان به یک کشف جدیدی نائل میگردد. اینترسکشنالیسم به ما می آموزد که مسائل اجتماعی سیاسی را چند بعدی در نظر بگیریم، لذا بیائیم و فوائد این مبارزه را از طریق کار ترویجی به ملّت فارس انتقال دهیم و از آن طریق اهرم فشار به جنبش ملّی را بکاهیم.
متاسفانه رسانه های اپوزیسیون سکولار ایران در باره این رویداد مهم سکوت اختیار کرده اند ؛گویا آنان بطور ضمنی همصدا با سکولار های ترکیه می گویند از آنجا که حزب حاکم «عدالت و توسعه» که دارای ریشه های اسلامی است بدنبال کنترل قوه قضائیه است و مدعی اند که دولت اردوغان بطور مخفیانه برای یک «کودتای اسلامی» برنامه ریزی کرده است. بنظر می رسد بخشی از سکولار های ایرانی و ترک از آنجا که درک اسلام ستیزانه ای از مقوله سکولار دارند و از سکولاریسم خشن و غیردمکراتیک به جامانده از آتاتورک حمایت می نمایند...
حمله وحشیانه و مکرر به آقای کروبی و به گلوله بستن منزل ایشان ، کشیدن حصار بتونی جدید در اطراف ساختمان وزارت اطلاعات از وحشت رخدادهای پیش رو ، محاصره آشکار آقای میر حسین موسوی و ممنوع الملاقات کردن ایشان ، مصاحبه امروز معاون امنیتی دادستانی مبنی بر تهیه پرونده قضایی برای رهبران جنبش سبز و نقل قول یکی از نمایندگان بنیادگرای مجلس پس از دیدار با رهبر کودتا مبنی بر اینکه : “محاکمه رهبران جنبش برای نظام آسان است” و موارد مشابه دیگر ، همگی نشان از خیال خام دیگری توسط حاکمیت خونریز دارد.
چند روز پیش متوجه شدم که ناتالی در وبلاگش درباره شگفت زدگی بعضی افراد درباره نتایج این آزمون گزارش داده است. ظاهرا یکی از دانشجویان احساس کرده است علی رغم اینکه خیلی به نظر خودش آدم فعالی نیست اما نمره سبک فعال گرائی بالائی گرفته است. ناتالی به او و ما این طور توضیح می دهد که فعال بودن به این است که شما تلاش کنید که دیگران را درباره دیدگاه خود قانع کنید. اینکه فکر و رفتار دیگران را تغییر دهید. البته بعضی ها دوست دارند در یک زمان ذهنیت افراد زیادی را عوض کنند
درباره هولوکاست مطلب زیاد نوشته شده و این نوشتار نمی خواهد و نمی تواند مطلبی بر مطالب قبلی بیافزاید، اما مرور دوباره هولوکاست برای ما چه فایده ای دارد؟ هولوکاست تنها در قربانی شدن، کشتار دسته‌جمعی و نسل‌کشی نزدیک به یازده میلیون نفر بخصوص شش میلیون یهودی خلاصه نمی شود.
کاری از آدم اولوشن
شکی نیست که جنبش‌های اجتماعی بدون همیاری و هماهنگی نمی‌توانند خواسته‌های خود را بر حاکمیت تحمیل کند. جنبش‌های ملی (ملیت‌ها) به مثابه‌ی جنبش‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی از پتانسیل مردمی فوق‌العاده‌ای برخوردارند که می‌توانند یاور جنبش‌های زنان و دیگر جنبش‌های اجتماعی در ایران باشند.