رفتن به محتوای اصلی

فاجعهٔ دریاچهٔ اورمو زخم سرباز کردهٔ سرزمینی است که جغرافیایش ؛ تاریخ حیات و حضور اجتماعی انسانهایش سالهاست آماج قدرت طلبی و سلطه طلبی پنداری است که انسانها را بر اساس هویت و زبان و رنگ و نژاد طبقه بندی می‌کنند.پندارهای برتریجویی متجاوزانی که نزدیک صد سال است بی‌ پرده و بی پروا بر تخت قدرتشان تکیه زده اند و به زور زرهای غصبیشان حیات انسانها را بازیچه خوی فاشیستی خود کردند.غصب قدرت فرصت تحمیل یک زبان یک تاریخ یک هویت و حقوق برتر نسبت به دیگران را به صاحبان این پندار داده است.
بخش نهم خاطرات زندگي مخفي در ايران-اواخر تيرماه هشتاد وهشت، زندگي مخفي و چادرنشيني ما در ايران ادامه داشت و هنوز خانه بدوشي بود و مصاحبه و نوشتن و خبررساني و به قول يك روزنامه حكومتي فتنه گري! صبح علي الطلوع داشتم بنزين مي زدم كه دستي خورد روي شانه ام. بچّه ها را داخل چادر در يك پارك گذاشته و آمده بودم سريع بنزين بزنم و از توالت پمپ بنزين هم استفاده كنم و برگردم. با همان گيجي صبحگاهي برگشتم ببينم اين ديگر كيست؟
سال های آغازین قدرت گیری جمهوری اسلامی، میلیون ها کتاب از دگراندیشان به غارت رفت و توسط گروهها و توسط دسته جات فاشیستی- اسلامی به آتش کشیده شدند. حکومت اسلامی مبارزه علیه ایران، ایرانیت و آزادی و نواندیشنی را با تهاجم به میزهای کتاب خیابانی و کتابفروشی ها آغاز گرد و به در ادامه دانشگاه ها را تعطیل کرد و این جنبش قرون وسطائی آزادی کش و قرآن سوز همچنان ادامه دارد.
حکومت شریست ضروری. بر اساس این جمله معروف توماس پین، وجود حکومت برای رعایت قانون، امنیت و نظم ضروریست اما شر است چون قدرت بیش از حدش باعث استبداد و دیکتاتوری می شود. (پس قدرتش باید محدود شود) اما چگونه می توان قدرت سیاسی یک حکومت را تا حد ممکن کاهش داد تا جایی که به کارکردهایش خللی وارد نشود؟
هر روز که میگذرد تیغ حکومت کندترمی گردد و معترفان بیدادگاهها، به معترض تبدیل می شوند و تمامی رشته های یک دادگاه ساختگی پنبه می شود. عبدالله مومنی در نامه اش از زندان رهبر کودتاگران را به چالش می گیرد و تمامی محتوای چاه قضای حاجتی را که سرش برای اعتراف دروغ در آن فرو شده بود را به جانب راس کودتا تف می کند. مقاومت تک تک یاران سبز، چه در زندان و چه در خیابان و چه در پشت رایانه ها به ثمر نزدیک می شود و از هر سوئی صدای اعتراض است که با وجود حکومت کودتا بلند می شود.
* روزنامه ی «ایران نو»، صدای دموکرات‌ها و سوسیال دموکرات‌های ایران در صد سال پیش چنین نوشت: «ایران یک ملت است. ملتی که در زبان‌های مختلف متکلم بوده و به اشکال مختلف خدای خود را پرستش می‌نماید... از امروز در ایران نه مسلمان، نه زرتشتی، نه ارمنی، نه یهودی، نه فارس، نه ترک نبودند، فقط یک ایرانی هست. ما یک ملت هستیم.» این اندیشه دلالت دارد بر از میان برداشت بی حقوقی و نابرابری‌ها و به جای آن تامین حقوق برابر همه شهروندان ملت ایران صرفنظر از گوناگونی و تنوع قومی، زبانی و مذهبی.
شیوای ما، دست¬های همیشه گرمت، چشم¬های بسیاری را در انتظار است. چشمانی که تو بذر عشق و محبت را در آنها نشاندی. یاران در انتظار تو نشسته¬اند، یارانی که از تو سرو ایستاده، ایستادگی آموختند. وقتی پنجره¬ی دلم را به سوی تو باز می¬کنم، صدای ریختن اشک¬هایت را می¬شنوم که برای کودکان کار جاری است. صدای برهم خوردن درب آهنین سلولت را می¬شنوم و نگاه غضب¬ناک بازجویت را که تو را به مبارزه می¬طلبد، می¬بینم ولی در نگاه تو می¬توان درس زندگی را که از پدر آموخته¬ای دوباره و دوباره خواند!
این گزارش برای من سخت تکان دهنده بود. پیشتر از عرفان قانعی فرد گزارش تلخی از وضعیت کردهای سوریه خوانده بودم. اما به نظر می‌رسد ابعاد فاجعه بسیار وسیع‌تر از آن وضعیت تلخی هم باشد که او توصیف کرده‌بود. آنچه در این گزارش به ویژه توجه‌برانگیز است، اوضاع کردهای سوریه در دهه‌های پیش است:
خوانندگان، کاربران و نویسندگان محترم سایت ایران‌گلوبال! آنچه در پی می‌خوانید بخشی از آئین‌نامۀ سایت است که پس از نظردهی‌های کتبی در یک جلسۀ پالتالکی با حضور همۀ اعضای مدیریت، بند به بند مورد بحث، حک و اصلاح مجدد و در نهایت، با اجماع (و نه رای اکثریت) به تصویب این اعضا رسیده است. متعاقبا، منشور سایت ایران گلوبال نیز، پس از بررسی متن کنونی و نظرخواهی کتبی از اعضای مدیریت و در پی آن بحث شفاهی پالتالکی و تصویب، منتشر خواهد شد.
عبدالله مومنی پس از این که در زندان شنیده است که در سخنرانی نماز عید سعید فطرآقای خامنه ای گفته است که “اعتراف و اقرار هر متهم دردادگاه ودرمقابل دوربینها وبینندگان میلیونی شرعاً، عرفاً و عقلاً حجت، مسموع و نافذ است” تصمیم گرفته است این نامه را بنویسد