رفتن به محتوای اصلی

آيا در ايران مگر تشکيل حزب فارسي يا ترکي يا حتي شيعه وجود دارد؟ اصولا من خودم حزبهايي که براساس قوميت يا مذهب خاصي هستند را فاشيسم ميدانم. آيا در کشورهاي اروپايي سراغ داريد که حزبي بر اساس رنگ و نژاد و مذهب و زبان باشد؟
دولت احمدی نژاد از ارسال کشتی امدادی به غزه باز ماند و با بهانه تراشی پرداخت تا خود را تبرئه سازد. رژیم می خواهد با جنگ حزب الله و اسرائیل جنبش سبز را نیز منحرف سازد!
آیا کسانی که به سکولاریسم معتقد نیستند، میتوانند به دموکراسی معتقد و پایبند باشند؟ آیا واقعاُ آرمانهایی مثل مدرنیته و سکولاریسم و حقوق بشر میتوانند از دموکراسی جدا بوده و پدیده های مستقّلی برای خود باشند؟ اگر دموکراسی را حکومت مردم بر خود از طریق ایجاد نهادهای اجتماعی مردمی تعریف بکنیم، فلسفه باورها و عملکرهای نیروهای غیر سکولار تا چه اندازه میتواند بر ارزشهای دموکراتیک مستقر باشد؟ مگر نه این است که فلسفه نگرش غیر سکولار بر پایه اطاعت سیاسی بنده از نیروی الهی و خلیفه زمان میباشد؟
حالا برای اینکه منظور منو بهتر درک کنی بجای تو به این سه سئوال پاسخ می دهم:1- نقش دویچه مخرب نیست، بلکه یک بنگاه اطلاع رسانی با نگاه دولت آلمان است و بخش فارسی آن به جنبش دمکراسی خواهی ایران کمک های بسیار کرده است (فرق است بین انتقاد داشتن و نقش مخرب داشتن )2_ درست است که احمدی نژاد ؛ لاریجانی ، رفسنجانی و موسوی همه از داخل این نظام سر بر آورده اند و هر کدام در این 30 سال وزیر و وکیل بوده اند ولی در حال حاظر موسوی مقابل روش های فاشیستی دولت احمدی نژاد ایستاده است و یکی از مدیران جنبش سبز است
آيا من بعنوان يک شهروند کرد حق تشکيل يک حزب کردی را دارم؟ آيا بعنوان يک کرد حق تأسيس روزنامه‌ای کردی در شهری چون کرمانشاه‌ را دارم؟ آيا من بعنوان يک شهروند کرد در نظام قضايی فی‌النفسه‌ مظنون نيستم؟ آيا اصلا در دادگاهی که‌ محاکمه‌ می‌شوم، در مقابل حاکم و جلادم اجازه‌ دارم به‌ زبان خودم سخن گويم؟ آيا بعنوان شهروند کرد حق آموزش به‌ زبان کردی را دارم؟
از بهایی‌ها چندان چیزی نمی‌دانم و برخورد زیادی هم با آنها نداشته‌ام. شاید بارزترین آنها مربوط به پژمان باشد. پسری که در کوچه پشتی ما زندگی می‌کرد و بر خلاف اکثر ما مشهدی‌ها لهجه “تهرونی” داشت. من و او و ده‌دوازده تا از بچه‌های دیگر جزو گروه تئاتر مدرسه بودیم. پژمان قصه‌گوی نمایش بود. بعد از چندی او و چند تا از بچه‌ها از گروه کنار گذاشته شدند و نقش قصه‌گو را به من دادند که تا قبل از آن نقش گرگ را بازی می‌کردم. یکی‌ دیگر از کنارگذاشته‌ها کیانوش، پسر همسایه ما بود که خیلی شر بود.
فیلم کوتاهی که از گفتگوی انتخاباتی احمدی نژاد در سال هشتاد و چهار تهیه شده بود و در گوشی های تلفن همراه دست به دست می گشت را به یاد دارید؟ فیلمی که در آن با تاکید فراوان می خواست این نکته را القا کند که مشکل ما موی جوانان نیست. بسیاری از دوستان در سالهای ریاست جمهوری احمدی نژاد و با دیدن برخوردهای گشت ارشاد با جوانان، توجه همگان را به آن فیلم جلب می کردند و آن را دلیلی بر دروغگویی احمدی نژاد می دانستند، اما نیم نگاهی به رفتار و گفتار وی و دوستانش این حقیقت را روشن می کرد که...
پرچم کشور آلمان از سه رنگ مشکی , سرخ و زرد تشکیل شده است . رنگ سرخ با طول موج 625 تا 760 نانومتر اولین رنگ در طبیعت و دارای بالاترین بسامد نوری قابل تشخیص توسط چشم است .
اسفند 1377 بود که کُردها بعد ازچند سالی سکوت، اینبار خیابان رابا قدرت تمام تسخیر کردند. همان خواستهایی که سالها بود به خاطرش زندان، شکنجه، اعدام شده بود و برایش جنگیده بود، اینبار در خیابان و بدون آنکه اسلحه ای در کار باشد، مطرح شدند. اینبار نسلی داشت اعتراض میکرد که مبارزه ی مسلحانه را تجربه نکرده بود، اما زبان مقاومت را خوب میفهمید و برای همین هم به خیابان آمده بود. ولی باز سرکوب شد. گویا حاکم هیچ چیزی سرش نمی شود و کاری جز کشتن بلد نیست.
راست مي گفت آن راننده كاميون، فقط جاده ها مي دانند عجب دنياي كوچكي داريم. او را مدتها بعد در اواخر تيرماه در حوالي رامسر ديديم و يك چاي و قليان مهمانش كردم. اول به خاطر تغيير چهره ام مرا نشناخت، اما ماشين را كه ديد شناخت و گفت:به به. رفيق خودمون! بابا چه خانواده اهل مسافرتي هستيد شماها! هنوز شمال هستيد؟ گفتم:نه بابا. ميريم و مياييم. اما همين يك تابستان است و يك شمال و بچه ها كه عاشق دريا هستن!