رفتن به محتوای اصلی

دو کامنت را برگزیده‌ام یکی از جمال و دیگری از سیامک که قبلا یک کامنت او را در پاسخ به کامنتی دیگر از جمال به صفحۀ نخست آورده‌بودم. و حال سیامک پرسش‌هائی را با من در میان گذارده‌است. پیش از پاسخ به این پرسشها بنویسم که من سبک و خرام نوشتاری سیامک ترک را بر سبک و خرام نوشتاری جمال کرد ترجیح می‌دهم. هرچند خود را به مواضع جمال (منهای حمایتش از پ‌ک‌ک) نزدیک‌تر می‌بینم. و اما پاسخ پرسشی که سیامک با من در میان گذاشته‌است

جای تعجب خواهد بود که اگر برای آن بخش از جنبش سوسياليستی که دمکراسی را از اهداف عدالتخواهانه اقتصادی/ اجتماعی جدا ناپذير می داند، به پای اين نوع مفاد برنامه ای و اشکال دمکراتيک ساختاری (جمهوريت) نرفته آنها را به مثابه ی سنگ بنای پيشرفت به سوی سوسياليسم، نداند. در قرن گذشته تجربه شده است که تنها در چارچوب وجود نظام دمکراتيک و مبتنی بر حق رأی عمومی (جمهوری) و از طريق نهادهای انتخابی مثل پارلمان، انجمن و شورا است که توده های مردم می توانند در سرنوشت اجتماعی خود شرکت نموده و...
مقاله ای که دیروز در مجله معروف «فوربس» و تحت عنوان «چگونه تغییر رژیم در ایران دنیا را متحول خواهد کرد» منتشر شده دولت امریکا را ترغیب به تغییر رژیم در ایران از طریق حمله نظامی میکند، و پس از ارائه لیستی از منافع مختلف یک حمله نظامی به ایران، مینویسد، «و بالاخره یک ایران آزاد! حتی اگر به این معنی باشد که مردم آن کشور مجبور باشند راه خود به سوی آزادی و دموکراسی را از میان خرابه ها پیدا کنند و قیمتش را با خون و ثروتهای برباد رفته خود بپردازند.»
حقوق بشر به معنای امروزی در اثر تغییر نگرش به انسان و پیدایش اومانیسم به‌وجود آمد. اومانیسم در واقع علوم جدیدی را به‌وجود آورد به‌نام علوم انسانی و البته در یک رابطه‌ی برگشتی، این علوم انسانی باعث تقویت اومانیسم شد. علوم انسانی جدید از رشته‌های مختلفی تشکیل شده که یکی از آنها انسان‌شناسی است که نسل قبل، آن را مردم‌شناسی ترجمه می‌کردند.
جمهوری اسلامی عبدالمالک ریگی را زمانی دستگیر و ا عدام کرد که تبدیل به یک اسطوره شده بود. پیروزی های مکرر او در جنگ با رژیم، او را یکی از موفقترین رهبران چریکی کرده بود. ‫او ثابت کرده بود که میتواند جمهوری اسلامی را در تمام جبهه هایی که علیه مردم بلوچ باز کرده بود، شکست دهد. چندین بار او را محاصره و غافل گیر کردند و لی او هر بار با مهارت و شجاعت زیاد محاصره را شکست و جان سالم بدر برد.
دولت جمهوری اسلامی از سرکوب جنبش مردم ایران سرمست است و اینک خود را آماده می سازد تا با جهان به نزاع برخیزد! شوربختانه در ایران کنونی ، فردی حکومت میکند که با دیپلماسی لج بازی کودکانه اش سیاست های سرنوشت ساز کشور رابانابخردی پیش می برد تا هرچه بیشتر بسوی پرتگاه نزدیک گردد!؟« احمدی نژاد از تصویب قطعنامه چهارم اظهار خوشحالی کرد!بی بی سی«در ضمن محمود احمدی نژاد غرب را تهدید نمود که از کرده خویش پشیمان خواهند شد!اما قبل از تصویب قطعنامه چهارم...
یک لحظه حالت انسان پارانوییدی را تصور کنید که خیال می‌کند از همسایه تا شومن درون تلویزیون، بقال سر محل و غیره او را زیر نظر دارند و همه اعضای یک « توطئه گسترده» علیه او هستند، او را زیر نظر دارند و می‌خواهند او را مسموم کنند، ترور شخصیت کنند و یا از بین ببرند. دوم به این موضوع توجه کنید که در یکایک ما انسانها حالات مختلف پارانوییا و بدگمانی از درجات اولیه و تا حالات پیشرفته می تواند وجود داشته و یا بوجود آید.
عبدالله شهبازی که قبل از انقلاب 57 هوادار خمینی بود در زندان توده ای شد و پس از انقلاب از معاونین کیانوری گردید و همراه با رهبران حزب توده ظاهرا دستگیر وبه دستور خمینی آزاد شد و از مهره های اصلی وزرات اطلاعات بود و از مشاوران اصلی خامنه ای ؛ حامی خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری ؛ سپس هوادار احمدی نژاد در انتخابات شد و انتخابات سال گذشته از حامیان موسوی گردید . به نقل از رهبران حزب توده گفته شد که عبدالله شهبازی نفوذی وزرات اطلاعات در تشکیلات سازمان نظامی _اطلاعاتی حزب توده پس از انقلاب بود و...
دقیقا نمی دانم پروژه اعترافات صداوسیما در فاز چندم است، اما می دانم که در این مدت فیلمنامه نویسان صدا و سیمایی، در کار خود بسیار پیشرفت داشته اند و اگر روزی، جشنواره فیلم های اعتراف برگزار شود، قطعا اینان هستند که روی فرش قرمز، عکس خواهند گرفت. نوشته ی یکی از همین فیلمنامه نویس ها که احتمالا هنوز در حال تمرین است را روز سه شنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۹، در سایت رجانیوز خواندم. صدالبته وقتی صداوسیما، حنایش دیگر رنگی ندارد، رجانیوز که جای خود دارد.
یک رژیم فاشیستی غیراجنبی، ایران را، اشغال نموده است . مردم آزادیخواه ایران، روزانه با تحقیر، خفقان، زندان، شکنجه و مرگ خشونت آمیز، دست و پنجه نرم می کنند. درجـوی ممـلو از نا امیدی، با هوایی کاملا ً مسـموم ، مردم دغدغه آینده خویش و میهنشان را دارند. حکومت حاکم، تصمیم خود را گرفته است اما، زباله دانی تاریخ، ممـلو از رژیم هایی است که با زور و استـبداد، در صدد خاموش کردن مشـعل آزادی خـواهی بـرآمده اند.