رفتن به محتوای اصلی

اگر اعدام قتل عمد دولتی و نمودی از بربریت قرون وسطی در عصر نوین است؛ پس با تظاهرکنندگان کابل و با ملتی که سی سال ست که فرزندانش در کشتارگاه های حکومت اسلامی قتل عام می شوند، همصدا شویم و لغو حکم اعدام را به حکومت اسلامی تحمیل کنیم!
روزگاری خمینی در ثنای وارثان کنونی خود یعنی سپاه پاسداران چنین گفته بود: اگر سپاه نبود، كشور هم نبود. کاش من هم یک پاسدار بودم . خمینی در بخشی از سخنان خود در حمایت از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی فرمود: «من از سپاه راضی هستم و به هیچ ‏وجه نظرم از شما برنمی‏گردد.
آن گونه که تعدادی از شما با ای میل و تلفن پیشنهاد دادید، ما بنا به رأی اکثریت یوگند هربرگر (مکان جوانان) محل موینه زی را که از تاریخ 28 جولای یا یولی (ماه هفتم) تا اول ماه اوت(آگوست) 2010، جا برای حدود صد تاصد و بیست نفر به منظور برگذاری اردو چهار شبانه روز انتخاب و رزرو کرده ایم. همان طور که در نامه ی پیش، به آن اشاره کردیم، این مکان تقریبا حدود 135 کیلو متر باشهر کلن در آلمان فاصله دارد و حدود 60 کیلومتر از شهر دورتموند هم دور است و حدود 150 کیلومتر یا کمتر به مرز هلند نزدیک است.
این راکتور در شرایط عادی هم نیاز به کنترل کیفیت و به روز کردن شیوه ی کاری اش دارد. مسئولین و دانشمندان هسته ای ایران نیز فوریت این به روز شدن را درک کرده بودند. علاوه بر این، آگاهان سیاسی نیز از این ماجرا با خبرند چرا که در بسته ی پیشنهادی غربی ها هم به روز کردن امکانات این راکتور قید شده بود. نیاید آن روز که در ادامه ی ندانم کاری های آقایان، نشت رادیواکتیویته ی این راکتور اتمی بر اثر زلزله، فاجعه ای انسانی به بار آورد و برگی نوین از مظلومیت مردم ایران در صفحات تاریخ ورق بخورد
در سال 2001 ساختمان مسجد( امام علی )در شما ل غرب کپنهاک توسط سفیر وقت خریداری شد .در دسامبر سال گذشته ، هنگام دیدار احمدی نژاد از کپنهاک ، او پرداخت 10 میلیون دلار کمک دولتی برای ساخت مسجد برزگی را به حجت ا لاسلام مهدي خادمي از مسئولان سیاسی _ ایدئو لوزیک سپاه پاسداران وعده داده است که از طریق شبکه پول شویی سپاه پاسداران به دست اهل بیت دانمارک خواهد رسید.با این وجود شوراي شهر کپنهاک ، روز 15 آپریل 2010 با ساخت اولين مسجد «مسجد امام علي با زيربناي 2000 متر داراي 2 مناره به ارتفاع 32 متر و...
اظهارات احمدی نژاد، بی آن که از نیت احتمالی او برای خریدن وقت چشم پوشی شود، فرصتی را برای تلاش بامعنائی در راستای حل مسئلۀ پروندۀ اتمی فراهم آورده اند؛ تلاشی برای حل مسالمت آمیز مسئله و رفع خطر روزهای دشواری که، چه به صورت تحریمهای شدیدتر اقتصادی – سیاسی و چه به صورت سناریوهای مخربتر، ممکن است در انتظار مردم و کشور ما باشند؛ یک فرصت مشروط.
روز شنبه 19 ژوئن، افسران ارتش آمریکا متن قراردادی را به زندان تیف آوردند که باید امضا می کردیم. طرف اصلی قرارداد، سازمان مجاهدین بود و اگر از زندانیان تیف کسی آن را امضا نمی کرد او را به انفرادی می فرستادند. یکی از زندانیان که حاضر نشده بود امضاء کند را به مدت 2 هفته به انفرادی و قفس فرستادند ! رارداد ترجمه نشده بود و بیشتر زندانیان درست نمی دانستند که چه چیزی را باید امضا می کردند! نیروهای آمریکایی هم با سلاح و فریاد فقط می گفتند باید امضا کنی؛ ظاهرا بسیار عجله داشتند.
تجاوز در زندان نوعی شکنجه است. سلب آزادی به دلیل باور ها یی که داریم نوعی شکنجه است. آیا امیر انتظام که چندین دهه در زندان بسر برده و آزادیش را ربوده اند تحقیر شده و قربانی است؟ معترضی که اعدام شده در نهایت ضعیف و ذلت جانش را گرفته اند؟ چند هزار نفری که در نسل کشی 67 در گورستان های جمعی و بی نام و نشان سر آزیر شان کرده اند بی حیثیت شده اند؟
مگر این حضور فعاّل جنبش طبقه کارگر نبود که نظام پادشاهی را به زانو در آورد؟ جایگزین آن چه شد؟ آیا فقط حضور فعّال طبقه کارگر در جنبشهای مردمی تضمین کننده این برامد میباشد که ما به سکولاریسم و دموکراسی خواهیم رسید؟ تجربه انقلاب 57 فریاد میزند که خیر، اینطور نیست.
شادی صدر به درستی می گوید٬ «دموكراسی و حقوق بشر٬ از هر یك از ما شروع می شود ..». بر همین اساس است كه «ما» باید در مبارزه علیه سیاست های عقب مانده ترین٬ مرتجع ترین٬ و ضد زن ترین رژیم معاصردركشورمان جبهه معتقدین به فمینیسم را تقویت كنیم. زندگی در تبعید و فرصت ارزیابی گذشته به ما آموخته كه این مبارزه مثل هر مبارزه سیاسی دیگر از طریق ارج گذاردن به تلاشهای همراهان جلب حمایت و همسو ساختن نا آگاهان و خنثی کردن مخالفان میسر می شود٬ نه راندن متحد ین با لفعل یا بالقوه به جبهه مخالفین یا بی تفاوتها.