بنام خدا

4/8/1390

 ظاهراً ازادیخواهان ایرانی اینبار بیش از عوامل بیرونی با کج فهمان و دسیسه بازان داخلی در مقابله با جنبش مردم روبرو بوده، هم انان هستند که با طرح مسائل فرعی و ارائه راههای بی ثمر به عمد در پی زمین گیر کردن جنبش دمکراسی خواه مردم بوده به بیان مخاطرات اتی در صورت تداوم عملی جنبش پرداخته و با شعله ور ساختن اتش اختلافات در میان دمکراسی طلبان از طریق بیان دیدگاههای انحرافی تشتت اراء را به جنبش تحمیل کرده، از این طریق به مقابله با توان ازادیخواهی و دمکراسی طلبی یک ملت برخاسته اند.

از پس طرح تشکیل کنگره ملی خارج از چهارچوب و قواعد مد نظر ان ریاکاران( حافظان حکومت دینی ) و با توجه به دعوت از اقای رضا پهلوی به جهت مساعدت در تشکیل ان کنگره، حضرات همچون خود خلیفه شدیداً به دست و پا افتاده با طرح موضوعات فرعی، خارج از زمان مناسب اثر گذاری، به سرگرم سازی جامعه پرداخته، سعی میکنند مردم را از ادامه ان راه رهائی باز دارند.

به دستور خلیفه نادان، علی رغم رفتار غیر قانونیشان ناگهان به شیخ شجاع ملاقات با خانواده میدهند تا حضور او و موسوی عزیز را به جامعه ازادیخواهی یاداور گشته، بی نیازی به حضور رضا پهلوی بعنوان یک جایگزین مناسب در قامت رهبری مدرن را در این شرائط خطیر گوشزد نمایند. از طرفی با کمک پنهان به طرح معنا دار موضوعات قابل بررسی مثل فدرالیسم یا حقوق به محاق رفته اقوام ایرانی، خطر جدائی طلبی را به رخ کشیده به دلسوزان میهن یاد اور میگردند، تا جلوگیری از ان مخاطره میهنی را از طریق حفظ حکومت فعلی لازم بنمایانند، همزمان خلیفه مضحک و نادان حکومت با طرح ناشیانه موضوع سیستم پارلمانی و جایگزینی ان با ساختار جمهوری تقلبی فعلی دست به دامن ارباب قدیمی گشته تا با فضاحت تمام به او یاداور گردد که اگر قرار به تشکیل حکومت پارلمانی به روش مشروطه سلطتنی است، ما خودمان با تغییراتی( مشروعه خلافتی ) انرا ایجاد کرده، خوش خیالانه و در توهم از انان اِذن بقاء مجدد بگیرد. بیچارهِ واماندهِ بدبخت، واقعاً نمیداند که تاریخ مصرفش همچو قذافی بسر امده، وقت رفتن به سرای دیگر است! ای خلیفه نادان بدان که علی رغم تصور تو این بار ملت ایران با راهنمائی وطن پرستان تصمیم گرفته اند که با توجه به شرائط خطیر منطقه و به تمنای رهائی و سربلندی میهن تا ته خط که نابودی بساط متعفن شما ملایان دروغ زن است بی هیچ شکی رفته، خواسته های ملی را به اربابانت تحمیل کنند. سهم دوستان شما از نفت خاورمیانه در لیبی و از لیبی تأمین خواهد شد و ایران عزیز به لطف خدا، رهاتر از همیشه به انچه درخورش هست در توافق با غرب مدرن خواهد رسید، سرنوشت دردناک قذافی را هر چند که بربریت، کوته فکری و تصمیم گیری احساسی ناشی از زندگی در چهارچوب قبایل بدوی را برای جهانی به رخ کشید و بهت و افسوس ازادیخواهان را به همراه داشت، در برابرت ببین و از اینهمه جهالت و حماقت به عمد دست بردار، ما وطن پرستان ایرانی نزدیکیم، خیلی نزدیک، بیش از انچه فکرش را بکنی، پیش از انکه دیر بشود، در برابر اراده ملت تسلیم شده و خود برو.

اخیراً حامیان حکومت در باند اصلاح با طرح بیانیه از جانب شورای به محاق رفته و بی دلیل خاموشِ سبز راه امید میخواهند بگویند که ما هم هنوز هستیم و با طرح حرکت دوشنبه های اعتراض انهم نه به شکل حضور ضروری و براندازانۀ خیابانی بلکه با خانه نشینی و توهم حرکت و طرح داستانهای زیبا از مبارزه لاک پشتی بی اثر و از زبان یک زندانی سیاسی ابرومند و عزیز میخواهند جنبش مردم را به بازی گرفته به سرگرمی جدیدی مشغول نمایند. ای کاش یک نخ موی تاجزاده عزیز در تن شما مصلحین لاف زن بی اعتبار بود و از تعصب و حمیَّت ان مرد شجاع بهره ای برده بودید.

اما اقایان بدانند که جنبش ازدیخواهی مردم ایران همانطور که به واقعیات پس پرده این حکومت جعلی و دروغین دست یافته و بواسطه درک حقایق از ادامه این حکومت اوباش تحت نام دین صرفنظر و عبور کرده است، در طی چند ماهه پس از اسارت موسوی عزیز و کروبی شجاع و درک نقش پر نیرنگ و پلید شما دودوزه بازان مصلح در خصوص این اسارت و تلاش بی ثمرتان در استحاله معنای جنبش سبز و باورهای ایجاده شده از ان تلاش ملی در مردم، از شما و اصلاحات دروغین شما نیز عبور نموده، میروند تا سر فصل جدیدی از مبارزه مستقیم، هدف دار و با برنامه در جهت فروپاشی بنای حکومت دینی را پایه گذاشته، تا حذف کامل ان از صحنه سیاسی ایران عزیز از پای ننشیند.

ممکن است طرح ایجاد حکومتهای بظاهر دمکرات و متصل به ایده های دینی در کشورهای تازه رها شده ای مثل لیبی یا تونس معنا و مفاهیم تازه ای را به ان جوامع ارائه داده در ان کشورها پدیده ای نو بحساب اید، اما بقول نویسنده محترم سرکار خانم بقراط ملت ایران سالها پیش از این تاوان اهتمام به تشکیل جمهوری دینی را پرداخته، تجربۀ برپائی این نوع از حکومت را با نابودی ضمنی ایران عزیز پشت سر گذاشته اند. تجربه ای که به نابودی میراث ملی در تمامی ابعاد و کم رنگ شدن منافع ملت ایرانیان در سطح منطقه منجر گشته، نشانه های مشخصی مثل کم شدن سهم ایران در پهنه ابی خزر، بستن اب بر روی هامون، ادعای غیر معقول بر مرز ابی مشترک با عراق در اروند و ادعای فرصت طلبانه بر جزایر سه گانه ایرانی در خلیج همیشه پارس برای مردم ما به همراه داشته است، که این همه از عدم التفات و توجه ملایان به منافع ایران نشأت گرفته، ضربات و صدمات جبران ناپذیری را به عمد و به دلیل حقارت اینان بر کشور ما به سبب گدا منشی ذاتی و تعهدشان به بیگانه در خصوص نابودی ایران به همراه اورده است.

تشکیل کنگره متحد کننده و رهائی بخش ملی:

انچه در خصوص لزوم تشکیل این کنگره ملی ضرورت بیان و طرح می یابد: ایجاد یک ستاد عملیاتی، ساختار هم اندیشی و اتحاد ملی در جهت تجمیع و به فعل رساندن توان تمامی نیروهای ازادیخواه و قائل به تغییر حکومت (اپوزیسیون داخل و خارج کشور) در میهن بوده تا با کسب توان راهبری و هدایت جنبش سبز و استفاده از توان احاد ملت در ضمن تعیین اهداف اولیه و عالی به اشتراک نظر و اتحاد لازم دست یافته، تغییرات ضرور را در قالب زمانبندی معین و در راه حصول به نتایج مشخص به اجرا گذارد. باید زمان را از حکومت ملایان و حامیان پیدا و پنهان انان در داخل و خارج از کشور ربوده، در رایزنی با ذی نفوذان سیاست گذاری در صحنه جهانی و منطقه خاورمیانه به تفاهم رسیده، ارزوهای ملی و مردمی را به فعل رساند.

1-راه اندازی دبیرخانه کنگره ملی در گام اول

الف- در جهت تأسیس و بنای این ساختار راهبردی باید در گام اول به ایجاد دبیرخانه ان ستاد همت گماشت، تا در پرتو ایجاد دبیرخانه قدمهای اولیه را در خصوص ایجاد هسته مدیریت جنبش سبز برداشته، به فراخوان حضور ازادیخواهان قائل به تغییر و مایل به عمل واقعی در خصوص ازادی ایران توجه و به دعوت انان برای تشکیل هیئت مؤسس کنگره عمل نمود. باید از پس تشکیل دبیرخانه به نگارش چارت پیشنهادی تشکیلات راهبری و ساختار کمیسیونهای کنگره، تدوین اساسنامه، اهداف مشترک ازادیخواهان در ضمن تفکرات مختلف، راهبردهای عملیاتی حصول به نتیجه و از همه مهمتر شاکله بازوی سیاست خارجی ان تشکیلات در قالب طرح پیشنهادی اقدام و پس از تدوین ان طرحها با چاپ و تکثیر و همراه با دعوت نامه های اعضای هیئت مؤسس برای ایشان ارسال گردد تا نظرات و پیشنهادات خود را قبل از برگزاری اولین جلسه مؤسسین حداکثر ظرف مدت سه ماه به دبیرخانه ارائه دهند.

بدیهی است با توجه به شرائط خطیر منطقه و عدم هماهنگی لازم در بین ازادیخواهان این گام اولیه یعنی راه اندازی دبیرخانه و اقدامات اغازین پس از ان باید توسط اقای رضا پهلوی بعنوان امین ملت و تنها نماد ملی قابل اعتماد انجام گرفته، دیگران ایشان را در این خصوص همراهی و یاری نمایند.

ب- تدوین و نگارش نظامنامه داخلی کنگره با توجه به شیوه و روشهای اعمال مدیریت در چنین مجامعی حتماً ضروری است.

پ- گام بعدی دبیرخانه کنگره تدوین و نگارش قانون اساسی پیشنهادی اینده بر اساس توجه به دو تجربه گذشته در این خصوص در مشروطه و پس از تغییر رژیم ایران در سال 57 و نگاه به تجربیات دیگر جوامع ازاد در این مورد می باشد، تا قبل از هر اقدام اتی بدانیم که در چهارچوب چه موازینی و برای چه هدفی به جلو یورش خواهیم برد.

ت- بررسی و پیشنهاد نوع و شیوه حکومت در ایران اینده بر اساس تجارب موفق دیگر ملتها و علقه های بومی ملت ایران تا در پس فروپاشی نظام فعلی زمان را در خصوص تأسیس بنای اولیه حکومت از دست ندهیم.

ج- بررسی و برنامه ریزی چگونگی برگزاری همه پرسی تعیین حکومت و رفراندوم قانون اساسی پیش نهادی در اینده و پس از رهائی کشور.

چ- تعیین زمان اولین اجلاس هیئت مؤسس، حداکثر سه ماه پس از اعلان شروع بکار دبیرخانه و صدور و ارسال دعوتنامه های مورد نیاز در این خصوص برای مدعوین به ضمیمه پیشنهادات.

ح- پیشنهاد سهمیه حضور ازادیخواهان در گنگره بر اساس تعلقات دینی، مذهبی، حزبی، قومی، سیاسی و جمعیتی هر یک از موارد فوق الذکر.

د- بررسی تحولات منطقه ای و تاثیرات متقابل ان تحولات بر جنبش سبز ازادیخواهی ایران و بالعکس جهت ارائه به نشست کنگره.

ذ- بررسی نحوه، دلائل و میزان استفاده از کارشناسان ملی داخل وخارج کشور در زمینه های مختلف مخصوصاً اشنا به علم حقوق و سیاست خارجی و چگونگی حضور و بکارگیری ایشان در هیئت مؤسس و نشست کنگره.

2-برگزاری اجلاس هیئت مؤسس کنگره

بعلت شرائط خاص منطقه و سعی مذبوحانه ملایان در جهت ماندگاری و بقاء بر حاکمیت بوسیله استفاده از پیچیدگیهای عالم سیاست و بده بستانهای پشت پرده با سهم خواهان قدیمی از نفت ایران در دنیای غرب و سعی حاکمیت در فریب مردم از طریق هویت بخشی مجدد به باند اصلاحات، استفاده هدف دار از زمان و سرعت عمل در اجرای تصمیمات، راز موفقیت ازادیخواهان وطن در حصول به نتایج روشن و پاسخ به خواسته های مردم میهن است، لذا باید حداکثر ظرف مدت سه ماه از تاریخ اعلان شروع به کار دبیرخانه کنگره، اولین اجلاس هیئت مؤسسین را برگزار نمود تا پس از طرح و تصویب پیشنهادات دبیرخانه در خصوص اساسنامه کنگره و نظامنامه داخلی به انتخاب هیئت رئیسه موقت اقدام، وارد فاز عملیاتی و اجرا گردیم.

در اجلاس هیئت مؤسس باید به چرائی و چگونگی عضویت مدعوین اجلاس در کنگره رسیدگی و در پی شور حاضرین جلسه به بحث گذاشته و تائید گردد.

هیئت مؤسس باید در کوتاه ترین زمان ممکن به بررسی پیشنهادات دبیرخانه در خصوص تدوین نقشه راه جنبش و تعیین دستور کار اجلاس اول کنگره پرداخته با تعیین زمان به برگزاری اولین اجلاس کنگره اقدام نماید.

3- برگزاری اولین نشست کنگره و اعلان رسمی حضور و آغاز به کار آن

الف- با برگزاری اولین نشست کنگره با حضور کلیه اعضاء و پس از رسمیت جلسه باید هیئت رئیسه دائم و دبیر کل کنگره از میان اعضاء در فرایندی دمکراتیک انتخاب و نظامنامه داخلی با اساسنامه کنگره به بحث گذاشته، تائید، تصویب و قابل اجرا گردد.

ب- در ضمن سازماندهی کنگره از طریق تقسیم اعضاء در کمیسیونهای مورد نظر باید به ارائه چهارچوبها و موازین حرکت جنبش در ضمن تعیین هدف بعنوان نقشه راه پرداخت تا پس از تعیین ان اهداف با صدور بیانیه، حضور و موجودیت کنگره را به مردم و جامعه جهانی رسماً اعلام کرده، مسیر حرکت کنگره در راهبری جامعه بسوی رهائی میهن را مشخصاً اظهار و ضمام رهبری جمعی جنبش را در دست گیرد.

پ-کنگره باید به مقوله تحریم انتخابات نمایشی پیش روی بعنوان ابزاری کارامد اهتمام ورزیده، راه بقاء رژیم از این طریق را با اگاهی بخشی به عموم مردم و تحریم قطعی ان نمایش مضحک بر ملایان حاکم مسدود نماید.

ت- کنگره باید موجودیت خود را با حضور مؤثر و قاطع به جامعه داخلی و جهان پیرامونی شناسانده، اطمینان مردم را از طریق حرکت صادقانه جلب نموده، اهرم راهبری جنبش را در دست گرفته، مانع از طرح نقشه های جدید و بازیهای انحرافی حامیان پنهان( باند اصلاحات/ باند اعتدال/ باند مهدویت/ باند خلافت ) حکومت گردد تا انرژی جامعه ازادیخواهی را بعنوان بازوی عملیاتی کنگره متمرکز و معطوف سرنگونی و فروپاشی حاکمیت ملایان گرداند.

ج- کنگره باید در جامعه جهانی و به نمایندگی از طرف ملت ایران به طرح مواضع پرداخته با حضور تابلو دار در مجامع بین المللی به دفاع از حقوق مردم ایران و شرح مواضع جنبش اهتمام داشته باشد. کنگره می تواند از طریق کانالهای ارتباطاتی با مجامع جهانی در زمینه مسائلی چون حقوق بشر و انرژی هسته ای به تبادل نظر پرداخته، اطمینان دنیای غرب را به اینده دمکراتیک میهن جلب و هم راستا با منافع کشور به اتخاذ مواضع مناسب( کسب منافع متقابل و مشترک با غرب نوین) همت گمارد تا نظر مساعد دنیای غرب در همراهی و پشتیبانی از جنبش سبز را بر انگیخته، در تفاهم با لابیهای مؤثر تصمیم ساز در دهکده جهانی به مسیر حرکت خود محتوی و جهت بخشیده و حضور بلامنازع خود را بعنوان هسته رهبری جنبش مردم به غرب ابراز و برای انان قطعی نماید. اینجاست که نقش رضا پهلوی با توجه به هویت و نسب ملی و اشنائی ایشان با اصول روابط سیاسی/ دیپلماتیک در دنیای غرب و حضور طولانی مدتش در نیمکره غربی در خصوص ایجاد تفاهم، چانه زنی سیاسی و ایجاد انگیزه حمایت انان از جنبش بسیار فراتر از انچه تصور میشود به کار امده، پر رنگ بوده، حتماً و قطعاً راه گشا خواهد بود.

چ-در ضمن سازماندهی و ایجاد شاکله مورد نظر در درون کنگره باید به سازماندهی بدنه اجتماعی جنبش سبز بعنوان نیروی عامل پرداخته، زمینه حضور مؤثر و مداوم مردم در خیابان تا رهائی را از طریق برنامه ریزی مدون، مشخص و جهت دار فراهم نمود. حضور عملیاتی و با دوام جنبش مردم در خیابان مرز فروپاشی و ممات رژیم فاسد ملایان است، این مهم در فاز اول جنبش سبز به دلائلی از جمله نیات پنهان باند اصلاح در اصرار به بقای رژیم حاکم از گردونه محاسبات خارج گشته، بصورت مؤثر استفاده نشد. باید در برنامه اجرائی کنگره از این مهم بعنوان فاز عملیاتی و ابزار قطعی براندازی استفاده شده، بدین شیوۀ مطمئن علی رغم هزینه های ان به دیده راه اصلی موفقیت نگریست. تداوم و اصرار مؤکد بر اهداف و خواسته ها اصلی ترین رمز پیروزی در جنبشهای مردمی است.

ح- کنگره باید کار بر روی پیش نویس قانون اساسی اینده کشور را از هم اکنون شروع کرده، با بررسی و نقد گذشته سیستم حکومتداری در کشور و با الگو برداری صحیح از تجارب بشری در این خصوص و در دنیای ازاد به الگوی مناسب اجرا در میهنمان رسیده، کار را برای همه پرسی در خصوص تعیین نوع حکومت و رفراندوم قانون اساسی شروع نماید.

خ- کنگره باید با تشکیل کمیسیون اقتصادی به ابعاد فاجعه ملی سی ساله در خصوص نابودی منابع و در امدهای ملی و اضمحلال اقتصاد ایران پرداخته تا در پس فروپاشی نظام اخوندی و در اسرع وقت به ترمیم اولیه و موقت ساختار اقتصادی کشور در جهت بهبود وضعیت معیشت مردم با برنامه مدون همت گمارده، با اجرای طرحهای بلند مدت و کارشناسی اقتصاد کشور را از اضمحلال عمدی نجات دهد.

د- کنگره باید ضمن ارج گذاشتن به درایت، از خود گذشتگی و صبر قهرمانانه راهبران عزیز جنبش سبز منتخب ملت جناب میرحسین موسوی و شیخ شجاع کروبی دلاور کرسی حضور در هیئت رئیسه را برای این دو عزیز محفوظ داشته، با مراجعۀ مستمر به مجامع بین المللی خواستار ازادی این دو اسیر سبز، خانم رهنورد و دیگر اسرای سبز ملت گردد.

ذ- کنگره باید با تنظیم پیش نویس و ارائه شکایت به مجامع عالی حقوق بشری درخواست بر پائی دادگاه جنایات علیه بشریت بر علیه مسئولین صاحب به اصطلاح قدرت مطلقه در کشور بر اساس مدارک موجود و ناشی از جنایات به عمل امده توسط ایشان و در طول سی و اندی سال حکومت، خائنانه، رذیلانه و همراه با جنایت و سرقت اموال ملت گشته، خواهان اعلام اسامی این جانیان علیه بشریت بصورت رسمی و در سطح جهانی گردد تا مانع از فرار و پناهندگی انان پس از فروپاشی محتوم این حکومت شود.

تاریخ، میهن و مردم این سرزمین خوبان اماده فداکاری در جهت رهائی ایران از چنگال دون پایگان خود فروشِ حاکم بر کشور هستند، نباید این فرصت مغتنم رهائی را از ایران عزیز و مردمانش خوبش دریغ داشت. ایندگان این کوتاهی و مماشات را بسادگی بر نسل ما نخواهند بخشید، حاکمین دون پایه و فاسد رژیم بظاهر اسلامی در پی منکوب ساختن مردم از طریق تحقیر ناشی از تحمیل و اشاعه فقر و توسط اعمال طرح های عامدانه و ناشیانه ای چون یارانه ها یا افزایش عمدی بهای دلار و دیگر ارزهای خارجی در برابر ریال هستند. انان مطمئنند که یک ملت فقیر و در پی نان، رمقی برای مبارزه با انان و باز جستن درامد نفت از کیسه گشاد ایشان نخواهد داشت، فرصت کوتاه و اوباش حاکم به خیالات واهی سعی بر بقاء دارند، باید رفتن و خارج شدن از صفحه حیات سیاسی ایران را با قدرت ناشی از اتحاد ملت به این فرومایگان بی سر و پا دیکته کرد.

باید با ارائه یک دیپلماسی قوی جهان را با جنایات ضد بشری ایشان در درون کشور از روزهای اغازین حکومت از پشت بام مدرسه رفاه تا جنایات ضد بشری انان در زندانهای سیاسی و ددمنشی این اوباش وطن فروش در خیابانهای کشور در سال 88 اگاه ساخته، چهره خبیث و خوی وحشیانه انان را در منظر دید جهانیان قرار داد تا راه فرار از سرنوشت محتوم یعنی فروپاشی حاکمیت و محاکمه در دادگاه عدل را بر انان بست.

در این لحظه و در این شرائط خاص تنها شخص قابل اعتماد برای مردم و جنبش ازادیخواهی انان شخص رضا پهلوی است. او همچون پدر و پدر بزرگش میهن پرستی راستین است که همچو انان به ایران و ایرانی خیانت نخواهد کرد، عشق به ایران در رگهای او و در وجودش جاریست ما میتوانیم که با اطمینان به او تکیه کرده ایران عزیز را با لطف خدا و کمک او از چنگ دون پایگان دین فروش رها سازیم. ترس مستولی بر اردوگاه حامیان رژیم و دست و پا زدنشان در زمینه حضور او بی دلیل نیست، انان میدانند که او می تواند و این واهمه انان از رویکرد مجدد ملت به این خاندان ایرانی تبار نشأت میگیرد.

ایران متعلق به همه ماست، ایران کشور خوبان در چنگ غیر ایرانیان حقیر اسیر است، ایران عزیز نیازمند حیات مجدد و تنفس در فضائی نو بی حضور اینان است. بخاطر خدا، خودتان و نسلهای اینده، ایران را دریابید، ما به لطف خدا رفتن را با خفت به حاکمین غیر ایرانی و دشمنان ملت دیکته خواهیم کرد، خدا با ماست و اعتلاء این سرزمین کهن ارزش دلاوری و از خود گذشتگی را بیش از گذشته و همچُنان داراست، ایران چون همیشه به مثابه ستاره ای بر تارک تاریخ میدرخشد.

ایران عزیز پاینده/