رفتن به محتوای اصلی

از جیش العدل تا فتح ماتحت هالوو سخنی با شاهزاده ؛ ترور شخصیتی افراد مبارز و تاثیر گذار

از جیش العدل تا فتح ماتحت هالوو سخنی با شاهزاده ؛ ترور شخصیتی افراد مبارز و تاثیر گذار

یاد باد آن روزگارانی که اپوزیسیون برای شناسایی و افشای خائنین، ارج و ارزشی قائل بود و حتی از جان خویش هم مایه می‌گذاشت. در بین خودمان، شاید هم صدها سیروس نهاوندی، مسعود بطحائی و عباس شهریاری می‌چرند و می‌برند اما اگر فرد و یا جریانی آنان را شناسایی و افشا کند، "اپوزیسیون جمهوری اسلامی" چنان بر جریان و یا فرد افشا کننده می‌تازند که تا دیگر کسی جرأت افشای چنین موجوداتی را نداشته باشد. زیر پای فرد افشا شده هم فرش قرمز پهن می‌کنند تا خدایی نکرده از عمل ننگین‌شان شرمسار نباشند. آری، از ماست که بر ماست.

دو موضوع : 1- آیا   حمله مسلحانه بر نیروهای نظامی مرزی رژیم در سراوان بلوچستان، ۶ نفر از این  نیروها  کشته  شده اند جنبش  مردمی  را تقویت میـکند؟ 

 حمله مسلحانه بر نیروهای نظامی مرزی رژیم در سراوان بلوچستان، ۶ نفر از این  نیروها  کشته  شده اند. هرچند همه آنها سرباز و درجه دار کم رتبه بوده اند  و نه آمر،  ولی رژیم بیرحم  آنها را قربانی مطامع سرکوبگرانه خود کرده است

نامه دوست اول:

 آیا کشتن این سه سرباز و دو استوار در سراوان، کار اپوزیسیون بوده و از جای دیگری هدایت نشده است؟

Image removed. ظاهر شدنِ دوبارۀ "جیش العدل" و آنهم در این شرایط، به سود کیست؟

Image removed. چرا به جای آمران و عاملان سرکوبِ مردم، سه سرباز و دو استوار را کشتند؟

Image removed. فکر نمی‌کنید که کشتن همین سه سرباز و دو استوار، توانست قتل ناجوانمردانۀ چندین بلوچ مبارز که در این هفته توسط سپاه پاسداران صورت گرفت را تحت الشعاع قرار دهد و به نوعی توجیه کند؟

 

2- نفوذ دستگاههای اطلاعاتی / نمونه تاریخی عباس شهریاری/ مسعود بطحایی / سیروس نهاوندی

- خیلی از حرکات این روزها و حتی شعارها، هدایت شده است

- مدرکی ندارم ولی تقریبا مطمئنم که هدایت شده است. الان کی به کشتن چند سرباز نیاز داشت؟ و آنهم در بلوچستان و مرز؟؟

نه همه چی روی رفاقت و رقابت می‌چرخد و کمتر کسی به این بحث وارد می‌شود چون رضا پهلوی محکوم کرد، مخالفین و رقبایش بی‌توجه به این که کشتن این سه سرباز و دو استوار به سود چه کسی است، از آن حمایت می‌کنند. اگر بحث درست هدایت شود، شاید بتواند توجهاتی را بر انگیزد. احتمالا مولوی عبدالحمید در روز جمعه به آن اشاره خواهد کرد

بعد از آن پیرمردکی که اسم اش را هم در آخر فیلم می گوید و من متوجه نمی شوم با الفاظ رکیک به جان هالو که در گوشه ای ایستاده می افتد و یکی به هالو انگشت می زند و دیگری کلاهش را می پراند و آن دیگری تلفن اش را به زمین می اندازد و کارهای شرم آوری که حقیقتا مایه وهن است.

این که آقای هالو مخالف تمام و کمال پهلوی ها و پادشاهی و سلطنت است اصلا موضوع صحبت نیست. هر کس می تواند از شخص یا گروه دیگر به اعلا درجه متنفر باشد و تنفرش را اعلام کند.

نامه یک دوست دوم :

به تک تک کسانی که تاثیر گذارند ؛ حمله رسانه‌ای در فضای مجازی شده است . حامد اسماعیلیون، مسیح علینژاد، عالپیام ، محسن سازگارا، شیرین عبادی و دیگران زیر ضربه رسانه‌ای هستند که در نظر طرفدارانشان بی اعتبار بشوند. جالب اینجاست که ابن کار را توسط به ظاهر هواداران شاهزاده انجام می‌دهند. نقشه بسیار زیرکانه ای است که بر طبق آن بزرگترین شخصیت مخالف ج ا بی اعتبار می‌شود و دیگر مخالفین را در خارج از کشور سرکوب می‌کنند

میخواهند جو ناامیدی و بی اعتمادی که از دهه ۱۳۶۰ تا ۷۰ یا ۸۰ حاکم بود را برگردانند تا نیروی انقلابی مردم به هرز رود و مدت حکومت خود را طولانی‌تر کنند.

کاملا درست است ، ولی عکس ااعمل نیروهای دموکراسی خواه در افشای این واقعیت کافی نیست ، شخص شاهزاده و حزب مشروطه نقش اساسی در خنثی کردن توطئه‌های وزارت اطلاعات دارند. کافی است همین کلیپی که یکی از هواداران خانواده پهلوی منتشر کرده و علنا اعتراف میکند که گروه پیمان مهسا را آنها به شکست کشاندند را افشا و محکوم کنند و همچنین از تمام لمپن‌هایی که با استفاده از علایم و نشانهای شاهنشاهی  به  تخریب  دیگر شخصیتهای سیاسی میپردازند. ابراز برائت کنند.

نگاهی به تاریخ در مورد نفوذ ساواک در گروههای مخالف رژیم

از سال 1968 «جبهه خلق برای آزادی فلسطین» (الجبهة الشعبیة لتحریر فلسطین)،  به رهبری دکتر جرج حبش،  پزشک مارکسیست فلسطینی که به یک خانواده مسیحی ارتدکس تعلق داشت، به دلیل عملیات متعدد هواپیماربایی، حمله به فرودگاه آتن و فرودگاه لر در اسرائیل و مهم‌تر از همه حمله به اجلاس وزیران عضو «اوپک» در وین (20-22 دسامبر 1975) و به گروگان گرفتن بیش از 60 نفر شرکت‌کنندگان در اجلاس، از جمله دکتر جمشید آموزگار نماینده ایران، اهمیت فراوان یافت و برخی اعضای آن مانند کارلوس  و لیلا خالد  شهرت افسانه‌ای یافتند. «جبهه خلق برای آزادی فلسطین» دارای اعضای بلندپایه غیرفلسطینی، مانند کارلوس ونزوئلایی- فرمانده عملیات حمله به اجلاس اوپک، بود و به این دلیل راهیابی غیرفلسطینی‌ها، از جمله ایرانیان، به سطوح عالی آن امکان‌پذیر بود.

نزدیک‌ترین سازمان ایرانی به «جبهه خلق برای آزادی فلسطین» سازمان چریک‌های فدائی خلق بود. از اینرو، موساد و ساواک برای نفوذ به سطوح عالی «جبهه خلق» از طریق چهره‌های سرشناس جنبش چریکی مارکسیستی ایران طرح‌هایی را دنبال می‌کردند.

 

«گروه فلسطین» . دادگاه اعضای این گروه و دفاعیات شکرالله پاک‌نژاد و ناصر کاخساز و مسعود بطحایی، که دست به دست می‌گشت، تأثیری بزرگ بر نسل انقلابی آن زمان، مذهبی و مارکسیست، بر جای نهاد. این سه به عنوان رهبران «گروه فلسطین» شهره شدند. ب

مسعود بطحایی از زمان دستگیری جنجالی «گروه فلسطین» (دی 1348) تا انقلاب (1357) زندان کشید. حدود 9 سال. چهره‌ای سرشناس بود در داخل و خارج از زندان و حتی در جهان. در زندان به سازمان چریک‌های فدائی خلق تمایل داشت. از اینرو، پس از پیروزی انقلاب فرمانده عملیات ستاد مرکزی سازمان چریک‌های فدائی خلق شد. در آن زمان، مقر سازمان در یکی از ساختمان‌های معروف ساواک در خیابان میکده مستقر بود.

در اسفند 1357 یا اوائل 1358، مسعود بطحایی به یکی از دوستان قدیمی خود مراجعه کرد

و اعترافاتی مهم را مطرح می‌کند. بطحایی می‌گوید:

«تحمل زندان، آن هم حبس ابد، را نداشتم. در زندان برازجان بریدم. نقشه‌ای ریختم. شروع کردم به شعار دادن. زندانبانان کتکم زدند. باز ادامه دادم. آن‌قدر ادامه دادم و کتک را تحمل کردم تا مرا به تهران، به زندان اوین، منتقل کردند. در اوین نیز این رویه را ادامه دادم. تا سرانجام پرویز ثابتی شخصاً به سراغم آمد. پرسید: دردت چیست؟ چرا این‌طور می‌کنی؟ گفتم: می‌خواستم شما را ببینم و هیچ راه دیگری نداشتم و این نقشه را ریختم. به او گفتم: من سیاسی نبودم. پاک‌نژاد ترغیبم کرد و آن دفاعیه را در دادگاه بیان کردم و قهرمانم کردند. نمی‌توانم زندان بکشم و نمی‌خواهم در زندان بمانم. می‌خواهم آزاد شوم و بروم دنبال زندگی‌ام.»

ثابتی، پس از چند دیدار، و مشورت با دیگران، سرانجام به بطحایی می‌گوید:

«تو حالا آدم مهمی هستی. نمی‌توانیم آزادت کنیم که به دنبال زندگی‌ات بروی. در عین حال آن‌قدر مهم شده‌ای که نمی‌خواهیم جاسوس یا خبرچین معمولی شوی. باید چهره و اعتبار سیاسی تو حفظ شود و حتی محبوب‌تر و مهم‌تر شوی. در این مدت آموزش لازم را به تو می‌دهیم و در فرصت مناسب از زندان فرار می‌کنی. ترتیبی می‌دهیم که پس از فرار از زندان از ایران خارج شوی و به گروه جرج حبش [جبهه خلق برای آزادی فلسطین] بپیوندی. در آن سازمان باید رشد کنی و بشوی یکی از معاونین جرج حبش.»

 

 

 

 

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

انتشار از:

کیانوش توکلی

تصویر

تصویر

تصویر

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید