رفتن به محتوای اصلی

متنِ تن عقربِ دین / برای آرمیتا گراوند
12.10.2023 - 16:35

متنِ تن عقربِ دین
برای آرمیتا گراوند

 

 

هنوز از زخمِ «مهسا» «نور» می بارد چو بارانی
هنوزم متنِ تن آماجِ رنج وُ هست زندانی
هنوزم بختکِ دین جانِ انسان می ستاند
کُشَد اندیشه وُ دانش؛کُشَد جانِ جوانی
تو می دانی که دیوارِ بلندی دارد این حاشا
کُشَد حاشا کُنَد؛او با شناعت بسته پیمانی  
کجا سقفی کجا سنگی به رویِ سنگ می ماند
کجا آرامشی آسایشی یا سایبانی
هنوزم آینه در خویش سرگردان وُ گریانست
هنوزم برگی از برگی نمی جنبد نهانی
هنوزم غربت وُ آن هالۀ حرمانِ ناسور
هنوزم زندگی در زَمهَریرِ مرگ ارزانی
زمین می لرزد از زجر وُ ازین نامردمی ها
نه از ابری وُ بارانی نه از چشمه نشانی
نمی جوشد نشاط از آبشارِ بی تپش اینجا
که می گوید که اینجا بوده شادی هم زمانی
هزار آواز وُ رؤیا مُرده وُ در گور شد پنهان 
چنان کز لحظه های ما نمانده جز گمانی
به پیرامونِ تن افسوسِ سرما رنگِ مرگست
دمادم می رسد اندوهِ تنهایی وُ حیرانی
غُرابِ غم دلِ آواره می جوید به هر جایی
که در آن دل بسازد ساز وُ برگِ آشیانی
به گرداگردِ دل درد وُ در وُ دیوار وُ بندست
تمامِ لحظه ها آشفته حالی ها پریشانی...
ازین کوچه به آن کوچه دَوَد مادر پُر از درد
صدایِ خسته اش در سینه بشکسته زِ بی جانی:
کجایی کودکم ای ماهِ من از تو خبر نیست
ترا هم عقربِ دین زد که ناگه چون خزانی
ترا من با هزاران خونِ دل پرورده بودم
گُلم را بُرده گلدان را شکسته مانده حرمانی 
گُلم بودی گُلِ تنهایی وُ سنگِ صبورم
بهارِ گیسوانت ساحتِ آرامِ بُستانی
بیا بگشای چشمانت دلم خون شد ز دوری ها
نمی دانی که من چشم انتظارم جاوِدانی
پدر از دوری ات نالان وُ سرگردان وُ بیمارست
بیا دُردانه می دانم که با من مِهرَبانی
هنوزم همکلاسان وُ کتاب وُ کیف وُ درس وُ رَه
ترا در انتظارند ای حضورت ارمغانی
دلِ دفتر گرفت وُ در تب وُ تاب آسمانست
که شاید «آرمیتا» پیدا شَوَد چون کهکشانی
به لبخند وُ به رقص وُ شادیِ عشقی شرربار
به باغِ خستۀ خانه دَهَد تاب وُ توانی
کجایی که پریشانی شب وُ روزم سیه کرد
تو آن فرزندِ زیبایِ زمان وُ آسمانی
دگر این مویه های ما نه چون مرهم به کار آید 
که اشکِ ما همان فریادِ خشمی شد به رخشانی
قضاوت می کُنَد تاریخ روزی روزگارِ ما!
که فرزندِ زمین را می کُشَد این شیخِ شیطانی  
هنوزم زندگی آزادی وُ زن رمزِ پیروزی
و این ایرانِ تاریخی پُر از غوغا وُ توفانی...
پنجشنبه 20 مهرماه 1402///12 اکتبر 2023

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.