بنام خدا

30/10/1390

چند صباحیست در سکوت ازادیخواهان معتقد به تغییر نظام، منفعت جویان قدیمی و شاگردان امروزشان در کنار مصلحت جویان زبون و معتقد به حفظ رژیم در پی تشدید اختلاف و ایجاد فاصله در بین ازادیخواهان ایران عزیز حتی در بحث مفاهیم و عبارات پرداخته، کنگره را جبهه خواسته، به عبس هم راستا با ان ناکسان اب در هاون حکومت ملایان میکوبند.

هم انانی که در پس پرده به ملک و میهن خیانت روا داشته در تأسیس این رژیم خونریز نقش مؤثر و بلا شک داشته اند، حال که از تدریس معنا و بازی با کلمات و سرگرم سازی این نسل جویای تغییر ره به جائی نبرده اند با بیان مفاهیم جدید در مقابله با اراده ایران دوستان واقعی خواسته یا ناخواسته به عمله رژیم اخوندی تبدیل گشته ظاهراً ملت باهوش ایران زمین را دست کم گرفته با سخنان بیهوده شان به خیال خود هدایت می فرمایند.

از طرفی کوته نظران معتقد به حفظ حکومت اخوندی پس از شکست در استحاله معنا و مفهوم جنبش دمکراسی خواه و تجدید بنا طلب سبز به پروژه بازی در جبهۀ ازادیخواهان از طریق گشایش راههای تازه در منظر مردم روی اورده زبونانه به ترفند گمراه ساختن ایرانیان خواهان تغییر در قالب نظر جلوگیری از ورود افراط گرایان به مجلس فرمایشی از طریق مشارکت در انتخابات این نظام از اغاز فاسد دلخوش کرده اند.

از اینهمه خیانت، دوروئی مشمئز کننده و سعی ایشان در گمراه سازی ملت فقط باید به خدای بزرگ پناه برد، خائنین به مهندس موسوی که با دعوت از او برای ورود به صحنه سعی بر تحمیل خود و جریان فکریشان به خلیفه تازی داشته تا از پس ان حضور مؤثر به سهم یابی جدید در دایره قدرت پرداخته، عمر و سرمایه ایرانی را دوباره و چو ان هشت سال کذائی در پوشش تدارکات به باد فنا سپارند دوباره از جان ملت چه میخواهند!؟ انان ناباورانه در وقایع 88 اوج گرفتن ملتی شجاع را پس از کسب اگاهی در صحنه مواجهه با رژیم فاسد دینی شاهد بوده، از بعد ان به هر راه چاره ای به جهت جلوگیری از استمرار ان اراده ملی مبادرت ورزیده اند، اما ان مرد بزرگ، موسوی عزیز با اراده و شجاعت وصف ناشدنی تابوها را یکی پس از دیگری شکست، پرده های دوروئی و خیانت را با عمل به گفته ها و نشان دادن صداقتش به کنار زده، راههای بیداری و اعتلاء را در برابر مردم گشود. او ملت خوب ایران را به دانستن حقایق سفارش نمود، او میدانست و معتقد بود که از پس دانستن، نخواستن و نتوانستن رنگ باخته، رژیم حاضر به درستی منفور مردم خواهد گشت. او راه رهائی ایران را در گذر از مرزهای جهل و خرافه دانسته، اگاهی بخشی به مردم را رسالت بزرگ ازادیخواهان میهن معنا نمود. او با عشق به ملت و اعتقاد به اصالت رای و نظر مردم خود را در دل هزاران جوان مشتاق رهائی جای داده باور تازه ای از توانستن را به جامعه ایرانی تزریق نمود. او نمونۀ مردان اساطیری میهن من است، او خواهان به رسمیت شناختن حقوق مردم است، او امنیت را برای مردم میخواهد و قدرت را عطیه و امانت مردم به حاکمان میداند، او حکومت را مبحثی زمینی و بر امده از اراده و خواست ملتها شناخته، حاکمان را ملزم به پاسخگوئی به مردم میخواهد.

هدیه او به مردم خوب میهن سبز پوشی در ان خیزش بزرگ ملی بود، ان سبز جامگی در 88 افتخار نسل جوان و عزیز میهن را به خود اورده، از راههای گمراهی ساخته شده بدست رژیم ملایان دور ساخته، ارمانگرائی، استقامت، خواستن و توانستن را هدیه راه ایندۀ روشن انان ساخت. سبز پوشی و سبز اندیشی در ان سالِ با هم بودن و رستاخیز دوباره ملت، مسیری در امتداد جاده ازادیخواهی و ارمان طلبی پدرانمان در عصر مشروطه بود که ریشه در باورهای ملی و در نگرش ناب ایرانی داشت، بیان و طرح شعارهای اگاهانه ای چون جمهوری ایرانی ریشه در درک مردم از منافع ملی و ارجحیت ان بر دیگر موارد داشته، در بر گیرنده خواستۀ تمامی اقوام ساکن در ایران است، این پاسخی به یاوه سرایان مأمور در تضعیف ایران و هویت ملی این مردمان بود که با اتکاء به قدرتهای پنهان و در ضدیت با هویت بومی مردم حاکمیتی فاسد و غیر بومی بر امده از نگرش قبیله ای در اقوام تازی را در فریب 57 با توافق غرب به مردم ما تحمیل کرده، سالها عقب ماندگی، قهقرا و تحقیر ملی را در قالب این حکومت خرافه پرداز برای مردم ایران به ارمغان اورده اند، البته از روحانی زادگان معتقد به منافع صنفی پدران انتظاری هم جزء این نبوده، باز هم نمیرود!!!

اما، از بعد دعوت از رضا پهلوی به جهت حضور مؤثر در صحنه رویاروئی با رژیم از اغاز فاسد ملایان و درک حاکمان دین فروش از ابعاد اثرگذاری این حضور، عوامل پیدا و پنهان این حاکمیت پلید با صحنه سازیهای واهی، بیان مطالب انحرافی و حتی ترتیب مصاحبه های هدف دار سعی در کم رنگ ساختن میزان تاثیر حضور رضا پهلوی داشته، با ورود او عرصه را بر خود تنگ و اینده را از ان ملت می بینند.

رضا پهلوی ذخیره روز مبادای ملت ایران است، توان بالقوه ای که در او بواسطه میراث داری حاکمیت سابق موجود است به او در گشایش امور بنفع مردم یاری رسانده راههای به ثمر رسیدن خواسته و اراده مردم را اسانتر از قبل گشوده، باز خواهد نمود. او با زندگی در کشورهای ازاد جهان مسیر رسیدن به دمکراسی را می شناسد و اماده ایفای نقش ملی و رسالت تاریخی اش در قبال مردم و میهن بوده، مهیای کمک به ملت در جهت ارتقاء و رسیدن به ارمانهای ملیست. او در مصاحبه با خانم علی نژاد نشان داد که از ظرفیت و توان مناسبی در مواجهه با نقد و نقادان برخوردار بوده، ظرفیت یک سیاستمدار ملی، صبور و اگاه به چم وخم عالم سیاست را در خود به ذخیره دارد. مسیح علی نژاد بواسطه تجربه، سابقه کار خبرنگاری در فضای بسته ایران امروز و تیز هوشی خاص خودش، سیاسی کاران بسیاری همچون سید همیشه به مشکلات ملت خندان را تا مرز عصبانیت پیش برده، انان را در مسیر دلخواه خود به چپ و راست هدایت کرده بود، اما در مصاحبۀ با رضا پهلوی به دلیل صداقت گفتاری و شفافیت عمل ایشان، در چالش خود ساخته گرفتار شده شکست را در مقابل او پذیرا گشت. این برای مردم ایران نشانۀ خوبی از روزهای روشن اینده و محک مناسبی از توان مدیریت سیاسی رضا در هدایت امور در مسیر دلخواه است، لذا باید پذیرفت که با توجه به موارد فوق و شرائط خاص امروز، سیاستمداری صادق تر و مهیا تر از او برای کمک به میهن و مردم عزیزمان نداریم، دیگران در کوره راههای این کشاکش سخت از ازمون ملت ابرومند بیرون نیامده به دلیل روابط پیدا و پنهانشان به انها اعتمادی نیست. اجرای طرح شکایت از رهبر نادان نظام بعنوان جانی علیه بشریت توسط ایشان مسیر درستی را در برابر اپوزیسیون و اینده میهن قرار داده، در ضمن ارتباط مؤثر با ملل ازاده جهان به پرده برداری از خوی ددمنش و حیوانی این رژیم خونریز کمک نموده، ابرو را از انان در سطح جهان و در بین دیگر ملل، خصوصاً در بین ملل مسلمان برده، منش پلید اینان را برهنه و عریان در برابر دنیا نمایش خواهد داد.

این یعنی بازی با برگهای مؤثر سیاسی در سطح بین الملل و استفاده از توان جامعه جهانی به جهت اعمال فشار بر  اشغالگران وطن و وارد اوردن فشار مناسب سیاسی بر حکومتی که در توافق غرب با ملایان بوجود امده، خسران و شکست ملی را در طول سی سال گذشته به ایران عزیز تحمیل گردانده است.

بیداری ملی ناشی از جنبش میهنی سبز و تلاش جامعه ازادیخواهی ایران در رونمائی از واقعیات پیدا و پنهان این حکومت فاسد، مردم ایران را به لزوم تغییر این بساط پر نیرنگ تشویق و ملزم ساخته است، لذا باید در گفتمان با جامعه جهانی انان را نیز به لزوم فروپاشی این حکومت غرب ساخته متقاعد نموده، مخاطره حاصل از ادامه حضور این دیو صفتان بر اریکه قدرت در ایران را برای انان گوشزد نمود و بر لزوم پایان بخشی به حیات حکومت دینی در ایران چون افغانستان در دست طالبان/ القاعده پای فشرد، هر چند که بساط دیکتاتوریهای منطقه به دلیل تغییر نگرش غرب مدتهاست که رو به اضمحلال گذاشته، دنیای غرب دیگر خود را ملزم به حمایت پیدا و پنهان از این نوع از حکومتها ندانسته، منافع پنهان حاصل از موجودیت انان برای خود را بر مضراتشان بخشیده است.

پس از طرح بموقع شکایت از علی خامنه ای بعنوان جانی علیه بشریت با توجه به پست کلیدی او در حکومت ملایان و از طرفی طرح بحث تحریم نمایش مضحک انتخابات و عدم قطعی شراکت مردم و سیاسیون ازادیخواه در این بساط خیمه شب بازی، باید هر چه سریعتر به ایجاد کنگره ملی با کمک و مدیریت رضا پهلوی اقدام کرد، در وضعیت بحرانی  منطقه و در شرائط خطیر میهن، ما نیازمند معرفی ستاد راهبری جنبش میهنی سبز به جامعه جهانی بوده، نیازمند انیم که با مشاوره گرفتن از حقوقدانان و دیپلماتهای ورزیده میهن، که معتقد به حقوق مردم بوده، دمکراسی و عمل به اعلامیه جهانی حقوق بشر را شرط اعتلاء ایران عزیز میدانند به تبادل نظر و همکاری با ملل متحد پرداخته، بدین شکل از شدت اسیب ها و مخاطرات محتوم اینده بنفع مردم بکاهیم. روسها و چینهای تازه به دوران رسیده با توجه به ذلالت و زبونی ملایان در برابر ایشان که ریشه در ذات گدا صفتشان دارد به سادگی دست از سر مردم ما بر نخواهند داشت، منافع بذل و بخشش شده به کنسرسیومهای روسی/ چینی چشم طمع ایشان را بر اموال و ثروت ایرانیان گشوده، چون روحانیون خائن جزء با حربه زور از ان منافع دل نخواهند کند. لذا لازم است در این اوضاع اشفته با تشکیل کنگره ملی به تدوین راهبردها پرداخته و در گفتمان با ملل متحد همراهی قطعی مردم ایران در جهت پاکسازی میهن از حکومت اوباش را گوشزد و ملت ایران را چون مردم فرانسه در دوران جنگ دوم جهانی ازادیخواه و ضد حاکمیت اشغالگران به دنیا معرفی کرد تا از اسیب های بیشتر به مردم خوب ایران جلوگیری و راه فروپاشی و اضمحلال رژیم فاسد اخوندی را در اتحاد مردم میهن با دیگر ملل متحد نشان داده از این همکاری دو طرفه به منافع مشترک، دراز مدت و پایدار با دنیای غرب رسید. منافع دراز مدت ملت ایران با منافع استراتژیک غرب در منطقه به هم گره خورده موجد این همکاری بین المللی است، هر دو طرف در طی این طریق نیازمند یاری یکدیگرند، باید این حسن تصادف را به فال نیک گرفت، همکاری و مشارکت سوداوری را برای سالیان پیشرو پایه گذاشت و در این مسیر به اعتلاء و پیشرفت ایران عزیز چشم دوخت.

ما میتوانیم و به ازاد سازی میهن عزیزمان مجبوریم، ما باید ایران را از چنگ اشغالگران تازی نجات بخشیده، راه سعادت را در برابر ملت خوب ایران دوباره بگشائیم. در اینراه خدای بزرگ با ماست و مردم میهن را در برابر جانیان بیماری چون خامنه ای تنها نخواهد گذاشت، دیگران در هر لباسی از جمله در لباس ملائی یا لباس سبز سپاه بدانند که یا در برابر اراده و خواسته ملت سر تعظیم فرو اورده در برابر فرمان مردم تسلیم خواهند شد یا چون دیگر زور گویان تاریخ راه نیستی را با خفت و در ذلت به لطف خدای ملت ایران خواهند پیمود، عربده کشی و گستاخی در برابر مردم شجاع ایران از سوی هر کس چه رهبر نادان نظام و چه نظامیان متحد با ایشان از سوی مردان ملت بی پاسخ نخواهد ماند. اقایان بدانید که، سرداری برای ملت بزرگ ایران افضل است بر سرداری برای تازی زادگان جانی و دزدان اموال ملی. سرداران، بدانید که درجات و جایگاه شما ریشه در قدرت پنهان ملت داشته، درک کنید که روسیاهی در منظر تاریخ و سر شکستگی در برابر مردم خوب ایران به هیچ ثروتی نمی ارزد، بی ملک و ملت ایران هویت نظامی شما بلا اثر بوده معنائی نخواهد داشت. اقای اسدی تو که همراه و یاور شهیدانی چون اعتمادی، مطهرنیا و اکبر رحمانیان بوده ای چرا!!؟ سرخی رنگ زر معاویه تو را نیز از خود بیخود و همراه با شیاطین کرده است!؟ مرتضی جاویدی و بسیجیان گردان فجر، طمراس چگینی و دلاوران گردان فتح، اصغر سرافراز و مردان گردان کمیل حق بزرگی بر گردن شما، امثال شما و رهبرانتان دارند، بنظرت انان امروز در کدامین سوی میدان منازعه و در کنار چه کسانی می ایستادند؟ مالکان زر و سیمِ دزدی از خزانۀ ملت یا صاحبان حق، مردم حقیقت جوی سبز؟ سردار فضلی تو که فرمانده خط شکنان والفجر هشت در دفاع از ایرانی چرا!؟ فرمانده میدان نبرد اروند و فاو، تو چرا!؟ تو که جانباز جنگ و مورد احترام مردم بودی چرا!؟ ارتفاع دولبشک و ان بیست گردانی که از سر شب تا به صبح به خط دشمن زدی را یادت هست؟ ان عاشقان سینه چاک شبهای نبرد را چطور؟ تو چرا با معاویه/ یزید دست بیعت داده در رکاب مزدور عراقی ان ملعون به دشمن ملت خدمت می کنی؟ عارت نیست!؟ حاج مرتضی قربانی ، سردار اصفهانی، فرمانده ل25 تو چرا!؟ ان سی و پنج روز آغازین جنگ در خرمشهر همیشه جاوید را از یاد برده ای!؟ احمد کاظمی عزیز و مظلومیتش را فراموش کرده ای!؟ شماها از یاد برده اید که رسم با زر خریدن سرداران را معاویه پایه گذاشت؟ فراموش کرده اید که یزید با کیسه های زر اطراف حسین را خالی ساخت!؟ مکر عمروعاص در قرار دادن قران بر سر نیزه را از یاد برده اید( پاره کردن عکس اقای خمینی توسط لباس شخصی های مجتبی و بلوا سازی از ان در عاشورای خونین 88)؟ اشتباهات اقای خمینی از جمله حصر مرجعی ممتاز چون حضرت ایت الله شریعتمداری و سکوت مردم در انروز دلیل بر صحت و تکرار ان اشتباه بزرگ بدست عامل حجتیه در امروز نیست، جلوگیری از اظهار نظر ملییون در مورد وقایع کشور و نیاز مردم نیز همینطور، فاجعه قتل عام زندانیان سیاسی در سال 67 چیزی نیست که بتوان بسادگی از ان گذشت، چشمانتان را باز کرده حقایق را از دریچه عدل و منافع ملت نگریسته تا بازیچه دست این و ان نشده، تاریخ و رسم انتقام محتومش را از یاد نبرید. از شما مردان میدان رزم اشنا با بوی باروت، بوی خمپاره و دود و عطر یاس گون شهدا همراهی با جبهۀ ظلم بعید است، اعلائی و امثال اعلائی شرافت نظامیشان را به زر و سیم معاویه/ یزید نفروختند، باز خواست از مدافع حقوق مردم بدست اوباش چرا!؟ اقایان بر دیگران و مزدوران نفوذی مصباح حرجی نیست، مردان میدان کارزار دفاع از میهن دیگر چرا!؟ هوشیار باشید که این دام هولناک علی خامنه ای و فرقه ماسونی حجتیه، دربهای جهنم را بر روی شما در همین دنیا خواهد گشود و ذلت و نیستی را بدتر از قذافی ها برایتان به ارمغان خواهد اورد، بدانید که این رویاروئی امروز، نبرد با دشمن تازی ملت در دیروز این سرزمین خوبان نیست تا رستگاری و عزت را برای شما به همراه داشته باشد، این حماقت شما حمایت از یک بیمار جانی و همراهی با سارق اموال ملت ایران است، این ایستادگی در برابر حقوق مسلم مردم و کرامت خون شهیدان است، این کار شما، حمایت و همراهی با خود یزید و پای فشردن بر افکار معاویه در این دوران است، این دوستی با نماد مسلم مکر، عمروعاص زمانه (مصباح عامل ماسونی) در ایران است. گستاخان، صفوف سپاه حسین در سمت و در دلهای سبز مردم ایران است، چشماهایتان را باز کنید، بیت شیطانی علی خامنه ای همان دارالخلافه معاویه و کاخ شام یزید در تهران است، بفهمید و از این لانۀ عنکبوت پای پس کشیده با ملت خوب ایران تا مرز سعادت و رضایت خداوند همراه شوید. بدانید که این ملت خوب و مردانش، شجاعتر از انند که به اوباش دون پایه و اشغالگران میهن بیش از این باج دهند، شما بعنوان فرماندهان میدان نبرد در ان جنگ هشت ساله اینرا درک کرده، از نزدیک این دلاوری را لمس نموده اید، زنهار از عقوبت ظلم به مردم. ان سبو بشکست و ان پیمانه ریخت، خود دانید...

ایران همیشه جاوید/

علی مهربان