رفتن به محتوای اصلی

تخريب قبرستان بهائيان اين بار در قائمشهر!
26.10.2008 - 11:21

در حالي که کمتر از يک ماه از تخريب قبرستان بهاييان در اصفهان گذشته است، در بامداد دوم آبان ماه در اقدامي مشابه قبرستان (گلستان جاويد) جامعه بهايي در شهر قائم شهر واقع در استان مازندران تخريب شد. با اين تفاوت که اين بار اين هتک حرمت بي شرمانه تر و وقيح تر از پيش بوده است و قريب 80 درصد از قبرها به وسيله لودر تخريب شده و تنها تعداد محدودي از قبور سالم مانده اند.

شواهد حاکي از اين مطلب است که در حدود نيمه شب اين واقعه رخ داده چرا که صبح پنجشنبه هنگامي که تعدادي از بهاييان به قبرستان مراجعه مي کنند با قبرهاي تخريب شده مواجه مي شوند و هنگامي که مراتب را به مسئولين گزارش مي دهند چند تن از مسئولين سپاه و نماينده مجلس شوراي اسلامي شهرستان قائم شهر آقاي "عزت الله اکبري" به محل فوق مراجعه مي کنند و بدون هيچ توجهي محل را ترک نمودند و تا اين لحظه هيچ اقدامي در جهت پيگيري موضوع صورت نپذيرفته است.

تخريب در اين ابعاد و به اين شکل برنامه ريزي شده را نمي توان عملي شخصي و توسط عوامل متعصب و به ظاهر غيرحکومتي تلقي کرد. وقتي حکومت کوچکترين اقدام ضدامنيتي را با شديدترين مجازات ها پاسخ مي دهد حال چگونه به راحتي چنين تعرضاتي را بي پاسخ گذاشته و آنها را ناديده مي گيرد. حضور نماينده مجلس "عزت الله اکبري" که نماينده مردم قائم شهر و مدافع حقوق آنهاست و بي توجهي او و چشم پوشي آنان از چنين اقدامات بي شرمانه اي قابل تامل مي باشد. احتمال گسترده شدن تخريب قبور بهائيان با رويه جاري در سراسر کشور جاي نگراني است.

یک آذربایجانی

شرایط جهانی برای تغییر در ایران مساعد نیست

«چرا؟!» شرایط جهانی برای تغییر در ایران مساعد نیست؟!

«چرا؟!» شرایط جهانی برای تغییر در ایران مساعد نیست؟!

آقای امیرانتظام یک «چرا؟»ی بزرگ در مورد این اظهار نظر به مردم بدهکارند. واقعا شرایط جهانی چگونه می تواند برای تغییر در ایران مساعدتر از امروز باشد؟! آیا در طول این سی سال، زمانی بوده که مثل امروز شورای امنیت چهار قطعنامه با اتفاق آرا بر علیه جمهوری اسلامی صادر کرده باشد؟! آیا امروز مساله ماجراجویی های هسته ای ایران، به یکی از مهمترین مسائل سیاست خارجی دنیا بدل نشده و آیا غرب به خاطر بحران مالی و عدم همراهی چین و روسیه در برابر جمهوری اسلامی تضعیف نشده و در عطش ظهور یک تغییر سیاسی از درون ایران و توسط مردم ایران نیست؟! آیا اگر مردم و اپوزیسیون حرکتی منسجم بر ضد رژیم سامان دهند، به سرعت حمایت جدی غرب را پشت سر خود نخواهند دید؟

آیا خواست جهانی برای تغییر در ایران در طول این 30 سال هرگز به این درجه از اهمیت رسیده بود که غرب در برابر دو گزینه تغییر در رفتار رژیم ایران و یا انتخاب گزینه نامطلوب (هم برای مردم ایران و هم برای سیاستمداران غربی از جمله آمریکا به دلیل تجربه سنگین عراق) ولی ناگزیر نظامی بر سر دوراهی سخت انتخاب قرار گرفته باشد؟ آیا جناب امیر انتظام انتظار دارند، که خواست جهانی تغییر در ایران، از این هم بیشتر بالاتر برود تا شرایط جهانی برای تغییر در ایران مساعد باشد؟!

آیا کسانی مثل جناب امیر انتظام و داریوش همایون که با ادعای نامساعد بودن شرایط جهانی برای تغییر در ایران و رفتن پشت سر جمهوری اسلامی، این فرصت طلایی را برای غلبه بر حکومت جهل و سیاهی آخوندی به راحتی از دست می دهند و عملا با تعلیق و تعطیلی مبارزه با رژیم با انواع و اقسام بهانه ها، دنیا را همچنان در عطش تغییر در ایران نگه می دارند و آنها را در برابر گزینه سخت پذیرش بمب اتمی ملایان و یا بمباران ایران قرار می دهند، به عاقبت این سیاست خود اندیشیده اند؟ آنها که با رد هرگونه تلاش برای تغییر از درون در ایران و ادعای نامساعد بودن اوضاع و در واقع ترس بی پایه از آنچه خطر تجزیه ایران می نامند، درواقع راه سومی را که غرب در مورد ایران می توانست بر روی آن تکیه کند، یعنی تغییر به شکل انقلاب مردمی از درون را عملا بسته اند، آیا می دانند که اگر غرب بمب اتمی ملایان را بپذیرد (که بنظرم محال است) و یا گزینه آخر بمباران تاسیسات هسته ای ایران را عملی کند، در هر دو حالت، عمر این رژیم طولانی تر خواهد شد!

اگر بحران مالی جهانی و گرفتار شدن در عراق و افغانستان، چنان اراده غرب را سست کرده باشد که بمب اتمی ملایان را به عنوان یک واقعیت بپذیرد و آنگاه یک جنگ سرد اتمی بین جمهوری اسلامی و اسرائیل را به عنوان سیاست مهار بحران اتمی ایران طراحی کند، در آن صورت بمب اتمی عملا باعث خواهد شد تا دنیا در برابر رژیم بویژه در مورد حقوق بشر کوتاه بیاید و رژیم با توسل به قدرت اتمی اش، همه کشورهای غربی را در برابر سرکوب وحشیانه مردم وادار به سکوت کند و این یعنی افزایش هزینه مبارزه سیاسی در ایران و به تعویق افتادن تغییر در ایران.

اما اگر غرب و بویژه آمریکا بر این ادعایش که گزینه نظامی به عنوان آخرین راه همچنان بر روی میز است، عمل کند و تاسیسات هسته ایران را بمباران کند، آنگاه رژیم به یک مار زخم خورده بدل خواهد شد که با بستن کامل فضای سیاسی و تشکیل حکومتی کاملا میلیتاریستی، مثل رژیم صدام حسین و یا کره شمالی، هر گونه امکان انقلاب از درون را با سرکوب وحشیانه از بین خواهد برد. باید دقت کرد که دیگر هیچ کسی در دنیا حتی تندروترین نئوکانهای آمریکا هم حتی تصور حمله زمینی و اشغال ایران مثل عراق به فکرشان هم خطور نمی کند و آنچه که به عنوان حمله نظامی مد نظر است فقط یک بمباران هوایی و موشکی کوتاه مدت و به شکل جراحی موضعی است و نه سرنگونی حکومت با نیروی نظامی مثل عراق که عواقب سنگینی برای آمریکا داشت.

نباید اشتباه کرد که وضع از این که هست بدتر نمی شود. این رژیم همچنان تا حدودی مخالفان سیاسی کم خطرتر مثل اصلاح طلبان و ملی مذهبی ها را تحمل می کند و فضای سیاسی کاملا بسته نشده و ایجاد تغییر در درون حتما به حداقلی از فضای باز سیاسی نیاز دارد. شاه زمانی سقوط کرد که فضای نسبتا باز سیاسی ایجاد کرد. شوروی زمانی فروپاشید که دست به اصلاحات زد، اگر حکومتی بتواند تمام فضای سیاسی را ببندد و حکومت نظامی در کشور ایجاد کند و هر جنبده ای را خفه کند، هیچ انقلابی شانس رخ دادن نخواهد داشت. حمله به تاسیسات هسته ای ایران، این بهانه را به رژیم خواهد داد که با اعلام وضعیت فوق العاده جنگی هر صدایی را بی درنگ خفه کند و مثل دوران جنگ با عراق، قتل عامهای سیاسی و فله ای به راه اندازد و فضای رعب و وحشت را به کشور برگرداند.

آیا آن روز امثال آقای امیر انتظام و داریوش همایون، پاسخی به مردم خواهند داشت که چرا فرصت سوزی کردند و زمانی که رژیم در تنگنا قرار داشت و می شد با فشار بین المللی و حمایت از جنبش های درون کشور بویژه جنبش های فدرالیست ملیتها کار را یکسره کرد، اجازه دادند تا رژیم از خطر بگریزد و با تحکیم موقعیت خود، عمر ننگینش را تا مدتی نامعلوم افزایش دهد؟! آیا اپوزیسیونی که از این فرصت طلایی امروز نتواند برای تغییر در ایران استفاده کند، فردا که رژیم که مسلح به بمب اتمی شده است و یا تحت کنترل کامل فرماندهان سپاه در آمده است، خواهد توانست کاری از پیش ببرد؟!

آیا آنها گمان می کنند که مساله ملی در ایران یک مساله زودگذر است و چند سال دیگر به فراموشی سپرده خواهد شد؟ مساله حقوق ملیتها مساله روز تمام دنیاست و روز به روز بر شدت آن افزوده می شود. نگاهی به اخبار روز دنیا بیاندازید تا ببینید که بعد از تروریسم بنیادگرایان اسلامی، مهمترین عامل بحران در جهان مساله اتنیکی است. دلیل آن هم بسیار روشن است، شروع عصر رسانه ها، ماهواره و اینترنت. تا پیش از شروع به کار تلویزیون گوناز تی وی در آذربایجان این مساله بسیار محدود و ناشناخته بود ولی امروز در آذربایجان به سرعت در حال رشد است. فردا با هرچه ارزانتر شدن ارتباطات ماهواره ای و اینترنتی، نه یک گوناز تی وی، بلکه دهها تلویزیون 24 ساعته ترکی، کردی، بلوچی، عربی، ترکمنی ... به راه خواهد افتاد و این خواستها روز بروز عمیق تر و توده ای تر خواهد شد. پس این سیاست بسیار اشتباهی است که به جای حل مساله ای که تازه شروع شده و هنوز عمق زیادی پیدا نکرده، آن را به فردایی موکول کرد که با گسترش رسانه ها و افزایش نارضایتی از حکومت ملایان، بسیار عمیقتر از امروز هم خواهد شد.

ناصر مستشار

شرایط جهانی برای تغییر در ایران مساعد نیست

آقای امیر انتظام بدرستی می گوید که«امروز مردم حتی از صحبت در مورد مسائل سیاسی سرخورده شده اند و این سرخوردگی ناشی از آن همه شور و شوق مصنوعی است که مردم در سال ۵۷ در مورد مسائل سیاسی مملکت و شرایط جهانی داشتند، است.))اما آقای امیر انتظام به ما نمی گویند دلیل سرخوردگی مردم از کجا ریشه گرفته است؟شاید این سرخوردگی از شکست درد ناک انقلاب اسلامی که قرار بود قسط اسلامی و حکومت عدل علی بیاورد اما ایران را به یک زندان و مردم را فقر اقتصادی و فرهنگی کشانده است ناشی شده است؟شاید از 30 نا کار آمدی نیروهای سیاسی که دائما مانند بچه های نابالغ بازی در آوردند واختلاف ایجاد کردند تا آنجائیکه مردم دیگر اعتمادشان را نسبت به اپوزیسیون و هرچه سیاست هست از دست دادند؟

جمال

برای اطلاع و کامنت یک آذاربایجانی جناب یک آذربایجانی در جواب نوشته‌ی امیر انتظام یک چرا بدهکارند من در رابطه‌ با کامنت و نوشته‌ی ایشان تا آنجا که‌ بر میگردد به‌ بخورد به‌ نظرات امیر انتظام من بحثی نادارم ولی ایشان در همین کامنت اظهار میدارند که‌ ملتها با عصر ساتلایت و انتر نیت بیدار شدند و توجه‌ فرماید گوناز تلویزیون آذربایجانی نقش مهمی در بیداری ملی ایفا کرده‌ و اظهار امیدواری کردند که‌ در فردا تعداد این گونه‌ تلویزیونها کردی ، اذری ، بلوچی به‌ 10 ها برسد ،

1اولأ جناب اولین تلویزیون ماهواری کردی 10 یا 12 سال قبل از گوناز تلویزیون ترکی زبان شما شروع به‌ کار کرد به‌ نام ماد تلویزیون و دومأ تعداد تلویزیونهای ماهواره‌ی 24 ساعته‌ی کردی هم اکنون تعدادشان به‌ بیش از 15 تلویزیون میرسد بری اینکه‌ به‌ مسئله‌ بیشتر آشنا شوید من نام تویزیونهای ماهواری 24 ساعاته‌ی کردی را که‌ برنامه‌ برای ملت کرد در ایران پخش میکنند برایتان نام میبرم تمامی این تلویزیونها روی فرکانس هایتبرد هستند بر خلاف تلویزیون ترکی شما که‌ بروی ماهواری ترک ستار است .

TV تلویزیونهای کردی 16 کانال که‌ 24 ساعاته‌ برنامه‌ پخش میکنند

 روژ TV, کردستان TV ،کرد سات TV،روژهلات TV ، کومله‌ TV ,نوروز TV 1 ،مزوپوتامیا TV, گه‌لی کردستان TV, پیام TV, تیشک TV ,آسو سات Tv, کرد TV1، کرد TV 2 ,نوروز TV 2 , خاک TV , زاگروس

سامان باربد

نیمه پنهان فیلسوف

جناب سروش. چیزی بنام فلسفه ی اسلامی وجود ندارد، حکمت اسلامی هست! یعنی حکم ها یی هست که که اجازه داری در باره اش چیزی بنویسی تا به معنی پنهان آن وارد شوی.

نوشته ای "یكی از انتقادهای اصلی من به فلسفه‌های غیربهداشتی در كشورمان این است كه دست‌كم به فلسفه اسلامی اقتدا كنید". عبارت "غیر بهداشتی"، در اینجا غیر بهداشتی ست.

همچنین، بی آنکه بخواهم تو را از راهی که می روی بازدارم، این قبض و بسط، قدری سوء تفاهم در خود دارد: اینکه علم می خواهد همه چیز را در قبضه ی قدرت خود در آورد و آدمی افقهای بازتری دارد. اما تصور تو از علم، تکنیک است: پیشرفت موشک های ضد موشک! تصور تو از آدمی، اجرای حدود به شدت عقب افتاده است. نتیجه ی بحث های تو می شود حکومت سنگسار! یعنی یک عده عامی برای اثبات حقانیت "احکام" خود به قتل جمعی دست بزنند و بگویند یک" فیلسوف" هم هست بنام عبدالکریم، که با اعتماد به او، آدم کشته ایم.

آقای عزیز. با مغز خودت فکر کن. اگر فلسفه ی آلمانی را نمی توانی توضیح بدهی، راست بگو که آنرا تحقیق نکرده ای. اینکه هگل در بستر مرگ گفته مگر خدا بداند چه نوشته ام، برای یک فیلسوف "ایرانی" امروزی باید احساس شرم باشد، نه حس برتری

دومین-ایرانی

دوستان من هر جا پژوهیدم این دو گروه ایرانی و آلتایی با هم نساختند. برای نمونه در ترکیه کردها/زازاها با ترکزبان-شدگان/ترکان نمیسازند. در شمال عراق کردها با ترکمنها نمیسازند. در آران قفقاز آرانیهای-ترک-زبان شده در این 150 کوشش کردند که تات/تالش/کرد را ناپدید کنند و تا حد بسیاری موفق شدند (ونگرنه با رشد طبیعی سی-درصد آران بایست تات/تالش/کرد باشد).

دوستان

من هر جا پژوهیدم این دو گروه ایرانی و آلتایی با هم صد در صد نساختند. برای نمونه در ترکیه کردها/زازاها با ترکزبان-شدگان/ترکان نمیسازنند. در شمال عراق کردها با ترکمنها نمیسازند. در آران قفقاز آرانیهای-ترک-زبان شده در این 150 کوشش کردند که تات/تالش/کرد را ناپدید کنند و تا حد بسیاری موفق شدند (ونگرنه با رشد طبیعی سی-درصد آران بایست تات/تالش/کرد باشد). منابع غیررسمی و غربی به هر حال دستکم وجود پانصد هزار تالش و دویست هزار کرد و صدهزار تات را تایید میکنند.

http://www.azargoshnasp.net/recent_history/talysh…

در اوزبکستان باز اوزبکها با ظلم شدیدی بر تاجیکها در این 100 سال تا حد فراوانی به فرهنگ و تمدن و هویت ایرانی ضربه زدند.

http://www.azargoshnasp.net/Pasokhbehanirani/kist…

http://www.azargoshnasp.net/recent_history/pan_tu…

در تاجیکستان با اینکه اوزبکها دارای همه حقوق هستند (برخلاف اوزبکستان) ولی هنوز مسئله درست میکنند و ایرانستیزی. همچنین است در مورد ترکمنهای عراق که با اینکه دارای همه حقوق هستند باز نقش مهره ترکیه را بازی میکنند در حالیکه یک دهم آن حقی که در کردستان عراق دارند را کردها در ترکیه ندارند. در ایران هم با تبلیغات روزافزون ضدایرانی از سوی پان ترکیستها(مانند تلویزیون باکو-پرورده گوناز-تی-وی) باز مسئله-ای که در دوران صفویه/قاجار وجود داشت ولی با قوت هویت ایرانی به ضعف بود را دارند احیا میکنند و مردمانی که شاید بسیاریشان تا صد و پنجاه سال پیش به زبانهای تاتی/تالشی تکلم میکردند را با تاریخ و فرهنگ مشترک ایران بیگانه کردند و دارند بخاطر مسئله زبان ترکی در آنجا ایران-زدایی میکنند. کلا حقوقی که ترکان/ترکزبانان در ایران و شمال عراق و تاجیکستان دارند خیلی بیشتر از حقوقی است که ایرانی-تباران در ترکیه و آران و اوزبکستان دارند. در حالیکه مردمان ایرانی-تبار بومی هستند. در برخی از کشورها اصلا دیگر اثری از ایرانیان نمانده است که میتوان ترکمنستان که روزگاری مال پارثها بود و شهرهای بزرگی مانند مرو که یک-سره پارسی-زبان بودند را نمونه دانست. یا همین آذربایجان که تا پیش از صفویه اغلب شهرهای بزرگش به زبانهای ایرانی-تبار تکلم میکردند و هر دو منطقه آران/شروان و آذربایجان دارای هویت و فرهنگی ایرانی بودند:

http://www.historylib.com/Site/SViewDocument.aspx…

حتی در کشورهای عربی مانند عراق که یک ملیون ایرانی را در دوران صدام اخراج کرد یا بحرین که ایرانیان آنجا از دیرباز بومی بودند باز حقوقی که عربهای ایران دارند را ایرانیان در این کشورها ندارند. اما هیچکس در این مورد حرف نمیزند. رئیس جمهوری ترکیه میرود کشوری مانند اویکراین و با کسانی که اصلا شهورند ترکیه نیستند مانند باشغیر و آرانی ترکزبان-شده و تاتار و هرچی اقوام آلتایی در آنجا است دیدار میکند و آنها خود را از ترکیه و ترکیه آنها از خود میداند. حالا که ایرانیان درون ایران با یک حکومتی که برای ایرانی-تباران ارزش قائل نیست روبرو هستند باز پان ترکیستها و پان عربیستها(که آنها را بایست ادامه معنوی تیمور/چنگیز/اغوزها و امویان دانست) مانند کفتار و لاشخوار برای مرگ مهمترین کشور ایرانی-تباران لحظه شمازی میکنند. چرا هیچکس به این مسئله مهم و حفظ تمدن ایرانیان و ایرانی-تباران نمی-اندیشت؟ به نظرتان پس چاره این مسئله چیست؟ به نظرم اول همه ایرانی-تباران بایست در مقابل بدخواهان تاریخی یگانگی داشته باشند و مسئله دین یک مسئله شخصی است و نبایست تمام انرژی خود را بر مسئله چون زردشتی یا اسلامی صرف کنند و از این مسئله مهم غافل شوند. دوم اینکه احزاب ایرانی به این مسئله توجه بیشتری داشته باشند و برای نجات ایرانی-تباران بکوشند و در این مورد بحثهای جدی را آغاز کنند. مهمتر از همه چیز حفظ تمدن ایرانی و ایرانی-تباران است. اگر در پنجاه سال دیگر هیچ تالش در آران نماند و هیچ تاجیک در اوزبکستان و هیچ کرد در ترکیه - یعنی نیمی از تمدن ایرانی نابود شده است. در این راستا نیز باید بگویم که کشور ارمنستان که چهار پنجم تمدن و مردمانش را پان ترکیستها نابود کردند یک کشور دوست و متحد تمدن ایرانی حساب میشود و حتی پان ترکیستها از آنها بیشتر از ایرانیان نفرت دارند.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.