رفتن به محتوای اصلی

تحلیل دیدار مجتبی خامنه ای و میرحسین موسوی
02.03.2012 - 14:53

خبر دیدار مجتبی خامنه ای با میرحسن موسوی از زوایای مختلف قابل تحلیل وارزیابی است. مهمترین بخش ازمضمون این دیدار را می توان "اعتراف" مجتبی خامنه ای به وجود "بحران" درکشور دانست. بحران فزایندۀ سیاسی درکشور واعتراف به آن مسأله ای بوده است که همواره از سوی رهبر ایران اساساً انکار می شده است آنچنانکه حتی پس از انجام این دیدار نیز رهبر جمهوری اسلامی، بشدت به کسانی که تلاش درالقای وجود بحران درکشور را داشته ودارند، حمله کرد وآنانرا آماج شدیدترین انتقادات خود قرار داد.

نفس دیدار مجتبی خامنه ای، با یکی از رهبران معترضان می تواند بعنوان تلاش برای القای این پیام مهم به معترضان ومنتقدان تعبیر وتفسیر شود که؛ برخلاف آنچه تاکنون تبلیغ می شده است، مجتبی خامنه ای بر خلاف رویه پدر، اولاً معترضان ومنتقدان را به رسمیت می شناسد وبا پذیرش "وجود بحران" در کشور، به دنبال "چاره جویی جدی" برای برون رفت از بحران کنونی از راه برقراری "دیالوگ رو در رو با مخالفان" است تا آنجا که حاضر است حتی به دیدار یکی از سران فتنه ویا به تعبیر پدر خود "میکروب های سیاسی" رفته واز وی برای حل مشکل چاره جویی واستمداد نماید.

هرچند فضای حاکم براین دیالوگ وگفتگو هنوز به طور دقیق روشن ومشخص نشده است وجزئیات این دیدار وگفتگو درهاله ای از ابهام به سر می برد، اما می توان رویه های گوناگونی برای آن درنظر گرفت که دراین نوشتار به بخشی از آنها اشاره خواهد شد.

یکم؛ ترمیم چهره ای مخدوش

یکی از مسائل مطرح درجریان حوادث پس از انتخابات خرداد 88 وسرکوب گستردۀ معترضان، نقش مجتبی خامنه ای فرزند رهبر جمهوری اسلامی درجریان این سرکوبها وهدایت وسازماندهی خشونتها بود. همچنانکه چهارسال قبل از این حوادث نیز مهدی کروبی طی نامه ای سرگشاده از نقش آفرینی فرزند رهبر جمهوری اسلامی درروند انتخابات ریاست جمهوری نهم درسال 84 سخن گفته بود ومسئولیت اصلی انحراف مسیر انتخابات ازجادۀ سلامت وعدالت را متوجه او ساخته بود. پس از انتخابات 88 باردیگر نام مجتبی خامنه ای وسازماندهی کودتای انتخاباتی وتقلب گسترده وپس از آن سرکوب خونبار اعترضات توسط وی بر سر زبانها افتاد. موج انتقادات از فرزند رهبر جمهوری اسلامی بویژه زمزمه های آماده شدن وی برای تکیه زدن بر مسند رهبری آینده شدت یافت. درچنین اوضاعی، دیداری از این قبیل ودیدارهایی مشابه دیدار با میر حسین موسوی را باید تلاشی برای تصحیح چهره مخدوشی دانست که طی این مدت از مجتبی خامنه ای ترسیم وتبلیغ شده است.

طبیعی است که اعتراف مجتبی خامنه ای به وجود بحران که بیش از دوسال است توسط معترضان مورد تأکید قرار می گیرد، ومخالفت احتمالاً ظاهری پدر با این مدعا درکنار تکرار دیدارهایی از این دست وتظاهر به گشودن باب دیالوگ با مخالفان، احتمالاً درمیان مدت می تواند، حملات را از مجتبی خامنه ای دور کند.

دوم؛ آغاز رسمی نقش آفرینی سیاسی

مجتبی خامنه ای وصجبت نقش آفرینی سیاسی وی، مسأله ای بود که تلاش می شد با جلوگیری از مطرح شدن نام وی درمحافل سیاسی ویا دیدار با جریانهای گوناگون سیاسی به آن دامن زده نشود. حرف وحدیث ها از نقش مجتبی خامنه ای غالباً به ارتباطات پنهان ونیمه پنهان وی با گروههای فشار ونهادهای اطلاعاتی وامنیتی نظام محدود می شد وذکری از ایفای نقش سیاسی آشکار ومشخص برای وی درمیان نبود.

دیدار اخیر مجتبی خامنه ای با میرحسین موسوی وبرقراری یک ارتباط سیاسی را می توان نشانه ای از آغاز رسمی نقش آفرینی یک عنصر جدید، درفضای سیاسی ایران دانست. رسانه ای شدن این خبر وعدم انکار احتمالی آن توسط مقامات رسمی را باید شروع نقش آفرینی رسمی مجتبی خامنه ای درعرصۀ سیاسی وورود آشکارتر وصریح تر وی دراین مجال ارزیابی نمود.

سوم؛ نقش میانجی

تصویری که دیدار اخیر ومحتوای منتشر شدۀ آن از مجتبی خامنه ای بدست می دهد، تصویر یک میانجی گر برای رسیدن به راه حلی برای بحران ونجات کشور از وضعیت کنونی است. هویج اعطای امتیاز به مخالفان وزاویه گرفتن ظاهری با پدر درعین وجود چماق تهدید، نقش یک سیاستمدار میانجی گر را برای مجتبی خامنه ای بر می سازند. نقشی که درصورت ایجاد هرگونه گشایش نسبی فضا درآینده می تواند مستقیماً به حساب اعتبار سیاسی وی واریز شده ودر زمینۀ ترقی ازپله های قدرت را برای وی را فراهم آورد. نباید فراموش کرد که با توجه به شرایط کنونی حاکم برفضای سیاسی کشور وحضور طیفی از معترضان باقیمانده درچهارچوب نظام، بروز وظهور چهره ای نزدیک به رهبری با ارائۀ سیگنالهای متفاوت ونسبتاً ملایم، می تواند باب مذاکره وبازگرداندن عقربه های ساعت به گذشته را بگشاید.

ایفای این نقش وتوفیق نسبی درآن را می توان از منظر یک طرح کلی تر ودرقالب پروژه ایجاد یک شخصیت سیاسی معتدل ومقبول برای رهبری آینده، ارزیابی نمود. فراموش نباید کرد که علی خامنه ای نیز، بواسطۀ فرآیندی کم وبیش مشابه خود را بعنوان شخصیتی معتدل که دارای دیدگاهی متعارض با تلقی ودیدگاه تمامیت خواهانۀ آیت الله خمینی با ولایت فقیه بود، خود را درعرصۀ سیاسی کشور ودرمیان نیروهای معتدل تر وبه ستوه آمده از تمامیت خواهی های روزهای پایانی رهبری آیت الله خمینی، مطرح نمود. ایفای این نقش احتمالاً مستلزم آن خواهد بود که درآینده بیشتر شاهد اینگونه تحرکات ازسوی مجتبی خامنه ای باشیم.

چهارم؛ الگو برداری از یک طرح قدیمی

برای رسیدن به فهم وتحلیل بهتر از رفتار اخیر مجتبی خامنه ای، البته به شرط اثبات صحت این خبر، مطالعه درالگوهایی که پیش از این درکشورهایی مشابه ایران به اجرا درآمده اند، مفید به نظر می رسد. برساختن دوگانه های پدر دیکتاتور- پسر دموکرات، پیش از این درکشورهایی همچون لیبی، مصر وسوریه به اجرا درآمده ودر نمونۀ سوریه درانتقال موفقیت آمیز قدرت از پدر به پسر مؤثر بوده اند. دراین مدل پدرانی که پس از طی دوره ای طولانی از استبداد ودیکتاتوری نیازمند زمینه سازی برای موروثی کردن قدرت هستند، پسران را با ژستهای اعتدال گرایی، اصلاح طلبی وحتی وعده های دموکراسی وتأکید برآزادی وبازشدن فضای سیاسی درصورت بدست گرفتن قدرت درآینده، مطرح می نمایند. درنمونۀ لیبی، سیف الاسلام قذافی تلاش می نمود تا با ارائه چهره ای دموکراسی خواه از خود، زمینۀ اقبال نیروهای سیاسی واجتماعی را فراهم آورد همچنانکه درمصر جمال مبارک برضرورت بازشدن فضای سیاسی اشاره می نمود واز برخی انتقادات محتاطانه به رویه های جاری هم ابا نداشت. سوریه اما کشوری بود که عملاً شاهد عینی قدرت از پدر دیکتاتور به پسر به اصطلاح دموکرات بود! پسر دموکرات بواسطۀ تبلیغات مستقیم وغیر مستقیم بعنوان شخصیتی اصلاح گرا وبا وعده های اصلاح طلبانه وآزادیخواهانه درعرصۀ سیاسی مطرح شد وپس از پدر قدرت را دردست گرفت. اما بلافاصله ودرسالهای آغاز حکومت خود واعطای برخی آزادیهای رقیق سیاسی آنچه "بهار دمشق" نامیده می شد به "خران دمشق" تبدیل نمود وامروز هم با فراگیر شدن اعتراضات، نقاب از چهره برکشیده وبدون کوچکترین واهمه ای به تکرار جنایاتی بمراتب هولناکتر از پدر مشغول است.

هرچند تفاوتهای ساختار سیاسی، اجتماعی وفرهنگی میان ایران ونمونه های یاد شده فراوان بوده ودرشرایط امروز جهانی وهمچنین عبور از نظام ولایت فقیه وقانون اساسی کنونی که برای بسیاری از نیروهای منتقد سیاسی واجتماعی بصورت امری پذیرفته شده درآمده است، تکرار الگوی سوریه فرآیند موروثی شدن قدرت را مشکل می نماید، اما انسداد سیاسی موجود، تنگنای نظام سیاسی حاکم وضرورت چاره اندیشی برای معضل رهبری آینده درنظام جمهوری اسلامی، انگیزه های رژیم برای برساختن چنین دوگانه ای درچهارچوب سیاسی نظام حاکم برای انتقال قدرت از پدر به پسر را دوچندان می نماید.

پنجم؛ فعال کردن اپوزیسیون احمدی نژاد

اختلافات اخیر احمدی نژاد ورهبر جمهوری اسلامی بویژه دستیابی رئیس جمهور به پرونده های فساد مالی مجتبی خامنه ای یکی دیگر از مسائلی است که تحلیل چرایی دیدار مجتبی خامنه ای با رهبر معترضان نباید از نظر دور نگاه داشته شود.

پیام این دیدار برای رئیس جمهور درحقیقت تهدید به فعال نمودن اپوزیسیون احمدی نژاد و امکان قربانی کردن وی به بهای اعطای آزادی به بخشی از منتقدین از راه اقناع آنان به مشارکت دربازی سیاسی وائتلاف برای زمام نهادن براسب سرکش احمدی نژاد وعبور وی از خطر قرمزهاست.

نقش تعیین کننده نیروهای سیاسی-اجتماعی

درستی تحلیلهای ارائه شدل فوق تا حدود بسیاری زیادی به درستی اصل خبر بستگی دارد وهرچند ممکن است درستی هریک از گزینه های فوق با ارائه دلایلی رد ونقض شود، اما درنظر داشتن صحفه شطرنج سیاسی نظام ونگاهی به تجربه های مشابه دیگر کشورهای دیکتاتور، نیروهای سیاسی-اجتماعی را از گرفتار شدن درتلۀ وقت کشی نظام حاکم درامان خواهد داشت. دراین میان آگاهی بخشی به مردم وزیر نظر داشتن هوشیارانه تحرکات سیاسی نظام می تواند بسیار راهگشا باشد.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی
گویا

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.