آخرین نشست بین 5 قدرت اتمی+ آلمان و نمایندگان رژیم اسلامی در تاریخ 24  نوامبر 2014 میلادی در شهر وین پایتخت کشور اطریش درراستای  دستیبابی به توافقی برای پایان دادن به بحران انرژی اتُمیِ ایران، بار دیگر بعد از بیش از 12 سال تلاش و گفتگو با شکست روبرو شد.

● مدّتهاست که نشستهای پنهان و آشکار 5 +1 و نظام جمهوری اسلامی در مورد انرژی اتُمی در رسانه های غربی آنقدر بی اهمیّت و به عبارتی دیگ آنقدرر لوث و بی مزه شده است که حتّی در اخبارهای جانبی هم به آن اشاره ای نمیشد، امّا در چنین نشستی که در واقع فینالی دیگر در این زمینه بود، اخبار آن در رسانه ها مطرح بود.

در بعضی از شبکه های رسمی جوامع غرب، برنامه و مشکل انرژی اتُمی ایران را در کنار مشکلات دیگر در جهان از جمله: ویروس واگیر  اِبولا در آفریقا، بحران حکومت و خلافت اسلامی در عراق و سوریه (داعش)، در کنار بحران بشار اسد در کشور سوریه، بحران در ساختار سیاسی عراق، بحران و جنگ در کشوراکراین، و در کنار سایر مسائل و مشکلاتی که جهان گلوبال با آن روبروست قرار گرفت.

● براستی کشور و ملّت  ایران که به سرزمین و حقوق کسی لشکر کشی و تجاوز نکرده و در عرصهء بین المللی، در خاورمیانه، در منطقه و  با همسایگان خود هم در جنگ نیست و قصد جنگی را هم با کسی ندارد، چرا جهان امروزاین چنین به ملّت و سرزمینی تاریخی مانند ایران که زمانی گهوارهء تمدن و فرهنگ آفرینی بوده است توهین میکند و نظام جمهوری اسلامی تهران با برنامهءِ اتُمی اسلامی و ایدئولوژیکِ شیعه گری آنرا به سرزمین و به هویّت ملّی ایرانی نسبت میدهند و این سرزمین و ملّت را در کنار ویروس ابولا در افریقا و در ردیف گروههای ترویستی اسلامگرا مانند داعش و بوکوحرام قرار میدهند ؟!.

● طبق قوانین سازمان بین الملل و بنا بر روابط سیاسی بین کشورها و ملیّتهای مختلف، استفادهء مسالمت آمیز از دانش انرژی اتُمی در جهت بهبودی سطح زندگی و رفاه عمومی شهروندان حق مسلم هر کشوری است. چنانکه ایران هم از سالهای 1970 به بعد بدونِ محدودیّت بنایِ بهره برداری ازاین فن آوری را آغاز کرد. علاوه بر اینکه در آنزمان کشورهای غربی و قدرتهای سیاسی با برنامهءِ انرژی اتُمی ایران هیچگونه مخالفتی نکردند، تازه همین کشورهای صنعتی برای ساختن این نیروگاههای اتُمی به رقابت پرداختند و خود را به دامنِ مسئولین وقتِ ایران می انداختند تا شاید ساختِ پر هزینه و پُردرآمد این پروژه ها را به آنها واگذار کنند.

● از نیمهء دوّم قرن 20 تا کنون بسیاری از کشورهای صنعتی و در حال رشد، از فن آوری انرژی هسته ای استفاده میکنند، وچندی از این کشورها ساختن نیروگاههای اتُمی جدیدی را در برنامهءِ تأمین انرژی و رشد فراگیر و توسعه اقتصادی آیندهء خود هم دارند.

استفاده از دانش انرژی اتُمی حق مسلم ماست و  جهان دیروز و امروز هم با ملّت ایران برای استفاده از انرژی اتُمی سر ناسازگاری و مخالفتی نداشته و ندارند. چنانکه بارها با استدلال و فاکتورهای دقیق بیان کردیم که مشکل اساسی در این میان ملّت و سرزمین و بر نامهء اتُمی آن نبوده و نیست، بلکه  مشکل اساسی و نگرانی جهان پیرامونی خودِ ساختار نظام جمهوری اسلامی و بیت رهبری و شخص علی خامنه ای است.

اصولأ نزدیک به 40 سال که از برپایی نظام جمهوری اسلامی میگذرد، هیچگاه این نظام اسلامی سیاست داخلی و خارجی خود را بر اساس منافع و امنیّت ملّی ایرانیان تنظیم نکرده است، همچنین در این مدّت برنامه های اتخاذ  شده از سویِ رهبران و برنامه ریزانِ  نظام جمهوری اسلامی در جهتِ توسعهء اقتصادی و پرورش مهارتهای انسانی، همچنین در جهت  توسعهء فراگیر در بخشهای مختلف فناوری و تکنولوژی پیشرفته نبوده و نیست.

چنانکه در نوشتارهای دیگر بطور شفاف  با فاکتهای روشن و منطقی مطرح کردم، ایران که خود دارای منابع سرشار انرژی فسیلیِ نفت و گاز هست احتیاج به انرژیِ اتُمی ندارد، از این گذشته نگاهِ جهانی به استفاده از انرژی اتُمی، بنا به شناخت و تجربه هایِ علمی و پراتیک از مضراتِ سرمایه گذاری کلان  وپیامدهای آسیب پذیرکردن محیط زیست، و پایان پذیری اورانیوم خام، دیگرمانند سالهای 1950 جلب توجه نمیکند و کشورهای صنعتی با سرمایه گذاریهای عظیم در امر پژوهش در عرصه های مختلف برای دستیبابی به انرژی های تجدید پذیر، نزدیک به 12 سال هست تلاش شبانه روزی میکنند.

● درست زمانی نظام جمهوری اسلامی به انرژی اتُمی روی آورده است که کشورهاییکه دارای انرژی اتُمی بوده اند قصد جدی گریز و گذار از دورانِ استفاده از انرژی هسته ای را در پیش گرفته اند، این عمل بازگشت و بازماندن از کاروانِ جهانی در رفتار جهان شرق و اسلامی هم در قرن 15  اتفاق افتاد. یعنی در دورانی که اروپا و جهانِ پیشرفته با دین سالاری و ححکفرماییِ کلیسا و با حکومت آسمانی حداحافظی میکرد و موضوعاتِ راسیونالیسم، سکولاریسم، رنسانس، رفرماسیون، تشکیل حکومت زمینی و تفکیک قوا با ساختارهای مدرن انسان محور مانند جمهوری و دمکراسی و لیبرال دمکراسی و حقوق بشر مطرح بود، در ایران حکومت دینی و سلطانی صفویان شیعه گری و در آسیای کوچک(ترکیه امروز) حکومت خلیفه گری بنیادگرای دینی عثمانیان شکل میگیرند. که امروز هم در ایران نظام شیعه گری صفوی و در ترکیه هم خلیفه گری عثمانی تکرار میشود، که این تکرار دورانِ اسلامگرایی متأسفانه مانند همان قرن 15 باعث عقب ماندگی جهان شرق از غرب در قرن 21 و فراتر از آن خواهد بود.

● آنچه که مسلم هست، رهبران نظام جمهوری اسلامی از آغاز با استفاده از انرژی هسته ای مخالف بودند و آنرا  دست آوردِ غرب و کفار و در نتیجه غیراسلامی و حرام اعلام کردند، ساختِ نیروگاههای اتُمی در ایران را تعطیل نمودند. عباس خلعتبری به جرم امضایِ قراردادهایِ ساخت نیروگاههای اتُمی در ایران بدستور خلخالی اعدام شد،

بنا بر این روی آوردن سرانِ نظام اسلامی به انرژی هسته ای تنها به قصدِ استفاده از سلاحهای هسته ای بوده است، زیرا حکومتی که در راستایِ پیشرفت و عزّت و رفاه و امنیّت کشور و ملّتی قدم بر میدارد و آینده نگری میکند، فرهنگ سیاسی داخلی و در عرصهء بین المللی را این چنین عاشورا، تاسوعایی و چاهِ جمکرانی که نظام اسلامی نزدیک به 40 سال برداشته است، بر نمیدارد، نخبگان کشور را نابود، در بدر، و زندان و خانه نشین نمیکند، سرمایه های ملّی یک کشور را مصرف گروههای تروریستی اسلامگرا در جهان و منطقه نمیکند، چرخهء اقتصاد کشور را به حکومت و بانکهای ترکیه واگذار نمیکند،

مکتبی بودن و فرمانبری بدون چرا از نظام ولایت  را، چاپلوسی، ریاکاری، بندگی و بردگی را جانشین شایسته سالاری و مهارتهای انسانی نمیکند، نادانان و عقب مانده ها را بر کارشناسان و متخصصین فرمانروا نمکیند، برنامه صادرات و واردات را به رانت خواران و چماقداران واگذار نمیکند،  اقتصاد کشور را بدست سپاه و بسیج نمی سپارد، 500 هزار نفر بسیجی و سپاه را بدون کارآمدی و بازدهی تغذیهء رایگان نمیکند، چرخهءِ اقتصاد کشوررا به باندهای مافیایی نمی سپارد، بجای باز کردن فضای سیاسی و گسترش دمکراسی و ایجاد زمینهءِ شکوفایی استعداد ها که سرمایه هایِ اصلیِ در هر کشوری و در عصر فراصنعتی است، این چنین کشور را پادگانی نمیکند، برنامه استفاده ار انرژی که حق مسلم ایرانیان است آنرا زیر زمینی و مافیایی نمیکند، نزدیک به 40 سال سر ستیز را با کشورهای پیشرفته و صنعتی اساس ماندگاری خود بنا نمی نهد و تحریم ها کمر شکن را بر دوش ملّتی پیامده نمیکند، و این چنین سیستم مالی و بانکی کشور و اقتصاد کشور را فلج نمیکند، و یک سرزمین و ملّت را در جهان این چنین منزوی، تحقیر، و کریه و زشت نمیکند، و آنرا کنار ویروس اِبولا، و کنار داعش و بوکوحرام قرار نمیدهد. و بسیار مسائل از این قبیل !

● با برداشت از روند بیش از 12 سالهء مباحثات انرژی هسته ای ایران، ما اکنون شاهد دو هدف از دستیابی به انرژی اتُمی هستیم 1- انرژی اتُمی برای فناوری و توسعه تکنولوژی و فراگیر کردن هر چه بیشتر در حوزه های دانش و اقتصاد کشور است که جهان امروز و کشورهای 5+1 با به بهرداری ایران از انرژی هسته ای فناوری و توسعه دانش و تکنولوژی بشکل مسالمت آمیز مخالفتی ندارند و ازهر کمکی هم دریغ نخواهند کرد، و برای دستیبابی به آن اورانیوم غنی شدهء 2 تا 5 درصد در رآکتورهای آب سبک کافی است و نیازی به غنی سازی اورانیوم درصدهای بالایِ مورد مشاجره نیست. با وجود این باید کارشناسان ایرانی ارزیابی کنند که کشور ما در اساس به انرژی اتُمی نیاز دارد ؟ و باید سود و زیان آن مورد بررسی دقیق آینده نگری درازمدّت  قرار گیرد.

2- انرژی اتُمی ایدئولوژیک اسلامی شیعه گری، امامتی ولایت فقیهی و خلیفه گری است که علی خامنه ای و سپاه و بسیج و طیف اصولگرایان آنرا نمایندگی میکنند. اهداف این جبهه به رهبری علی خامنه ای هیچگاه در جهت توسعهء دانش و فنآوری و رشد اقتصادی، در جهت تأمین امنیّت ملّی، رفاه و بالا بردن سطح زندگی شهروندان ایران نبوده ونیست، بلکه تنها در صدد پرستیز بخشیدن به نظام جمهوری اسلامی و مسلکِ شیع گری و برایِ تحکیم و تمدیدِ حاکمیّتِ ولایت فقیه و برای سرکوب داخلی وبرای  جایگزین کردن اهداف احزاب وسازمانهای اسلامگرای رادیکال مانند اخوان المسلمین مصرو حزب الله و حماس و سایر سازمانها و گروههای  تروریستی اسلامی تندرو در منطقه و در خاورمیانه است.

● علی خامنه ای خواهان غنی سازی اورانیوم حداقل از 19 درصد به بالاست که امکان ساخت سلاحهای هسته ای ممکن باشد و بجای بکارگیری نیروگاههای آب سبک خواهان بکا گیری آب سنگین در راکتورهای اتُمی است که با پسامانده های آن بشود سلاح اتُمی را ساخت. عملکرد این جبهه به رهبری خامنه ای چه ایران از غنی سازی اورانیوم حتی 95 درصدی هم برخورد شود و یا نشود و یا هزاران بُم اتم بسازد و یا نسازد، در نهایت نابودی ایران خواهد بود. هیچ قدرتی و هیچ دشمنی در جهان و هیچ بُم اتُمی خطرناکتر از این جبهه برای ایران کنونی و ایران فردا نبوده و نیست.

عملکرد این جبهه به رهبری علی خامنه ای، در جهت تقویت پان ترکیسم و پان عربیسم در خاورمیانه است که طبعأ منزوی شدن بیشتر، عقب ماندگی بیشتر، زشت تر به نمایش گذاشتن چهره و  نماد سرزمین و ملّت ایران، در جهان  و فروپاشی ایران را فراهم خواهد کرد.

● کشور صنعتی و پیشرفته ای  مانند  آلمان که در ردیف اوّل صادر کنندگان تولیدی در بخشهای مختلف تکنولوژی وفراوردهای دیگر میباشد و 31 درصد از برق مورد نیاز خود را از طریق انرژی هسته ای تأمین میکند، مدّت 10 سال هست که با سرمایه گذاریهای کلان در امر پژوهش و تکنولوژی، تربیّت متخصصان، برنامهءِ برون رفت از انرژی هسته ای را در دستور کار جدی خود قرار داده و یکی از مسائل مهم انتخاباتی همهء احزاب سیاسی در سیستم حکومتی آلمان و به امری ملّی و مردمی تبدیل گشته است. آلمان برنامه اقتصادی خود را بر اساس تئوری "اقتصادِ سبز" که بر پایه انرژی تجدید پذیر بدون انرژی فسیلی و انرژی هسته ای بنا نهاده است.

طبق برنامه ریزی قرار هست که تا سال 2050 میلادی کشور آلمان دوارن گذار از انرژی فسیلی و از انرژی اتُمی به انرژی های تجدید پذیر را طی کرده باشد. بطور خیلی مختصر کشور آلمان اکنون در سه عرصه برای مقابله با کمبود انرژی مورد نیاز آیندهءِ خود فعال هست:

 1- سرمایه گذاری کلان در بخشهای پژوهشی و نوآوری در سطح بالا برای اختراعات و کشفیات جدید منابع انرژی بدون وابستگی به انرژی فسیلی و یا به انرژی هسته ای، که در این راه از کوچکترین دستگاه و ابزار از جمله لامپ و بخاری گرفته تا مدرن ترین و پیچیده ترین دستگاهای تولید و کسب انرژی است و یا تبدیل کردن گازها به مواد سوختی بنزین، یا پیشرفته تر کردن تکنولوژی دستگاهها و ماشینهای استفاده از منابع تجدید پذیر انرژی از جمله: انرژی خورشید، گرما زمینی، باد، آب، و بیو انرژی و    پُمپ های گرمایی و حرارتی و  غیره است

2- از آنجا که نزدیک به 2/3  مصرف انرژی آلمان در اماکن مسکونی است، برنامه ها و قوانین شهر سازی و ساختمان سازی قدیم را بازسازی و قوانین جدید و فشرده ای را در رابطه با انرژی به اجرا گذاشته است.  برای خانه سازی و ساختن ساختمانهای نو، نرمهایی در مورد انرژی تدوین شده است که با عدم رعایت آنها اجازهء ساخت به آنها داده نمی شود، و یا خانه های قدیمی باید مطابق نرمهای امروزی انرژی، تعمیر و یا بازسازی شوند. بجز بخش خصوصی در همهءِ بخشها از ساختمانها و اماکن مسکونی باید شناسنامهء انرژی که وضعیّت ساختمان و میزان مصرف انرژی در آن قید شده است از سوی کارشناسان صادر شود، واینکار اجباری هم میباشد.

3- تغییر در امر فرهنگِ مصرف برق و انرژی شهروندان در اماکن مسکونی  و غیره است، که با کمترین میزان مصرف برق و انرژی کنار بیایند و صرفه جویی کنند، حکومت شهروندان را به تعمیرو بازسازی خانه های خود برای کم مصرفی در انرژی و برای استفاده از انرژی تجدید پذیر تشیوق میکند، در بسیار موارد وزرات اقتصاد و انرژیِ این کشور به شهروندان کمک های مالی بدون بازپرداخت را میکند، و یا وامهای قابل توجه با بهرهء 2 در صد در اختیار آنها میگذارند. همهء این تلاشها و دادن امتیازات به شهروندان از سوی حکومت آلمان، تنها و تنها برای عملی ساختن برون رفت از انرژی اتُمی است.

● بنا به فاکتورهای مستند استفاده از انرژی  اتُمی دیگر آکتوئل نیست، و تازه استفاده از انرژی چند گانهء خورشید هم دیگر برجسته نمیباشد، و تکنولوژی و دستگاههای مدرن و پیشرفتهءِ دیگر جایگزین آن شده است، از جمله و انواع و اقسام پُمپ های حرارتی است، که اتقاقأ راه اندازی آنها بجای برق با گاز هم ممکن میباشد و برای کشور ما بسیار مناسیب هستند.

● کاربرد انرژی اتُمی مناسب کشور ما نیست، بکار گیری انرژی از طریق شکاف هسته ای که تنها اینهمه وابستگی سیاسی و اقتصادی  به کشوری مانند روسیه را برای ما در بر دارد، و کشور ما را در مقابل سایر جهان قرار میدهد موردی عقلانی نیست و آینده نگری ندارد. مناسب ترین روش برای جبران کمبود انرژی در ایران، جایگزینی تکنولوژی استفاده از منابع انرژی تجدید پذیر: خورشید، باد، و ژئو ترمی زمین گرامی، و استفاده از پُمپ های گرمایی و حرارتی است.

● رئیس جمهور کشور آقای حسن روحانی که مستقیم از سوی مردم انتخاب شده است، بجای بوسه زدن بر دوش ولایت فقیه، و بجای اینکه کابینهء دولت را در گوشه ای جمع کند و در شکلی کودکانه و زشت خود به نوحه سرایی و گریه و زاری داستانهای افسانه ای 1400 سال پیش جنگ بین خاندان عرب تبار قریش مشغول کند، و کابینه اش را هم مجبور به  سینه زنی و اشک ریزان وادارد، باید به مسئولیّت خود عمل کند و به مردم پوست کنده و شفاف پاسخگوی مسائل باشد.

| نوامبر 2014| ناصر کرمی| عضو سند یکای مشاوران انرژی در آلمان|