رفتن به محتوای اصلی

یادداشتی کوتاه بر مناظره آقایان داعی و حقیقی

یادداشتی کوتاه بر مناظره آقایان داعی و حقیقی

مناظره آقای حسن داعی با آقای علیرضا نامور حقیقی روشنگر دو نکته اساسی میان دو دیدگاه و دو جبهه بود که در فضای شور و احساساتی قیام قهرمانانه مردم در هفته های گذشته هنوز به خوبی آشکار نشده است. آقای فرهودی در برنامه دو روز اول در تلوزیون صدای آمریکا میزبان این مناظره بود تا جنبه های گوناگون تحولات اخیر ایران و تاثیر آن بر روابط واشنگتن و تهران را به بحث بگذارد.

صرفنظر از حملات ناشیانه آقای حقیقی به داعی که کاملا خارج از بحث بود و عملا به پرسشهای میزبان برنامه بی اعتنایی می کرد، اما دو نکته در خلال صحبتهای وی حائز اهمیت فراوان است. آقای حقیقی می گوید آنچه که اکنون در ایران می گذرد به هیچ وجه مربوط به آقای داعی و آنانیکه انتخابات را تحریم کرده اند نیست و مردم در چارچوب رژیم جمهوری اسلامی خواسته های خود را دنبال می کند. به گفته وی این جنبش صرفا برای پس گرفتن رای هایی است که در تقلب انتخاباتی توسط جناح حاکم وارونه جلوه داده شده است. آقای حقیقی با این ادعا سعی بر آن دارد که جنبش عظیم کنونی در ایران را به دعوای جناحهای رژیم تقلیل داده و بگوید که جنبش سرنگونی خواه، دمکرات و سکولار شامل دانشجویان و زنان که طی 30 سال گذشته با تمامی وجود در برابر تمامیت این رژیم ایستادگی کرده اند اکنون باید تنها نظاره گر رهبری بخشی از رژیم باشند و دخالت نکند.

موضوعی که آقای حقیقی و دیگر مماشات گران( منظور از مماشات گر توهین به آقای حقیقی نیست. این واژه ای است که طی سالیان گذشته به افراد و جریانهایی اطلاق شده که به دلایل مختلف خواستار برداشتن تحریمها از روی جمهوری اسلامی هستند و مذاکره و برقراری ارتباط با رژیم حاکم را نزد کشورهای غربی تبلیغ و تشویق می کنند) یا نمی خواهند درک کنند و یا خود را به ندانستن می زنند، اینست که اساسا آنچه اکنون ما در خیابانهای تهران و شهرهای مختلف می بینیم و شاهد موج بی سابقه اعتراضی مردم هستیم، دقیقا جدالی است که نه یکماه بلکه سه دهه در جریان بوده و اکنون به نقطه اوج خود رسیده است. اگر همین جنبش سرنگونی خواه و تحریم کنندگان در سالهای گذشته نبودند و اگر با مبارزاتشان عامل تحریمها و انزوای رژیم نمی شدند، باند حاکم رژیم اساسا نیازی به نمایشات انتخاباتی نداشت و سعی در کسب مشروعیت نمی کرد و مناظرات انتخاباتی که عامل اصلی گسسته شدن رشته امور از دست گردانندگان بود، اتفاق نمی افتاد. تقلیل مبارزات آزادیخواهانه مردم ایران در 30 سال گذشته به دعوای میان جناحها، و تشویق همگان در ماندن در چارچوب جمهوری اسلامی و قانون اساسی اش که قانون نوشته شده نقض حقوق بشر در حاکمیت کنونی است، البته تلاشی است که از سوی شبکه مماشات گران و شبکه دو خرداد در داخل و خارج ایران در حال وقوع است و ربطی به واقعیت موجود ندارد.

نکته دوم، پیشنهاد و راه حل برون رفت از بحران کنونی رژیم است. آقای حقیقی در پایان می گوید که چند هزار نماینده از سوی کاندیداها برای شمارش مجدد آراء می تواند نتیجه مطلوب را برای مردم به ارمغان بیاورد. این موضوعی است که حتی موسوی و کروبی و خاتمی نیز از آن عبور کرده اند. حتی جناحهای رژیم نیز صحبت از برسمیت نشناختن احمدی نژاد و ابطال انتخابات می کنند و می دانند که عقب نشینی از این شعارها به معنای سوختن و عقب ماندن از جنبش جاری در ایران است. آقای حقیقی و دوستانش در خارج از کشور ظاهرا در تناقض با جناحهایی از رژیم که قصد نمایندگی شان را در خارج از کشور دارند، قرار دارند. این دیدگاه را می توان در آکسیونها و تظاهراتهای ایرانیان در خارج از کشور و کوشش این گروهها و افراد مماشات گر در تحمیل نظرات خود در مقابله با رادیکال شدن شعارهای مردم دید. نمایندگی جریان دو خرداد در خارج کشور که آقای حقیقی یکی از افراد آن است، قصد دارد در مجموع، رهبری موج فعالیتهای ایرانیان خارج از کشور که انعکاس قیام و جنبش داخل است را تحت کنترل خود بگیرد و به همین منظور حتی نمی تواند در حد شعارهای موسوی و کروبی بماند. این افراد در کمیته های رهبری کننده تظاهرات در شهرهای مختلف جهان که حضور ایرانیان محسوس است، حتی از دادن شعار ابطال انتخابات و عدم مشروعیت احمدی نژاد پرهیز می کنند. به هر حال به مرور زمان این دو دیدگاه و جبهه هر چه بیشتر خطوط خود را مشخص خواهند کرد و تمایزات روشن تر خواهد شد. مشکلات باند مماشات گر در خارج از کشور که حتی شعارهای بخشی از رژیم در داخل را هم نمی تواند نمایندگی کند، بیش از بیش آشکار خواهد شد و بیشتر شدن تناقضات این شبکه فرصت طلب، اپوزسیون دمکرات و آزادیخواه را در تغییر تمامیت رژیم با قانون اساسی اش، در جایگاه واقعی اش قرار خواهد داد . آنچه که اکنون مهم است پشتیبانی از جنبش مردم در ایران برای عقب راندن ولی فقیه به عنوان عمود خیمه در داخل و فشار برای عدم برسمیت شناختن احمدی نژاد بعنوان نماینده ایران در خارج از کشور است. کمپین برای جلوگیری از ورود احمدی نژاد به آمریکا برای شرکت در نشست سالیانه سران در سازمان ملل، راهکاری است که عملا مماشات گران را در موضع تدافعی قرار خواهد داد.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید