لارن بال، دختر بیست سالهای که شش بار میخواسته خودش را بکشد، میگوید: "مردم فکر میکنند دلت بخواهد خودت را بکشی جنایت کردهای. اصلا اینطور نیست".
البته او میپذیرد که به خانوادهاش "خیلی سخت گذشته". آخرین خودکشی ناموفقاش پارسال بود.
یک نمونه دیگر ایزی است، دختر چهارده سالهای که دو سال پیش خودش را کشت. او در شهر ساحلی دوون در جنوب غربی بریتانیا زندگی میکرد.
مادرش میگوید میدانسته دخترش مشکل دارد، اما فکر نمیکرده خودکشی به ذهنش هم خطور کند. میگوید: "فکر نمیکنم هیچوقت فراموش کنم. هیچوقت."
بحث مشکلات روانی در بسیاری از جوامع تازه رایج شده است. در بعضی دیگر همچنان مسکوت است. اما بین مشکلات مختلف، یک مشکل است که متخصصان فکر میکنند "همهگیر" شده و بهطور ویژه نگرانش هستند: خودکشی نوجوانان.
ارزیابی سازمان بهداشت جهانی این است که این معضل "بسیار بیش از آنی که باید تابو مانده است."
برخی پدیدههای اجتماعی جدید، مثل آزار اینترنتی یا گزارشهای احساسی، بر این معضل عموما مسکوتمانده اثر نامطلوب گذاشته و شاید بشود گفت جان جوانهای بیشتری را به خطر انداخته.
روث سادرلند، مدیرعامل خیریه بریتانیایی ساماریتنز که در حوزه پیشگیری از خودکشی فعال است، میگوید: "خودکشی موضوع بسیار پیچیدهای است. اغلب بیش از یک دلیل مشخص دارد. در مورد خودکشی نوجوانان تحقیق حتی (از خودکشی بهطور کلی هم) کمتر است و در نتیجه کمتر در موردش میدانیم."
اما یک چیز را دقیق میدانیم: اینکه طبق آمار سازمان بهداشت جهانی هر سال حدود ۸۰۰ هزار نفر جان خودشان را میگیرند. و تازه به ازای هر خودکشی موفق، دستکم بیست خودکشی ناموفق انجام میشود.
خودکشی در افراد ۷۰ سال به بالا رایجتر است، اما هستند کشورهایی که جوانهایشان بیش از بقیه گروههای سنی خودکشی میکنند. این آمار به حدی است در حال حاضر دومین عامل مرگ در گروه سنی ۱۵ تا ۲۹ سال (در جهان) خودکشی است.
دکتر الکساندرا فلایشمان، از متخصصان سازمان بهداشت جهانی، میگوید: "در این گروه سنی تنها عامل رایجتر از خودکشی سوانح جادهای است. اگر فقط خانمها را در نظر بگیریم، خودکشی اولین عامل مرگ در گروه سنی ۱۵ تا ۲۹ سال است."
همهگیر، اما نه برابر
سازمان بهداشت جهانی آمار مرگ و میر را از سال ۲۰۱۲ برحسب علت مرگ بررسی کرده و به این نتیجه رسیده که خودکشی پدیدهای جهانشمول است.
اما آمار خودکشی در کشورهای ثروتمند و متوسط/فقیر بهشدت فرق میکند، به حدی که ۷۵ درصد کل خودکشیهای دنیا در دسته دوم رخ میدهد.
نکته مهمتر آنکه، به نظر میرسد ثروت در مورد نوجوانان بهطور خاص اثر شدید دارد.
نگاهی گذرا به آمار موجود نشان میدهد که در کشورهای فقیر خودکشی بین ۱۰ تا ۲۵ سالهها بهمراتب بیش از بقیه گروههاست. اما در کشورهای مرفهتر چنین جهشی دیده نمیشود. این مشاهده نشان میدهد که افراد این گروه سنی وقتی فقیرند بهمراتب بیشتر در خطرند.
حالا نگاهی بیاندازیم به دستهبندی جنسیتی: بهطور کلی مردها بیشتر از خودکشی میمیرند تا زنها. آنطور که خانم فلایشمان میگوید، بین نوجوانها "دخترها بیشتر سعی میکنند خودشان را بکشند، اما پسرها خودکشی موفق بیشتر دارند."
Image copyrightDIX FAMILYImage caption
خانم سادرلند در توضیح این امر میگوید: "مردانگی و الگویی که جامعه از رفتار مردانه میسازد، مهمترین عامل این تفاوت است."
البته این اختلاف بین آمار خودکشی دخترها و پسرها در کشورهای فقیر کمتر است. در کشورهای ثروتمند مردها سه برابر زنان خودکشی موفق دارند، اما در کشورهای متوسط/فقیر این نسبت حدود یکونیم است.
بالای لیست
آمار نشان میدهد در بعضی کشورها خودکشی اولین عامل مرگ در گروه سنی ۱۵ تا ۱۹ سال است – از جمله در آسیای جنوب شرقی، که از هر شش مرگ در دختران نوجوان یکی خودکشی است.
در آفریقا هم وضع بحرانی است: نرخ مرگ بر اثر خودکشی (۹ نفر به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت ) از همهجای دنیا جز آسیای جنوب شرقی (۲۵ نفر در ۱۰۰ هزار نفر) بالاتر است.
خانم فلایشمان میگوید: "فرضیه ما این است که در این مناطق دسترسی به ابزاری که بتوان با آن خودکشی کرد بیشتر است و کمک کمتر. بهویژه در مناطق روستایی که از سمهای حشرهکش که بسیار کشندهاند، زیاد استفاده میکنند، و کسی هم نیست که به موقع کمکشان کند."
نشانههای نگرانکننده
متخصصان همواره گفتهاند که خودکشی "همینجوری" رخ نمیدهد. تحقیقهای دانشگاهی نشان میدهد حدود ۹۰ درصد نوجوانهایی که خودشان را میکشند مشکل روانی دارند.
ریشه مشکل ممکن است افسردگی باشد – که رایجترین بیماری در این گروه سنی است – یا اضطراب، خشونت، یا مصرف مواد مخدر. اما جز اینها عوامل دیگری مثل تغییر محیط یا شرایط سخت در مدرسه یا اختلاف با دوستان یا درگیریهای هویتی جنسی هم میتواند مؤثر باشد.
از همین روست که متخصصان میگویند باید دنبال نشانههای اولیه گشت. و به همین خاطر است که خیریه ساماریتنز در روزهای اول سال تحصیلی که دانشجوها تازه به دانشگاه میآیند، کمپین پیشگیری از خودکشی راه میاندازند.
آنطور که مدیرعامل این خیریه میگوید: "دوران دانشجویی اغلب به دوره سرخوشی و هیجان و البته خودشناسی شناخته میشود. این تصویر در مورد بعضی دانشجوها درست است. اما واقعیت این است که دوری از خانه برای بسیاری دیگر مشکلزاست."
البته باید این نکته را به یاد داشت که مشکل روانی یک نوجوان ضرورتا به معنای اینکه به سمت خودکشی میرود نیست. ضمن اینکه به دلیل حساسیت این موضوع – مثلا غیرقانونی بودن خودکشی در بعضی کشورها، یا مواردی که اساسا گزارش نمیشود – میل به خودکشی گاه در دستههای دیگر (مشکل روانی) دستهبندی میشود.
کابوس اجتماعی
یکی از مواردی که در برنامههای پیش گیری از خودکشی به آن توجه میشود، آزار و اذیت – و اخیرا آزار و اذیت اینترنتی – است.
آنطور که مرکز پیش گیری و کنترل جراحت در آمریکا اعلام کرده، آزار و اذیت با خودکشی رابطهای نزدیک اما پیچیده دارد.
Image copyrightGETTYImage caption
در گزارش این مرکز آمده: "جوانهایی که در معرض آزار و اذیت هستند بیشتر به سمت خودکشی میروند. اما نباید این واقعیت را طوری طرح کرد که انگار آزار تنها علت یا مسبب مستقیم خودکشی است. چنین حرفی نه تنها مفید نیست، که میتواند مخرب هم باشد، چون به این برداشت غلط دامن میزند که واکنش طبیعی به آزار و اذیت خودکشی است. چنین برداشتی بالقوه خطرناک است، چون میتواند باعث تقلید این رفتار (خودکشی) بشود."
برخی شواهد نشان میدهد که گزارشهای احساساتی در رسانهها هم میتواند افراد آسیبپذیر را به تقلید (از موضوع گزاش) و خودکشی هل بدهد. متخصصان به این پدیده میگویند: "واگیرداری اجتماعی".
خانم سادرلند معتقد است رسانه میتواند نقش مثبت هم داشته باشد، مثلا با تشویق مردم به کمک گرفتن.
متخصصان سلامت عمومی معتقدند دولتها باید استراتژیهای جامع و درازمدت برای پیشگیری از خودکشی داشته باشند. اما آمار سازمان بهداشت جهانی نشان میدهد تا امروز فقط ۲۸ کشور چنین استراتژیای (در سطح ملی) اندیشیدهاند.
آنطور که دکتر فلایشمان میگوید: "فنلاند جزو اولین کشورهایی است که استراتژی پیشگیری از خودکشی داشته. اگر نگاه کنید، آمار خودکشیشان در یک دهه ۳۰ درصد کاهش داشته است.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید