رفتن به محتوای اصلی

فرشید رمزی به روایت داریوش و شهیار قنبری
05.04.2016 - 20:38

 

 Missing media item.

توسط محمد ضرغامی

 

فرشید رمزی که تنها نامش گهگاه این سو آن سو در حد خاطره بر زبان هنرمندان جاری می‌شد در سن ۷۵ سالگی در تنهایی یک خانه سالمندان در کرج درگذشت.

فرشید رمزی کارگردان بسیاری از برنامه‌های خاطره‌انگیز اواخر دهه چهل و پنجاه خورشیدی بود. مردی قدبلند، خوش‌پوش با موی بلند و محاسن.

شهیار قنبری ترانه‌سرایی که با او همکاری نزدیک داشته او را آدمی با ظاهری متفاوت در آن سال‌ها دیده است: «اصلا نه کسی ریش می‌گذاشت،  نه کسی با موی بلند در تلویزیون ظاهر می‌شد؛ یعنی کد را باید رعایت می‌کردی و فرشید یک هیپی بود از آغاز».

آقای رمزی پیش از هر چیز با گروه استودیو طنین به واسطه برنامه زنگوله‌ها همراه شد. زنگوله‌ها به گفته شهیار قنبری برنامه‌ای بود برای کشف صداهای نو «پیش از به دنیا آمدن برنامه‌هایی مانندVoice  و American Idol »  اما غیر از شانس و تصادف یک نام در این آشنایی موثر بود: «آگاهانه بود از سوی زنده‌یاد منوچهر سخایی، او تهیه‌کننده برنامه بود، سخایی با تلویزیون در رابطه بود چون کارمند آن دستگاه بود.»

فرشید با دست زدن به تولید چند برنامه تلویزیونی که مشهورترین آنها «شش و هشت» و «چشمک» بود راهی برای ترانه نوین ایران باز کرد. یکی از کارهای به یاد ماندنی او تهیه فیلمی از پشت صحنه اجرای گوگوش در اواخر دهه چهل خورشیدی با حضور شهیار قنبری و پرویز مقصدی در کاباره میامی بود.

​​

داریوش خواننده مشهور که خود با برنامه تلویزیونی «شش و هشت» در اواخر دهه چهل جلوه کرد از نزدیک شاهد شیوه کار او بوده است: «فرشید در خارج تحصیل کرده بود، نتیجتا دوربین را می‌شناخت، زاویه را می‌شناخت، صورت آرتیست را می‌شناخت، نورپردازی را می‌شناخت، حساسیت داشت راجع به این مسایل، چیدمان کار را می‌دانست، می‌دانست کی کجا باید بنشیند، چه آهنگی را بخواند،کی شروع کند و کی برنامه را پایان بدهد.»

در حالی که داریوش با بازگشت به ۴۵ سال پیش و آشنایی با فرشید رمزی و پرویز مقصدی او را معرف بسیاری از هنرمندان آن دوره  می‌داند.

شهیار قنبری کار این کارگردان در دهه پنجاه را در یک جمله خلاصه می‌کند: «فرشید رمزی پدر تصویر کردن ترانه است در ایران، او در حقیقت یک نوع موزیک-ویدیو را باب کرد در تلویزیون با امکانات نه چندان عجیب غریب آن روزها. یعنی اینکه ترانه فضا داشت، بر اساس متن ترانه دکور ساخته می‌شد، روی حرکت دوربین کار می‌شد فکر می‌شد.»

فرشید رمزی در زمانه‌ای دست به این ابتکارها زد که موسیقی پاپ در آغاز یک جریان تازه بود و فرشید رمزی با نگاه خاص خود به ترانه و موسیقی پاپ در روزگاری که هنوز جایی برای این نوع موسیقی و شنیدن حرف‌های تازه در ترانه‌ها وجود نداشت معنا داد و آن را به تلویزیون پاگشا کرد.

داریوش گریزی می‌زند به پشت صحنه واریته شش و هشت: «گروه جمع می‌شدند در استودیویی بود به نام استودیو بل، تک‌تک بچه‌ها می‌آمدند آهنگ‌هایشان را می‌خواندند؛ بعد برای تصویرپردازی به فرشید سپرده می‌شد آهنگ‌ها، شاعرها هم آنجا بودند، ایرج رزمجوی نازنین بود.»

داریوش ادامه می‌دهد: «اولین بار شوی شش و هشت روی صحنه کاباره بود. آن موقع کنسرت نبود در کاباره شکوفه نو به همراه گروهمان روی صحنه رفتیم همینطور در کاباره باکارا. اصلا هدف دیگری داشت ولی نمی‌دانم چه شد مسیر را عوض کرد رفت چشمک را درست کرد و این نوع کار را بیشتر با خوانندگان حرفه‌ای ادامه داد.»

فرشید رمزی به گفته نزدیکانش پر جنب و جوش و اهل چالش بود اما برای جلوی دوربین بردن آنچه می‌خواست باید در چند جبهه می‌جنگید. یکی از آن جبهه‌ها سانسور بود. شهیار قنبری می‌گوید: «فرشید پافشاری می‌کرد که هیچ تکه‌ای از برنامه‌اش بیرون نرود، و استقامت می‌کرد بیرون هم بازار موسیقی گرم شده بود آن هم داستان‌های خودش را داشت، فشارهای کمپانی‌ها از یک طرف و مقاومت‌های تشکیلات رادیو-تلویزیون از یک طرف دیگر او باید از این میان چیزی در می‌آورد، یک چیز تماشایی.»

او که زمانی سرپرستی گروه فیلمبرداری از مراسم تاجگذاری محمدرضا پهلوی، جشن‌های دو هزار پانصد ساله و مراسم پنجاهمین سالگرد سلطنت پهلوی را نیز بر عهده داشت. پس از انقلاب اسلامی به لندن رفت. دمی در لس آنجلس پهلو گرفت و تلاش کرد تا در تلویزیون‌های فارسی‌زبان آن دیار خود را جا بیاندازد؛ داریوش: «فرشید به خاطر روحیه‌ای که می‌شناختم از او نمی‌توانست با شرایط جام جم‌ها و... آدم خیلی قاطعی بود، ابزارکار برایش مهم بود، چون ابزار از او گرفته شده بود نگاه آرتیستی را دیگر نمی‌توانست ارائه بدهد. او حساس بود و اینها باعث تنهایی و به انزوا کشیده شدنش شد.»

شهیار قنبری: فرشید رمزی پدر تصویر کردن ترانه است در ایران، او در حقیقت یک نوع موزیک ویدیو را باب کرد در تلویزیون با امکانات نه چندان عجیب غریب آن روزها.

​​

در دوره اصلاحات فرشید رمزی به ایران بازگشت. در همان حال و هوا یا چندی بعد است که در مقاله مفصلی روزنامه کیهان او را به دلیل اعتقادش به آیین بهایی مورد نکوهش قرار می‌دهد. شهیار قنبری  در این باره می‌گوید: «من از لندن به این سو خبرهای دور داشتم از او و خودش هم دوست نداشت با کسی در تماس باشد. انسان منزوی بود با اینکه پیرامونش خیلی شلوغ بود.»

با این حال چندی پیش از درگذشت فرشید رمزی گروهی از همکاران سابق او، عکاس معروف کامران عدل و منوچهر شمسایی فرصت پیدا کردند تا با او در روزهای سرد سکوت در خانه سالمندان کرج آخرین دیدار را تازه کنند.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

انتشار از:

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.