رفتن به محتوای اصلی

شکست نئوعثمانیسم با نوشیدن جام زهر
07.07.2016 - 13:19

 

 

در مقالهء"نئو عثمانیسم، واپسگرایی،استبداد، جنگهای قومی و دینی" به تاکتیکها و استراتژیها و اهداف کوتاه و درازمدّت حکومت اسلامگرای ترکیه که بر اساس تز"عمق استراتژی"  احمد داوود آوغلو وزیر امور خارجهء بر کنار شدهءِ ترکیه، تهیه و تنظیم شده بود پرداخته ام و پیامدِ ناگوار آن و شکستِ قطعیِ آنرا پیش بینی کرده بودم.

در مقالهء در بالا مذکور علل رویکردِ حکومتِ ترکیه به نئوعثمانیسم به روشنی موردِ بررسی قرار گرفته است و بطور کلی سه دلیل عمده را مطرح میکند: 1- پروسهء سیاسی و شرایطِ درونی خودِ کشور نو بنیادِ ترکیه است 2- تأثیر گذاری فاکتورهای پیرامونی و جهانی 3- بهار عربی، و اتحّاد و ائتلافِ عربستان و ترکیه در جهت اسلامگرایی نو برای جلوگیری از جایگزینیِ دمکراسی و سکولاریسم و لائیسم در خاورمیانه و جهان اسلام. در مورد هر یک از این بندها در مقاله توضیح داده شده است.

یکی از اساسی ترین دکترین"عمق استراتژی"  strategische Tiefe  بر پان اسلامیسم نئوعثمانی استوار بود که هدف داشت ترکیه را به عنوان یک کشور قدرتمند امپراطوری در مرکز جغرافیای آسیا و اروپا و آفریقا قرار دهد و این کشور را بطور مشخص در مرکز مغناطیسیِ جغرافیای بالکان، قفقاز، آسیای میانه، نواحی و ساحلهای دریای خزر، جغرافیای دریای سیاه، بخش شرقی دریای میانه، و خاور میانه و خاورنزدیک و بخش بزرگی از اروپا و جهان اسلام قرار دهد تا اهداف سیاسی و منافع ملّی خود را که بر اساس روش و منش دمکراتیک به آنها دست نیافته، اینبار با زور و فشار شمشیر اقتدارگراییِ غیر دمکراتیکِ نئوعثمانیسم با ایدئولوژی اسلامی و با بحران آفرینی های گوناگون بر آنها تسلط پیدا کند.

 تکیه دادن حکومت اسلامگرای ترکیه به جهان عرب و همکاری تنگاتنگ با عربستان و سایر کشورها و شیخ نشین های حوزهءخلیج فارس و فراتر از آن، در محور قرار دادن موضوع فلسطین،  تعرض ها و درشتخویی های حکومت ترکیه و شخص رجب طیب اردوغان به حکومت و ملّت یهودی، شکار هواپیمای جنگی روسیه، همچنین گردنکَشی و پُشت کردن به اتحادیّه اروپا، دخالت در امور داخلی کشورهای همسایه از جمله در سوریه، عراق، در قفقاز، و فرا همسایگی در مصر و در آسیای میانه و غیره، همچنین نافرمانی های مدنی در سطح خاورمیانه و جهان بر مبنایِ همین قدرت نمایی احساسی و غیرتی قومی و قبیله ای و خود بزرگ بینیِ توخالی و بادکنکیِ نئوعثمانیسم حکومت ترکیه بود.

 طبق مبانی نئوعثمانیسم حکومتها و کشور ترکیه خود را پدر بزرگ و مادر بزرگ همهءِ مردمان تُرک تبار در جهان میداند و در هر مکان و زمان خود را مسئول و سپر و چتر محافظتی و منافع آنها می بینید، همکاری بخشی از مردمان و نخبگان تُرک آذری ساکن آذربایجان ایران با حکومت ترکیه و ابراز همخونی و همسویی این مردم با حکومت و مردم ترکیه در همین راستا به رهبری آنکارا میباشد.

نئو عثمانیسم رجب طیب اردوغان و نوشیدن جام زهر

گرچه استراتژی اسلامگرایی نئوعثمانیسم حکومت ترکیه، از سال 2003  تا کنون با کمک و سرمایه های ملّی ایرانیان بوسیله شخص علی خامنه ای و کشورهای حوزهء خلیج فارس و عربستان سعودی سرمایه گذاری شد و مافیای اقتصادی و پولشویی ها و زد و بندهایِ پشتِ پردهءِ دیگر، رونقی زود گذر به اقتصاد و بهبودی استاندارد زندگی و رفاه اجتماعی در ترکیه را باعث شد، امّا نشانه های ناپایداری و  شکست تز تخیلیِ نئوعثمانیسمِ پان اسلامیسم از چندی قبل قابل پیش بینی بود که برکناری احمد داوود اوغلو بنیاد گذار این تئوری نئوعثمانیسم، نقطهء عطف آن بشمار می اید.

حکومت ترکیه به یکبار خود را در پیشگاه مردمان منطقه و جهان در خلاء و در حال سقوط یافت، امنیّت و تمامیّت ارضی این کشور بطور جدی زیر سئوال رفت و همچنان متزلزل باقی خواهد ماند، حکومت و کشور ترکیه با انزوای سیاسی در جهان پیرامونی و با شکستی قطعی و فروپاشی زیر ساخت های حکومتی و با عدم اعتماد ملّی در درون و برون از مرز مواجه گشت،

 از درگاهِ دایرهء جهانی چنان رانده شد که رهبران ترکیه اصلأ تصورش را هم نمیکرد، حکومت و شخص اردوغان از لحاظ اخلاقی و منش سیاسی مورد انتقاد و بایکوت پنهان و آشکار مردمان و کشورهای منطقه و اروپا و جهان قرار گرفت،

شدّت بخشیدن به سیاست ضد انسانی ارتش و حکومت ترکیه با مردم کُرد مورد نفرت جهانی است، دست راست حکومت ترکیه یعنی سپاه داعش به عقب نشینی و شکست مجبور شد، در مقابل قدرت گیری مردمان کُرد در سوریه که باعث تقویّت کُردها در ترکیه خواهد ماند، روندی صعودی بخود گرفت، پشتیبانی روسیه و اسرائیل از مردمان کُرد و یا به عبارتی در یک جبهه قرار گرفتن این سه اهرم قدرت، ترکیه را در محاصرهء سیاسی و نظامی قرار داد در نتیجه ترس بر پیکر حکومتگرانِ ترکیه انداخت.

تحریم های حکومت روسیه، اقتصاد ترکیه را، بویژه بخش اقتصاد توریستی آنرا فلج کرد، نا امنی و ترور در کشور ترکیه باعث شد که توریست ها از کشورهای دیگر از سفر کردن به ترکیه پرهیز کنند و همچنان خواهند کرد.

در نتیجه اقتصاد توریستی که پردرآمد ترین شاخهء اقتصادی این کشور است، رو به فلج شدن نهاد که  بیکاری، بی درآمدی، و نارضایتی مردم را دامن میزد، حتّی تروریست های اسلامگرایی داعش که خودِ حکومت ترکیه در ایجاد و تربیّت آنها نقش پایه ای را داشته است، اکنون ترکیه را مورد هدف قرار داده است که این خود بیانگر سیاست ورزی اشتباه تاریخی حکومتگران ترکیه و بیداری مردم تُرک را بدنبال داشت.

به رسمیّت شناختن کشتار ارامنه بوسیلهء عثمانیان تُرک، به عنوان نسل کشی قومی و اتنیکی، از سوی پارلمان آلمان بزرگترین ضربه را بر سیاستِ خارجی حکومت نئوعثمانیسم ترکیه وارد کرد و تاریخ مستند و حقیقی حکومتها و مردمان تُرک در آسیای کوچک را بد جوری ورق زد و پرده از آن برداشت. حکومتگران ترکیه بخوبی پی بُردنذ که با اقتدارگرایی و با توسل به آنارشیسم سیاسی در مقابل تصمیماتِ اروپا و برای آنها سر و شانه کشیدن، چقدر تخیلی و بی پشتوانه، پوشالی و احمقانه و خارج از توان سیاسی ترکیه و متضاد با نرمهای روابط مرسوم بین المللی بوده است.

حکومتگران ترکیه بلاخره دریافتند که طرح اسلامیزه کردن اروپا از سوی حکومتهای ترکیه با تبلیغات ناسیونالیستی تُرکی و دینی و سیاست مسجد سازی در اروپا چقدر کودکانه و چه پیامدهای وخیمی را برای حکومت ترکیه و مردم ترکیه بهمراه خود دارد.

توافق هسته ای ایران با غرب به موقعیّت ایران و  قدرت مانور آن در منطقه و جهان افزود و به صحنهء کار و زار سیاسی و اقتصادی جهانی بازگشت و از ترکیه و عربستان سعودی پیشی گرفت، و این دو کشور را در انزوا قرار داد، که این جریان بطور کلی باب طبع حکومتگران تُرک و عرب نبوده و نیست.

شخص رجب طیب اردوغان و حکومت ترکیه در میان شهروندان تُرک بویژه در میان آن قشر از جامعهء تُرکی که شناختی از مسائل دارند، پایگاه و جایگاه خود را متزلزل دیدند، بخصوص در این اواخر شهروندان و مردمان تُرک در کشورهای اروپایی به ندای نئوعثمانیسم اردوغان و به سیاست فردی و تک محوری و دیکتاتوری سلطانی اردوغان دیگر جواب مثبت ندادند. از کردار رجب طیب اردوغان شرمسار و سرخورده بودند

تغییر در قانون اساسی  ترکیه بسود اردوغان، در کنترل گرفتن نهاد قضایی و دادگستری و سیاست سلب مصونیّت از 150 نفر نمایندگان مجلس ترکیه که اغلب پیشینهء کُردی داشته و یا از حقوق دمکراتیک آنها دفاع میکنند، چهره ای از رجب طیب اردوغان و حکومت ترکیه را به جهانیان نشان داد که همه را شگفت زده کرد و فاصلهء نزدیکی ترکیه به اتحادیّهء اروپا را غیر ممکن و یا حداقل قرنی به تأخیر و تعویق انداخت، چرا که دیدگاه و مراحلی را که امروز اردوغان و حکومت ترکیه پیشهء خود کرده است و هدف دارد آنرا به دیگران تحمیل کند، اتحادیّهء اروپا نزدیک به 600 سال از آن عبور کرده است.

رو به گسست نهادن پروسهء دمکراسی و حکومتی کردن رسانه های گروهی و مطبوعاتی در ترکیه و  درخواست فردی و شخصی رجب طیب اردوغان از افکار و حکومتهای اروپایی برای محدود کردن آزادی بیان و مطبوعات در این کشورها با مقاومت شدید افکار عمومی جامعهء اروپایی و حکومتهای آنها، و با پاسخگویی شدید الحن پارلمان اروپا روبرو گرید، در رسانه های اروپایی عملکرد اردوغان را نوعی ناشی گری و بی فرهنگی و به یکی از برنامه های محوری و کمدی و تفریحی بعضی از تلویزیون های اروپایی مبدل شد.

شماری از وکلای برجسته، از شخصیت‌ها، سیاستمداران و فعالان مدنی در آلمان و اروپا از رجب طیب اردوغان، رئيس‌جمهوری ترکیه را به جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت متهم کردند. آنان از او و شمار دیگری از سیاستمداران ترکیه به دادستانی آلمان  و فراتر از آلمان شکایت کرده‌اند.

با هجوم و حملات به حکومت ترکیه از هر سو، به ناگهان رجب طیب اردوغان احساس کرد، که گذشته از موضوع بی اعتباری ساختار حکومت و با پایین آمدن چشمگیر جایگاه مردمان تُرک در خانوادهء جهانی، مصونیّت سیاسی خود و خانواده اش از سوی قشر عظیمی از جامعهء تُرکی و در محافل حقوق بشری و قضایی بین المللی در معرض خطر جدی قرار گرفته  که برای مقابله با آن آزادیهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی را در ترکیه محدود کرد، حکومتی کردن رسانه های گروهی را در دستور کار قرار داد و دروازه های زندان را بر روی انتقادگران و مخالفین خود و بر روی ژورنالیستها باز کرد و تهدیداتهای چندی را برای اروپا پُست کرد.

امّا هیچکدام از این تهدیدات و اقدامات واپسگرا و قرون وسطایی بر شکست قطعی سیاست نئوعثمانیسم و تبدیل کردن نظام جمهوریّت به سیستم  خلیفه گری و سلطانی مطلقِ مورد نظر اردوغان کمکی نکرد، تازه نتیجهء عکس داد و شرایط سیاسی ترکیه در درون، در منطقه و در خاورمیانه و در جهان رو به وخامت و انزوای بیشتری نهاد و چرخش اقتصاد توریستی ترکیه مسیر نزولی بیشتری را در پیش گرفت.

در چنین شرایطی فقط دو راه پیش روی حکومت ترکیه باقی مانده است  1- یا ارتش و ژنرالها با یک کوتای دیگر برای نظم دادن و یافتن راه و کانالی دیگر برای هدایت کشور وارد عمل شوند 2- یا با خفت و خواری و شکست غرور کذایی با بر زمین گذاشتن شمشیر نئوعثمانی و دست برداشتن از برنامهء پان اسلامیسم و با تسلیم شدن و پناه آوردن به جهان پیرامونی، و طلب بخشش از کشور و ملّت روسیه، از اسرائیل، از بشار اسد، و روی آوری به بسیار مسائل پنهان و آشکار دیگر به عرصهء بین المللی بر گردد تا از فروپاشی کشور و حکومت جلوگیری کنند. حکومت ترکیه تا کنون مورد دوّم یعنی تسلیم و طلب عفو و بخشش را بر گزیده ولی مرحلهء عملی آنرا باید به اثبات رساند.

موضع نوشیدن جام زهر از سوی رجب طیب اردوغان، مانند نوشیدن جام زهر از سوی خمینی و خامنه ای است که هر گاه بارگاه ولایت فقیه را از درون و برون مرز در خطر دیدند و می بینند، خود دو دوستی و با کمال میل جام زهر را مانند جام شراب سر کشیدند و میکشند.

نقش علی خامنه ای در رویکردِ جدید حکومت ترکیه

در نظام جمهوری اسلامی رئیس جمهور برگزیدهء مردم، حکومتها در نظام جمهوری اسلامی، همچنین مجلس شورای اسلامی آن دارای قدرت سیاسی نیستند. فرد علی خامنه ای در همهء عرصه ها به عنوان رهبر انقلاب حرف آخر را میزند و تصمیم های کلان سیاسی و اقتصادی و سیاست خارجی بدستور ایشان صادر میشود و به مرحلهء اجرا در می آیند.

در اساس نظام جمهوری اسلامی از آغاز شکل گیری تا کنون با بر باد دادن منافع و سرمایه های ملّی و با شکستن غرور و هویّت ملّی ایرانیان، خواسته و یا نا خواسته تأمین کنندهء منافع پان ترکیسم و پان عربیسم بوده و هست.

علی خامنه ای که نزدیک به دو دهه است که بر مسند خلیفه گری رهبر انقلاب نشسته است، سیاست درونی و روابط بین المللی و چرخش اقتصاد ایران را طوری تنظیم و کنترل میکند، که منافع تُرک تباری با مرکزیّت و رهبری ترکیه تأمین شود، نظام جمهوری اسلامی یک دستگاه تبلیغاتی بدون مزد برای عربستان سعودی و دیگر رقیبان  ایرانیان در منطقه و در جهان است.

موضوع منافع ملّی ایرانیان و جایگاه شایستهء ایران در خانوادهء جهانی هدف علی خامنه ای نبوده و نیست، زیرا اگر می بود، می بایستی در درون کشور، در خاورمیانه و در میدان جهانی و در روابط دور و نزدیک بین المللی در عرض 20 سال گذشته طوری دیگر و سیاستی دیگر را در پیش میگرفت.

سرزمین ایران و منابع و سرمایه های ملّی ایراینان سکو و غنیمت بادآوردی است که علی خامنه ای بوسیلهء آن اهداف اقتصادی و سیاسی تُرک تباری با محوری ترکیه را به پیش میبرد و بطور کلی حاضر نیست که حکومت ترکیه را در ضعف و ناتوانی  ببیند.

 برای علی خامنه ای ناتوانی ترکیه مساوی است با متزلزل شدن پایه های ولایت فقیه خود در ایران. تکیه گاه علی خامنه ای حکومتهای ایران و ملّت ایران نبوده و نیست، ستون اصلی بارگاه ولایت فقیه علی خامنه ای حکومت ترکیه و مردمان تُرک و عرب اغلب بیرون از جغرافیای سیاسی ایران است.

هیچ بعید نیست، که تسلیم شدن و طلب عفو و بخشش حکومت ترکیه از روسیه و اسرائیل با پا در میانی و با مشورت علی خامنه ای و با دادن وعده ها و فرصت های طلایی دیگر به حکومت ترکیه صورت نگرفته باشد. شاید اکنون هم کامیونهای شمش طلا از تهران به آنکارا رسیده باشند و چکهای سفید امضاء از سوی علی خامنه ای بوسیلهء تُرک تباران بابک رنجانی ها، رضا ضرابی  ها، شاهین دادخواه ها مأمور اطلاعاتی ولی فقیه به اردوغان و به اعضای کابینهء حکومت ترکیه و به همسر و فرزندان اردوغان تحویل داده شده باشند.

موضوع هموار کردن روابط ترکیه و اسرائیل را اوّل مآمور اطلاعاتی و فرد رده بالای دیپلماسی بیت رهبری علی خامنه ای شاهین دادخواه  که یک نفر تُرک آذری بود در رسانه های گروهی مطرح کرد، مبنی بر اینکه خود نظام جمهوری اسلامی هم با اسرائیل پیوسته در نهان و آشکار روابط داشته است.

موضوع عملکردِ علی خامنه ای را میشود از زاویه ای دیگر مورد بررسی قرار داد و این سئوالها را مطرح کرد که: چرا ایران از امتیازات بدست آمده از توافق هسته ای و برجام استفادهء مطلوب را نکرد تا از ترکیه و عربستان در خاورمیانه و در داد و ستدهای بین المللی  دست بالاتری را داشته باشد و به کشور  و به اقتصاد و به منافع ملّی ایراینان سرو سامانی دهند؟ مگر این شخص خامنه ای و بیت وابسته به آن نیست که  با کارشکنی های خود آنرا بسود تُرک تباری بلوکه و بی اعتبار کرده اند،

نزدیک به 40 سال است که دشمنی با غرب و با کشورهایی اروپایی و دشمنی ویژه و نمادین با کشور اسرائیل و ملّت یهودی و با اسلامگرایی رادیکال شیعهء قزلباش صفوی قاجاری، همچنین تربیّت و تقویت و پشتیبانی مالی سازمانها و گروههای اسلامی اعراب لبنانی و فلسطینی منافع ملّی ایرانیان بر باد رفته، کشور در عرصه های بین المللی و منطقه ای و در خاورمیانه منزوی و بدنام، و بحرانهای بسیاری را در درون کشور دامن زده است،

مگر این شخص علی خامنه ای و ارگانهای وابسته به او نیست که بنا به تأمین منافع تُرک تباری و تقویّت ترکیه، از این سیاست های ضد ایرانی دست بردار نبوده و نیست. دشمنی با غرب و دشمنی و کینه ورزی با ملّت و حکومت یهودیان از سوی علی خامنه ای تضمین برتری ترکیه و تقویّت عربستان و دیگر رقیبان ضد ایرانی است.

نتیجه گیری از رویکرد جدید حکومت ترکیه

چرخش 180 درجه ای در سیاست خارجی حکومت ترکیه حاکی از خردگرایی و صلح جویی و پندار نیک نبوده و نیست. حکومت ترکیه تا آنجا که توانست با توسل به هر حیله و نیرنگ و با کمک و بهره گیری از هر ابزاری و با تشکیل سپاه داعش و تقویّت نیروهای اسلامگرای رادیکال در خاورمیانه و جهان و با بکار گیری ارتش و تمام توان خود را بکار گرفت و با  چنگ و دندان کوشید که تز واپسگرایی اسلامیسم و نئوعثمانیسم را به پیش برد و در سایهءِ این سیاست نئوعثمانیسم تلاش کرد که جنبش و خیزش دمکراتیک ملّت کُرد را در ترکیه و در سوریه و عراق در هم بکوبد،

 ولی بدون هیچگونه شک و تردیدی و همانطور که جهان امروز میداند، حکومت ترکیه در همهء جبهه ها با شکستی مفتضحانه روبرو گشت و به اجبار  با شکم و گردن رو به آسمان بر زمین افتاد و تسلیم شد و راه دیگری بجز دراز کردن دست و طلب عفو و بخشش و التماس برایش باقی نمانده است.

 نتیجهء اساسی تری که میتوان از این چرخش سیاسی گرفت، این است که حکومتهای تُرکی و جامعهء سیاسی تُرک تباری پایداری و استقامت در عهد و پیمان خود ندارند، مسئولیّت پذیر و پای بند دمکراسی و حقوق بشر نبوده و نیستند.

سرنوشت کودکان و زنان کوبانی را در نظر بیاورید که حکومت ترکیه آنها را به چه سرنوشتی دچار کرد. اینکه گروهی از وکلای پایه یک و مشهور و چهره های شناخته شدهء اروپایی برعلیه رجب طیب اردوغان به جرم جنایت علیه بشریّت به مراکز قضایی و حقوقی داد و شکایت کرده اند امری انسانی و درست است.

بویژه ایرانیان از هر نقطهء جغرافیایی ایران، با هر عقیده و ایدئولوژی، با هر باورمندی، با هر دیدگاه سیاسی و جهان بینی باید تا کنون درک کرده باشند، که دشمنان ما ایرانیان آمریکا و اروپا و  جهان پیرامونی نبوده و نیست و در طول تاریخ  با دوستان دیرین خود یعنی ملّت یهود و کشور و حکومت اسرائیل دشمنی نداشته و نداریم

دشمنان و رقیبان اصلی ما در همسایگی مرزهای ما و در جغرافیای سیاسی ایران و در بین خود ما هستند بنا بر این به جای اینکه در رسانه های گروهی و در شوهای دوستانهء تلویزیونی به اصطلاح سیاسی و در نشستها و همایش های تکراری و بیمورد که صرفأ برای خودنمایی میباشند، بی پرده و شفاف به اصل موضوع و به مشکلات پایه ای این سرزمین و ملّت خود را مشغول کنند.

جایگزینی دمکراسی و سکولاریسم در ایران ممکن نخواهد بود، تا زمانیکه آسیپ پذیریهای ریشه ای و نیروی های سد کنندهء  آنرا در درون کشور و در آنسوی مرزها نشناسیم، امنیّت و آسایش و پیشرفت در ایران بر قرار نخواهد شد، تا زمانیکه با شناخت و تحلیل درست، دُزد و پس دُزد را بدرستی تشخیص ندهیم.

دشمن تراشی های بیجا با جهان غرب، با اروپا، آمریکا، اسرائیل،و با جهان دمکرایتک تنها فریبکاری و به انحراف کشاندن افکار عمومی ایرانیان برای باز گذاشتن دست دشمن و دُزد اصلی است که در نزدیکی ما و در بین ماست تا همچنان به غارت و چپاول سرمایه های ملّی ایرانیان و تحقیر ناسیونالیسم ایرانی و به بردگی گرفتن ایرانیان ادامه دهند.

 

لینکهای مربوط به این موضوع

http://www.iranglobal.info/node/54290

http://www.iranglobal.info/node/37704

http://www.iranglobal.info/node/50017

 

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ناصر کرمی
آرشیو نویسنده

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.