رفتن به محتوای اصلی

پاسخ بياداورى هاى اقاى حسن نقيبى
14.07.2016 - 21:25

 

 . 

مدتى بود ، از متوليان مزار شاپور بختيار  بعداز  سخنرانى  پر از الطاف پيچيده بر بى اهميت بودن من و اظهارات من توسط مهشيد اميرشاهى و چلبى ناميدن من دوست  ايشان ، متفكر و فيلسوف خود خوانده ،  رامين كامران ،  و بى لطفى غير قابل انتظار  خانم لادن برومند ، و دست انداختن  من پيرمرد توسط عنايت فانى ، توسط  حسن بهنگر  ، خبرى نبود ، و من نگران بودم كه شايد بعد از تمجيداتم از اقاى بختيار در مقاله " بليط بخت ازمائى قلابى "  متوليان  انرا نخوانده  اند  يا  جلسه اى تشكيل نداده كه كدام متولى بايد بار تهمت و فحاشى هاى معمول  بر من را ، بدوش كشد.  ديروز ناگاهان  دوستى مقاله پر طم طراق اقاى نقيبى  سرمتولى مزار شاپور بختيار را در ملييون  و ايران گلوبال برايم  فرستاد،  بعد از خواندن اولين پاراگراف خوشحال شدم كه فقط بايد به يك نقطه مورد انتقاد سرمتولى جواب دهم ،  با خواندن بيشتر   مثل اينكه سرمتولى به ناگهان  بيادش امده انچه در دل پر دردش دارد بگويد، تا  كسى ديگر پيش دستى نكند ، باميد انكه اگر اين پيرمرد روزى چلبى ايران شد ، او افتخار كند كه چلبى ايران را قبلا رسوا كرده  و گوى سبقت را از ديگر متوليان كه تعدادشان  بيش از انگشتان دو دست نيست بروبايد  

اقاى حسن نقيبى ،  شما و ساير متوليان مزار شاپور بختيار زير سطح نفرت من هستيد كه هچون شما با اهانت  ، پاسخگو باشم ، ميكوشم،  أدب را تا انجائى كه ممكن است  مراعات كنم و در غير انصورت  با استفاده از نوعى طنز  جوابگو باشم كه نسل جوان امروز و اينده فرق حقيقت و تهمت را بدانند و مبارزات خود را بر عليه رژيم بر اساس خيالبافى ها و عناد هاى كهنه قرار ندهند چون اينده ايران بستگى به برنامه و طرح درست مبارزاتى دارد تا ناسزاگوئى كه  فقط براى دل خنك كردن  دسته اى   از  كنشگران  است.  

كسى ترديد در نوشتار اقاى مظفرى ندارد ، چون هدف اصلى  اقاى مظفرى   افشاى نقش مخربانه   باصطلاح  ملى مذهبى ها بود كه در تمام دوران حياتشان  به منافع ملت ايران صدمه زده و اكنون هم حائل سياسى رژيم هستند. اما، شما واكنش مرا غير ضرورى دانسته ايد و نصيحت ميفرمائيد  كه من فقط با تائيد ان،  شخصتى بزرك و معروف ميشدم ، اقاى نقيبى ، من،   چون  متوليان مزار بختيار بز اخفش نيستم كه هر كس از شاپور بختيار تعريف و تأييد ميكند بدون شناخت خودم از  ايشان تعريف و تمجيد كنم ، من   چون متوليان مزار بختيار احتياج ندارم كه براى شهرت خود از پلكان  مبارزات اقاى بختيار  بالا روم ، من بعنوان  جواد خادم نه وزير  اقاى بختيار، ميكوشم مبارزه براى براندازى اين رژيم را از سطح ارزو  به واقعيت نزديكتر كنم و به نسل جوان ياداور شؤم ، با ارزو  مقابله با اين رژيم  چيزيست غير ممكن ، بايد گفتمان برترى پيدا كرد كه مردم ايران را در مبارزاتشان با اين رژيم موفق كند.  

و اما پاسخ ها: 

 اقاى  مظفرى ميتواند ، از بخت مردم ايران در اين جمله استفاده كند ، " هیچ ملتی در یکی از بحرانی‌ترین دوره‌های تاریخش، به چنین بخت بلندی دست نیافت که ملت ایران. و هیچ ملتی چنین نابخردانه، لگد به بخش خویش نزد که ملت ایران" اما جواد خادم  نميتواند از بليط بخت ازمائى استفاده كند چون سر متوالى مزار بختيار ياد اور ميشود كه   نخست وزيرى بختيار نتجه مبارزات ملى مردم ايران بود نه بليط بخت ازمائى ،  ميخواهم  به اين سرمتولى ياداور شؤم. در بحبوحه  تظاهرات مردم در تهران  ، نيرو هاى ملى قادر به بلند كردن چند عكس دكتر مصدق نبودند  حتى كوشش أفراد حزب ايران نتيجه اى نداشت و سردمداران تظاهرات انها را منع و حتى چند پلاكارد بالا رفته را پائين اوردند و تما م پلاكارد ها عكس،  بليط  بخت ازمائى تقليى بود ، اگر شكى در اين داريد ، از دوست بسيار عزيزتان اقاى حميد ذوالنور   بپرسد.  . نميدانم شما  در تهران بوديد و اخبار را تعقيب ميكرديد يا باحتمال زياد مشغول نماز خواندن و دعا براى اقاى خمينى بوديد  . اگر يكى  از اقايان امينى و صديقى يا سنجابى نخست وزيرى را قبول ميكردند  اقاى بختيار نخست وزير نميشد   بنظر من از اين نظر مردم ايران شانس اوردند كه بختيار كه از سايرين لائيكتر بود و شناخت بهترى از خسارات  دخالت هذهب در اداره كشور داشت  ، از اين جهت من انرا بليط بخت ازمائى  برنده خواندم  . 

و يا ميفرمائيد :

بسیاری از مسائلِ حساسِ مربوط به انقلاب اسلامی و وقایع سال های بعد از آن را در پرده ی ابهام بگذارد. این مقاله تنها موردی نیست که طی آن آقای خادم بدون ارائه ی مدرک و دلیلی به بیان مطالبی خلاف واقع، گمراه کننده، و بی پایه و اساس .  شايد  بهتر باشد  تك تك انها را ياداور شويد تا به انها جواب دهم تا بهانه بيشتر ى براى  اتلاف وقت خود نداشته باشيد، انرژى  خود و ساير متوليان را در جهت گفتمان اصلى  كه بعد از فروپاشى رژيم  چه بايد كرد تا نوعى دموكراسى و حقوق مدنى در ايران برقرار شود  تا  طرفداران  اقاى بختيار قادر باشند پلاكارد هاى ايشان را در انبوه تظاهرات و هرج و مرج  بلند كنند.

باز: 

شما در اين أشكال ميبيند كه چرا من خود را در سال ٦٧ به ايشان معرفى كرده ام  ، جرعت نكرده ايد  كه اتهام دروغ زدن بزنيد اين بى ارزشترين سئوال شما است حكايت از تصميم شما باصطلاح  خودتان   حيثيت مرا لكه دار كنيد، اقاى نقيبى من از سال ١٣٢٩ عضو حزب ايران بوده ام اگر شك داريد از اقاى رحيم شريفى يا اقاى ذوالنور بپرسيد. در سالهاى بعد از ٢٨ مرداد در تهران چون خانه ما مركز فعاليت هاى مخفى حزب ايران بود باره ها ايشان را ملاقات كرده بودم ، در سال ١٣٣٧ بخارج از ايران براى ادامه تحصيل رفتم در برگشتم  به ايران بعد از ٧ سال با داشتن موى  بلند و ريش و عينك ، كاملا قيافه ديگرى داشتم ، براى احترام به ايشان   خود را به ايشان معرفى كردم تا ايشان را دچار حدث زدن نكرده باشم  . اگر ساير سئوالات شما از اين گونه است،  ذهى به ذهنيت  شما.  مثل اينكه در ذهنيت شما دروغ كفتن در كردار سياسى رسوب كرده است. اگر كسى بگو يد  اقا در شرايط فعلى  مبارزه سياسى را ماثر نميدانم  اشتباه است  بنظر شما من بايد ميگفتم   بله اماده ام " تعارفات معمول  در فرهنگ مذهب زده ما" بعدا فعاليتى  نميكردم مثل بعضى از متوليان مزار بختيار كه  فعاليت سياسى را در شعار دادن و فحاشى به مخالفين  خود ميدانند.  

 اما سه  سال فعاليت نزديك با ايشان از يك سال قبل از نخست وزيرى  ايشان  شروع شد، و تا شش ماه بعد از كودتاى نوژه ادامه داشت ، دليل  عدم ادامه همكارى  نزديك تصميم به ادامه راه كودتاى  ديگر بود كه من موافق نبودم  و تا زمان خروج ام از فرانسه در  سال ١٩٩٠ميلادى  بود در شوراى وزارى  اقاى بختيار  باضافه اقاى برومند رئيس شوراى نهضت مقاومت ، قادسى  مسئول نقاب و مهندس جفرودى شركت ميكردم اگر شكى داريد صورت جلسات ان وجود دارد و ميتوانيد از اقاى سيروس اموزگار جويا شويد و  شايد به گفتمان ان جلسات توجه كنيد كه كاملا بر خلاف برداشت نظريات متوليانى چون شما است .  و بعد از ١٩٩٠ طبق پيش بينى من كمك هاى مالى خشك شد و گسترش نهضت مقاومت ملى بر اساس  كمك مالى بأفراد بدون  سرمايه گذارى دراز مدت براى نهضت مقاومت ملى را كه من يكى از بنيانگاران ان بودم خطاى غير ترديد اقاى بختيار و اقاى برومند بود كه نتيجه ان امروز نهضت مقاومت كه بايد فراگير تمام اپوزيسيون در خارج باشد  امروز تبديل بچند متولى  صادر كننده اعلاميه و مخالفت با اشخاصى كه نجات ايران را سياست هاى پرگماتيك و برنامه ريزى صحيح براى بعد از فروپاشى رژيم ميدانند. 

و اما كودتاى نوژه  و من :

اگر كتاب كودتاى نوژه را خوانده باشيد با اسم من و پدر من شروع ميشود و  خروج من از كشور فقط بخاطر امادگى و تهيه إمكانات بود و  گرفتن توافق اقاى بختيار براى استفاده از مبارزات سياسى ايشان كه از نظر افسران ارتش ، هنوز بطور قانونى نخست وزير كشور بودند.   شما  در موقعيتى نيستيد كه چنين سئوال را از بكنيد ، هنوز بعد از  ٣٧ سال فرق قيام و كودتا را نميدانيد چون من  هم اهنگ كنند كودتا بودم نه قيام مردمى كه شما از ان ذكر ميكنيد ،  بايد تصميم بگيريد كه كدام جواب را من بايد به سر متولى مزار بختيار بدهم ، ان نادانان سياسى كه فكر ميكردند بعد از يك سال ازانقلاب درايران ميتوان قيام راه انداخت نتيجه آش جز شكست چيزى نيست. هنوز بعد از ٣٧ سال ، رژيم ١٥٪‏ فدائى دارد بعد از يك سال اغلب مردم ايران  فدائى اقاى خمينى بودند . بنابراين بايد كودتا ميبود ،   و لاغير. خوش بينانى چون زنده ياد برومند كه مرتب متذكر ميشد "با ان لهجه زيبايى أصفهانى ، تا سه ما ديگه  به إيران  برميگرديم و اين اخوند با يك لبا قبا  مملكتو نميتوانه  اداره كنه  ، دايم داد ميزنه  ببايد منو بكشيد". اين نفوذ كلام اقاى برومند و خوش باورى اقاى بختيار كه ضعف كلى رهبران ملى ايران بوده است بود كه مردم به قيام خواهند پيوست، واز فرداى ان روز در راديو و بازار تهران وقوع قريب التفاق قيام را شايعه كردند و نتيجه ان جز شكست نبود ، البته اين  بدان معنى نيست كه كودتا حتما پيروز ميشد،  شايعه قيام هيچ كمك به پيروزى ان نكرد بلكه  زمينه شكست ان را مهيا كرد، بنابراين اميدوارم بعد از ١٠٠ سال عمر بيشتر وقتى كه از دنيا رحلت كرديد در ان دنيا از اقاى برومند سئوال كنيد.  البته بعد از شكست كودتا و خروج اغلب ياقيماندگان  تعدادى   هوس كردند كه قيام را به نام خود ثبت كنند و از سفره گسترده  اقاى بختيار بهره مند شوند  و وقتى امكاناتى وجود نداشت او را تنها گذاشتند، 

كه شعر فرخى يزدى در اينجا بيمناسب نيست  " بى چيز و تهى دست و فقير - زان سان كه نخست امده بودم رفتم ".  

و  اما مصدق ، رفسنجانى و طرز حرف زدن من  

سطح حقارت إيراداتان را به  حدى پائين  أورده ايد كه  نحوه حرف زدن من را به دست فروش كنار خيابان مقايسه ميكنيد ، از نظر من اين مقايسه بسيار خوبى است ، چون از نظر شما در شان يك انسان تحصيل كرده نيست كه چنين صحبت كند، از نظر من كسى كه ميخواهد كشورش را از كابوسى  كه  مردم به ان دوچار شده اند نجات دهد بايد قادر باشد مثل انان سخن گويد كه  احساس كنند من هم از خود انها هستم همانطور كه خمينى موفق شد و بختيار با كلمات شمرده   و متين  بر خلاف علاقه من باخت . زياد نگران طرز حرف زدن من نباشيد كنفرانسى بگذارديد ، ده نفر متوليان جمع شويد و امتحان كنيد كه نحوه حرف زدن من با شما چگونه  خواهد بود.   استفن هاوكين  قادر بحرف زدن نيست از كامپيتور صوتى استفاده ميكند ،اما سياه چاه را مينويسد  ٠ 

اگر دقت داشته باشيد من نگفتم مصدق از ترور رزم أرا خبر داشت اما گفتم ميگويند  همانطور كه ديده ايد اقاى خسرو شاكرى هم مجبور به برخورد با  ان شده است ، گرفتارى شما ان است كه شما با استفاده از يك كلمه در يك گفتگو در باره ترور هاى سياسى سود جوئى  ميكنيد و  ان  را پيراهن  عثمان ميكنيد    كه من به رهبر بزرگ شما توهين كرده ام  اين نهايت غزض  روزى و طينت  پست آدم هاى فاقد شعور سياسى است ، كه فقط قصد دارند مخالف  تصورى خود را بكوبند.  ايا اين  مكتبى است كه اقاى بختيار به متوليان  خود اموخته ،  بسيار تعجب اور است .  احترام من براى دكتر مصدق بيشتر از ان است كه شما تصور. ميكنيد  ، اما پشت اسم ايشان قايم نميشوم كه فحاشى كنم.  گرفتارى شما متوليان بخاطر عدم درك مسائل روبروى مردم ايران نسخه هاى   ٧٠ سال پيش را ميپيچيد، چون فاقد راهبرد هاى جديد هستيد .

 و اما من واقاى رفسنجانى 

در مورد كودتاى نوژه جواب ان را دادم و ساير اتهامات شما ناشى از توهم شماست  كه بر اساس تئورى زيست محورى در ذهنيت شما رسوب كرده  زايدن ان فقط با خلق دوباره شما امكان پذير است . شما مرا متهم ميكنيد كه از زمان جدال رفسنجانى  در رياست جمهورى با  احمدى نژاد از اقاى رفسنجانى حمايت ميكردم  اگر درست حساب كرده باشم حدودا ١١ سال پيش است ، سرمتولى محترم ' من فقط از أوائل سال    ٢٠١١  دوباره وارد مبارزات سياسى شده ام ، چگونه ميتوانستد ام  ان وقت از رفسنجانى طرفدارن كرده باشم و شما از ان اطلاع داشته باشيد  و من خبر نداشته باشم . اين هم مانند ساير اتهامات تو خالى شما است كه قصد توهين داريد و به هر درى ميزنيد  شايد  انگى زده باشيد.

 تعريف و يا حمايت من از رفسنجانى فقط و فقط بخاطر نجات ايران از اين گرداب   سقوط ايران است من فقط از سرور شما دكتر بختيار  نقل ميكنم كه ايشان محمد، معاويه و رفسنجانى  را بزرگترين سياستمداران  دنياى اسلام ميدانست ، اميد وإرم كه بشما بر نخورد و بلافاصله انرا جعل ندانيد  ، اقاى نقيبى فرق   بسيار زيادى است بين يك سياستمدار خوب و يك انسان خوب ، تمام جناياتى را كه اقاى رفسنجانى كرده كه مردم ايران از ان باخبر هستند اما در شرايط فعلى بخاطر نجات از اين بن بست كه ممكن است نابودى ايران را در بر داشته باشد  به او راى ميدهد تا شايد از اين بن بست خارج شوند . و منتظر  روزى شوند  تا به حساب جنايات او برسند. من هيچ وقت از اعدام پدرم صحبت نميكنم و سالروز ان را ياداور نميشوم چون او همانند  هزاران سرباز گم نام ديگر خود را فداى ايران كرد ، از قضا رفسنجانى بود كه خواستار اعدام او شد، اما من هرگز بحساب  رفسنجانى نميگذارم ، نجات ايران بزرگتر از ان است كه من فكر انتقام جوئى باشم . اما درباره كشتن اقاى بختيار هيچ ربطى به رفسنجانى ندارد حكم اعدام دكتر  بختيار را اقاى خمينى صادر كرد حتى بعد از مرگ خمينى رفسنجانى كوشيد كه ا ز كشتن او جلو گيرى كند چون ميدانست كشتن بختيار براى جمهورى اسلامى هزينه هنگفتى خواهد داشت، و ان نشانه درك يك سياستمدار از  زمان بود.و امروز ميبينم كه  بيشتر جوانان ايران با اسم شاپور بختيار اشنا هستند مرده بختيار بسيار خطرناكتر از زنده اوست ، شايد قدرت درك انرا داشته باشيد. فراموش نكيد بختيار  براى رهائى ايران از چنگال خمينى حاضر به كمك گرفتن از شيطان بود و از صدام گرفت ، من هم براى نجات ايران   ممكن است  از هر كس و ناكسى تعريف كنم  اين است فرق من  با يك عده متولى .

ساير عرايض در مورد دكتر مصدق ،  باره ها و باره ها  منقدين بهتر از شما در ٦٠  ساله گذشته كرده اند،   بدون بى احترامى به دكتر مصدق ، بطوريكه نسل جوان  از ان أشباه شده  و در ميان اين همه تمجيد هنوز راه حلى براى نجات از اين بن ست نيافته اند ، شايد زمان ان رسيده كه ياداورى هاى ديگر  كرد كه بتواند به انها اميد ، عزم، شجاعت و درايت دهد،  تا در مقابل اين رژيم قيام كنند ،  در سايه ان نسل هاى اينده از معيشت و ازادى بيشترى برخوردار شوند.  بجايى اين همه وقت صرف كردن  در بزرگنمايى گذشته ، از دكتر مصدق بياموزند كه هر " زمان و فضا" شامل مشخصات خاصى است كه بايد راهبرد هاى جديد پيدا كرد  تا مردم ايران را نجات داد ، اگر قصدتان  زندگى در گذشته است از فحاشى به أمثال من نتيجه اى عائدتان نخواهد شد ، جز دل خنك  كردن ، اگر تمام هدف سياسى شما ان است بفرمائيد ، خوش امديد .   اما در اينده بكوشيد مرا با شير درنده پاره  پاره كنيد نه  با گوسفند  مرده . 

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.