رفتن به محتوای اصلی

پیام فاجعه ی مونیخ به ایرانیان
26.07.2016 - 01:20

 

 

رخداد مونیخ - که در آن یک جوان ایرانی با مشکلات روحی و گرایشات ناسیونالیستی، عده ی زیادی را کشته و زخمی کرد، اخطاری جدی ست به ایرانیها و خانواده هایشان که از « در غلتیدن به ورطه ی هولناک ناسیونالیسم و آریاگرایی و ترک گرایی و غیره » بسیار مواظب باشند.
نوشته ام و باز تکرار میکنم ناسیونالیسم مقدمه ی فاشیسم است. فرق نمی کند این ناسیونالیسم به کدام ملیت متعلق باشد. یقه ی همه را میگیرد. چنان میگیرد که خبردار نشویم. لازم است توجه کرد 

پایمان را که گذاشتیم به باتلاق، تا خرخره خواهیم رفت. و فاجعه ها رخ خواهند داد. چه در ایران و چه در بیرون.
بهر صورت هرکس بهتر است خودش آگاهانه راهش را انتخاب کند. انسان گرایی یا ناسیونالیسم مادر فاشیسم.

ویدئوی زیر نشان میدهد جوانها چگونه به نژاد گرایی روی آورده اند: 
ما آریایی هستیم عرب نمی پرستیم:
Missing media item.

همینطور دوستان آذربایجانی به ویدئو زیر توجه کنند:
که چگونه  فریاد مرگ بر فارس  طنین انداز است: شعاری به غایت ناسیونالیستی و ضد انسانی: 
Missing media item.

 

 حادثه ی مونیخ ، و وجود حرکات فزاینده ی ناسیونالیستی، بار دیگر درستی راه انسان گرایی و برابری و دوستی و آزادی را اثبات کرد.
با ایده های ضد انسانی، ناسیونالیستی، و راسیستی مشکلات اجتماعی را نمی توان حل کرد. حل میکنند مانند رخداد مونیخ ، یا یا کشتارهای بشری که در کشورهای مختلف شاهد آنها هستیم. که راه حل درستی نیست.
ناسیونالیسم و راسیسم و فاشیسم شاخ و دم ندارند همین چیزها و راههاست که تجربه میکنیم.
باید اذعان کرد وضع آگاهی افراد جامعه ی ما بسیار اسف بار و پایین است. ما معلق زنان به دامن فاشیسم سقوط میکنیم. با این وضع فردا جنگ داخلی،  و سوریه و عراق و لیبی شدن ایران ، 
حتمی به نظر میرسد.

راسیسم عمدتا به 3 شکل مشاهده شده: 1- نژادی؛ 2- فرهنگی؛ 3- ترکیب فرهنگی و نژادی.
در سیاست، راسیسم ، هر سه شکل آن،« توضیج « نادرست مسایل» است. شناخت کاذب مشکلات و راه حل آنهاست.
- این شناخت کاذب( راسیستی) در فعالیت سیاسی-فرهنگی وجود دارد 
- در « اقدام به قتل » استعمال میشود.
-در حالت اقدام به قتل، قاتل شناخت کاذب، را از محیط خود میگیرد و فکر و برنامه ی خود میسازد.
-در جوانان کم تجربه ، شکست در تحصیل و کار، عدم درک شدن از سوی«خانواده»، نداشتن دوستان خوب، شکست در روابط عاطفی دیگر مثل عشق،تبعیض محیط اجتماعی، دچار شدن به مشکلات روحی، و مانند اینها، زمینه را آماده میکند جوان برای درک زندگی ومحیط،« توضیح مشکلات» را جویا شود. 
اینجا« راسیسم» موجود درمحیط مسایل را برایش توضیح میدهد.و او برای حل مسایل خود از این راه میکوشد.
- به کشتار روی میاورد
- یا به فعال فرهنگی سیاسی راسیسم تبدیل میشود.

در آغاز تشخیص ایده های راسیستی از غیر راسیستی بسیار مشکل است. مخصوصا که بخش فرهنگی مطرح باشد. 
راسیسم در انتهای خط چهره ی خود را نشان میدهد: وقتی کشتار میشود. آسیمیلاسیون، تاریخی میشود. 
---
« نسب جویی» ظاهرا راسیستی نیست. اما همین عمل وقتی به این مرحله رسید که : 
- ببین ترک است یا فارس!
- ببین ترک ستیز است یا فارس ستیز!
-ببین ایرانی ست یا ترک: یعنی فارس است یا ترک آذربایجان. 
-فرهنگ من غنی ست تو فرهنگ نداری. نردبان ترکی چه میشود- فرهنگ ترکی چه میشود
متقابلا بشقاب فارسی چه میشود- گلن گدن فارسی چه میشود و...

اینها ظاهرا راسیسم نیست ولی باطنا راسیسم ناب است.  در عین حال لازم است به تفاوت میان عمل ایده لوژیک و واکنش غیر ایده لوژیک توجه کنیم و آنها را یکی ندانیم.

خانواده عقاید سیاسی خود را به کودکان تحمیل میکند- مثلا میکوشد بچه را ایران پرست و آریا گرا بار اورد- از طرف
دیگر خانواده میکوشد بچه را ضد این چیزها بار بیاورد.
و هر دو خانواده فکر میکنند به بچه خدمت میکنند در حالیکه نمیدانند این مسایل مربوط به بچه نیست. دنیای کودک و نوجوان دنیای 
تحمیل عقاید به بچه نیست. مسایل سیاسی و فرهنگی مهم و دینی بعد از 18 سالگی میتواند مورد بحث قرار گیرند. تا 18 سالگی
امکانات فولکلور و موسیقی و مطالب انسانی و علمی، بدون خط کشی بین آدمها، میتواند برای بچه فراهم شود. که طبق علاقه ی خودش به کند وکاو پردازد. خانواد-ه معلم -محیط یاور کودک و نوجوان اند که شناخت علمی و احساس انسانی به آدمها- به زیباتی طبیعت و حیوانات و زندگی را در جهان به او نشان دهند تا توانایی انتخاب بین اینها و غیر آنها را کسب کند.
بچه را آریاچی یا ترک چی و یا غیره بار آوردن جنایت است. و راسیسم ناب.

کشتار مونیخ بدون هدفِ سیاسی - نه راسیسم ، نه مذهب- انجام گرفته. جهت کشتار همه. یا جنون آمیز. ولی از گرایشات شدید ناسیونالیستی عمل کننده خبر میدهند. که علل آن میتواند چنین چیزهایی باشند:
مشکل روانی- عدم تحمل زندگی- عدم یافتن راه حل درست مشکلات- تحت تأثیر بازیها و فیلمهای کشتار بودن- و اعمال کشتار در جامعه- مانند کشتارهای داعش و - آندرس برینگ برویک- کشتار دانش آموزان در کشورهای مختلف و غیره. تحت تأثیر تبعیض موجود در جامعه ی آلمان-برخوردهای راسیستی محیط ( که نمونه اش را ناشناس در گفت و گو با علی به نمایش گذاشته» است.
این مشکلات و برخورد های « هیستریک و راسیستی» موجود در جامعه- علی را به عمل جنون آمیز، قتل همه سوق داد. 
او نتوانست راه مبارزه ی درست با مشکلات را پیدا کند. که همانا «مبارزه ی دموکراتیک جمعی و سیاسی و مسالمت آمیز و حقوق بشری بود ». که دفاع از حقوق تبعیض دیدگان و بهره کشی شدگان را هدف انسانی خود قرار داده است.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

آ. ائلیار

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.